رمز موفقیت انقلاب اسلامی ایران
رمز موفقیت انقلاب اسلامی ایران توجه به فرهنگ ایثار و شهادت میباشد.
مردم و رهبری ایران در جریان سرنگونی رژیم گذشته برای شهیدان خود ارزش بسیار قایل بودند و می کوشیدند تا دنباله رو راه آنان باشند.
خون و خاطرۀ شهیدان ایثارگر درگیریها بود که همچون آتش، درون انسانها را گرما و شوق مبارزه و قیام می بخشید و نهضت را به پیش می برد.
شهادت طلبی و به تعبیر دقیق تر آمادگی مردم برای فدا کردن هستی خود در راه سرافرازی انقلاب اسلامی، اساسی ترین عامل خنثا سازی و شکست توطئه های دشمنان و تداوم انقلاب بوده است.
درک چنین منطقی با معیارها و ابزارهای جامعه شناسی غربی، بی تردید مشکل و به استناد اظهارات برخی از تحلیل گران جهانی نوعاً غیر ممکن است.
در هشت سال دفاع مقدس هم مردم ایران به روایت حماسه های شکوهمندی که در بیابانهای جنوب و یا کوهستانهای غرب کشور سروده شده، ایثار و آمادگی جوانان برومند این سرزمین برای فداکاری و جانبازی حرف اول میدان نبرد بود و سرانجام نیز دشمن و حامیانش را به شکست کامل کشاند.
صبر، بردباری و صلابت بازماندگان شهدا، پیام آور آرمانها و اهداف دلاورانی بوده است که به عرش پر کشیده اند تا پرچم رستگاری همچنان در اهتزار بماند.
تأثیر فرهنگ عاشورا بر انقلاب اسلامی
به خوبی میدانیم که عاشورا الهام بخش انقلاب شور آفرینی است که در روزگارمابزرگترین حادثهای است که با راهبری عاشورایی بزرگ عصر، امام خمینی (ع) خواهان استقرار زندگی برپایه توحید و عدل شده است فرهنگ عاشورا درحقیقت فرهنگی همه جانبه دارد که انقلاب اسلامی با الگوگرفتن از آن مسیر پرفراز و نشیب خود را طی نموده به عبارت دیگر: نهضت عاشورا یک نهضت عظیم فرهنگی است که ابعاد گوناگون حیات انسان را در بر دارد، حرکتی با وقوع خود، تاریخ ساز و عزت آفرین و عاملی برای احیای اسلام ناب گردید تا آن جا که برای خود این لقب را گرفت «الاسلام محمدی الوجود و الحدوث و حسینی البقاء و الاستمرار».انقلاب اسلامی در حقیقت احیاگر اسلامی بود که پس از قرنها ضعف و عقبماندگی و انحطاط مسلمانان به ویژه با فروپاشی و تجزیه امپراتوری عثمانی به اوج خود رسیده و دوران رکود و رخوت مسلمانان را به درازا کشیده و در حقیقت وارد مرحله تازهای از ظهور مجدد شده بود.البته گفتنی است که تحلیل تطبیقی حادثه عاشورا بر انقلاب اسلامی بدون توجه به محوریت آن یعنی حضرت امام خمینی (ره) به تصویر کشاند.
اساساً شروع نهضت را همان عصر روز عاشورا باید تلقی کرد (سیزده خرداد) و درحقیقت نطفه انقلاب را همان فریاد عصر عاشورای امام منعقد کرد. عاشورا در جوامع دارای قدرتی بوده که این قدرت را امام شناخت و با بهره برداری درست از آن انقلاب به پیروزی رسید.بر این اساس عاشورا تنها مسئلهای برای آرامش روح و روان و معنویت نیست بلکه میتواند عامل رخ دادی عظیم در گستره تاریخ گردد. متأسفانهعدهای عاشورا را یک مسأله پسیکو لوژیک (روانی و نفسانی میبینند که به آنها آرامش میدهد و جنبه عاطفی دارد. اما این تمام جوهره عاشورا نیست تجلی صفات جمیله در بر خورد با جور و ستم از بهترین جنبههای محوری نهضت عاشورا است یکی از شاخصههای عمده نو پردازان فکر دینی و اسلام شناسان نواندیش در چند دهه اخیر این است که رخ داد عاشورا به عنوان یک رخ داد اجتماعی برای آنها مطرح شده و در بینش اجتماعی آنها مؤثر افتاده است هرچند فرهنگها مجموعه باورها، گرایشها،ارزشها و رفتارهایی هستند که درحیات یک جامعه ماندگار میشوند و استمرار تاریخی مییابند. بدین روی عاشورا تنها یک رویداد تاریخی نیست بلکه یک فرهنگ است فرهنگ عاشورا مجموعه عناصر عاطفی ارزشی اعتقادی و رفتاریای است که بر محور عاشورا شکل گرفته وبه نحو زنده وحیات بخشی حضور پایدار خود را در تاریخ تشیع حفظ کرده و نقشها و کارکردهای متنوعی در جامعه شیعی خصوصاً انقلاب اسلامی داشته است .
تاثیر فرهنگ عاشورا بر انقلاب اسلامی - محمد مهدی بهداروند
ثبات و پایداری انقلاب اسلامی
حضرت امام (ره) علل محدثه و مبقیه انقلاب اسلامی ایران را مدیون و مرهون عاشورا و درسی که مردم از امام حسین (ع) آموختند میدانند و لذا در سخنان خویش میفرمایند:«ماباید همه متوجه این معنا باشیم که اگر قیام حضرت سید الشهدا (ع) نبود، امروز ما نمیتوانستیم پیروز شویم انقلاب اسلامی ایران پرتوئی از عاشورا و انقلاب عظیم الهی آن است »«تمام این وحدت کلمهای که مبدأ پیروزی ماشد، برای خاطر این مجالس عزا و این مجالس سوگواری و این مجالس تبلیغ و ترویج اسلام شد.»«این خون سیدالشهداست که خونهای همه ملتهای اسلامی را به جوش آورد،ملت ما از طفل شش ماهه تا پیرمرد هشتاد ساله را در راه خداوند فدا کرد و این اقتدا به بزرگ مرد تاریخ حضرت سیدالشهداء (ع) است
تاثیر فرهنگ عاشورا بر انقلاب اسلامی - محمد مهدی بهداروند
نماز خوب خواندن، خیلی ساده است!
گفتیم نماز قبل از هر چیز اطاعت فرمان خداوند است و قدم اول برای اینکه از خداوند اطاعت و فرمانبری داشته باشیم این است که عظمت خداوند در دل ما جای بگیرد. حالا چکار کنیم که عظمت خداوند در قلب ما بنشیند؟ راهش «رعایت ادب در مقابل خداوند» است و اولین جایی که باید ادب را در مقابل خداوند رعایت کنیم سر نماز است. در واقع نماز رعایت ادب در پیشگاه پروردگار عالم است، کما اینکه ادب اولین امری است که یک عبد در مواجهه با مولا باید تمرین کند و فرا بگیرد. لذا امام زینالعابدین(ع) لزوم رعایت ادب در نماز را اینگونه بیان میفرماید: «حقّ نماز این است که بدانی، نماز وارد شدن بر خداوند متعال است و تو در نماز، در پیشگاه خداوند ایستادهای، پس وقتی این را دانستی، باید همچون بندهای ذلیل و حقیر، راغب و راهب، امیدوار و بیمناک، بینوا و باتضرع باشی، و به احترام کسی که در مقابلش ایستادهای با آرامش و وقار بایستی.»
نماز خوب خواندن، خیلی ساده است. مدتی سعی کن سر نماز رعایت ادب کنی، به تدریج خواهی دید که خدا چه عشقی از خودش به دل تو خواهد انداخت. مدتی در بارگاه ربوبی ادب را رعایت کن، خدا کمکم معرفتی به تو عنایت خواهد کرد که قابل وصف نیست. فعلاً مؤدبانه نماز خواندن را یاد بگیر، تا انشاءالله توفیق نماز خواندن عارفانه و عاشقانه را هم پیدا کنی.
اینکه انسان از خشیت الهی رنگ چهرهاش درِ خانه خدا بپرد، کار سادهای نیست. از بس با خدا فاصله داریم، خیلی که هنر کنیم، فقط گاهی دلمان برای او تنگ میشود. خشیت داشتن، کار عارفان نسبت به حضرت حق است و انسان وقتی نماز امیرالمؤمنین(ع) را در نظر میگیرد، دیگر از خودش ناامید میشود که نماز عاشقانه بخواند. ما برای اینکه نماز خوب خواندن را شروع کنیم و یاد بگیریم، باید جلوی پای خودمان را نگاه کنیم و ببینیم ما چقدر میتوانیم قدم برداریم، و البته هر از گاهی به قلهها نگاه کنیم.
ما اگر بخواهیم در نمازمان یک قدم به جلو برداریم، قدم اول نماز مؤدبانه است. نماز مؤدبانه خواندن یعنی چه؟ یعنی موقع نماز بگویی: «خدایا، اگر من حال دارم یا ندارم، اگر عشق به تو دارم یا ندارم، اگر از تو میترسم یا نمیترسم، اگر زورم میآید نماز بخوانم یا زورم نمیآید، به هر حال من باید ادب را رعایت کنم.»
نماز، ذلیل شدن درِ خانه خداوند متعال است. در مراحل ابتدایی، نباید گفت نماز عشقبازی با خداست، برای ما زود است. میترسم یکوقت حال عشقبازی با خدا را نداشته باشی و به نماز بیاحترامی کنی. در حالی که نماز، ادبش خیلی مهم است.
نماز در درجۀ اول عشقبازی نیست، بلکه رعایت کردن ادب است. اولین قدم در رعایت ادب چیست؟
راههاى مقابله با استكبار
صبر و پايدارى
نخستين اصل اساسى براى مبارزه با مستكبران زورگو، صبر و پايدارى در برابر تهاجمات گسترده آنها و تحمل مشكلات و گرفتاريهاست و هر چه دشمن زورگو، قوى تر باشد، استقامت بيش ترى را طلب مى كند.
وجود رهبرى صالح و ياورانى صديق
در راه مبارزه با استكبار، وجود رهبرى شايسته و جمع شدن ياران و افراد جامعه، گرد محور او از ضروريات است. رهبر صالح و نيروى انسانى، دو شرط اساسى براى مبارزه با ستمگران است.
اتحاد و انسجام
تحقير و شكستن شكوه دروغين مستكبران
:تفسير نور، حجه الاسلام محسن قرائتى، ج 4، ص 162