دشمنشناسی از دیدگاه قرآن
قرآن شریف در آیات متعددی پس از معرفی دشمن و اولویتبندی آنها ضمن بیان عمق خواسته، به نقاط ضعف و قوّت، اهداف و برنامههای ایشان نیز اشاره نموده و بدین وسیله تمامی اطلاعات مورد نیاز را برای شناخت و بهرهبرداری ما تبیین فرموده است. به گونهای که هیچگونه نقطه ابهامی را در شناخت دشمن برای ما باقی نگذاشته است. لذا در ادامه بحث بمنظور تبیین این مسئله به دو مورد از این آیات اشاره مینمائیم:
1. قرآن شریف در این زمینه در سوره مائده / آیهی 82 میفرماید:
?لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِّلَّذِینَ آمَنُواْ الْیَهُودَ وَالَّذِینَ أَشْرَکُواْوَلَتَجِدَنَّ أَقْرَبَهُمْ مَّوَدَّةً لِّلَّذِینَ آمَنُواْ الَّذِینَ قَالُوَاْ إِنَّا نَصَارَی ذَلِکَ بِأَنَّ مِنْهُمْ قِسِّیسِینَ وَرُهْبَانًا وَأَنَّهُمْ لاَ یَسْتَکْبِرُونَ?؛
به طور مسلّم، دشمنترین مردم نسبت به مؤمنان را یهود و مشرکان خواهی یافت؛ و نزدیکترین دوستان به مؤمنان را کسانی مییابی که میگویند: ما نصاری هستیم این به خاطر آن است که در میان آنها، افرادی عالِم و تارک دنیا هستند؛ و آنها (در برابر حق) تکبّر نمیورزند.
و نیز در سوره مائده/آیه51 میفرماید:
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ لاَ تَتَّخِذُواْ الْیَهُودَ وَالنَّصَارَی أَوْلِیَاء بَعْضُهُمْ أَوْلِیَاء بَعْضٍ وَمَن یَتَوَلَّهُم مِّنکُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ إِنَّ اللّهَ لاَ یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ؛
یهود و نصاری را دوست و ولیّ خود انتخاب نکنید. آنها اولیای یکدیگرند؛ و کسانی که از شما با آنان دوستی کنند، از آنها هستند؛ خداوند، جمعیت ستمکار را هدایت نمیکند.
همانگونه که ملاحظه میفرمایید خداوند در این آیات سه دسته دشمن را به ما معرفی مینماید که در این میان یهود با خطاب اَشَدَّ النّاس عَداوَةً به عنوان خطرناکترین دشمن مسلمانان معرفی و سپس مشرکین و نصاری (مسیحیت) را در مرتبه دوم و سوم از دشمنی قرار داده است.
البتـه شایـد خطاب أقرَبِهِم مودة للذینَ آمنوا در مـورد نصـاری حمـل به دوستـی و تعریف از آنها گردد ولیکن با توجه به آیه 51 همین سوره که میفرماید:
«لاَ تَتَّخِذُواْ الْیَهُودَ وَالنَّصَارَی أَوْلِیَاء بَعْضُهُمْ أَوْلِیَاء بَعْضٍ؛
یهود و نصاری را دوست و ولیّ خود انتخاب نکنید. آنها دوستان یکدیگرند.. »
ایشان (نصاری) نیز به طور قطع در ردیف دشمنان اسلام قلمداد میگردند، گرچه دشمنی و خطر ایشان کمتر از یهود و مشرکین باشد.
بنابراین با توجه به آیات فوق همراه با آیات دیگری ازقرآن که به تبیین دشمنشناسی پرداخته است2. میتوان چنین استنباط نمود که قرآن به ترتیب اولویت:
1. یهود
2. مشرکین
3. نصاری (مسیحیت)
را به عنوان دشمنان اسلام و پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله وسلم) معرفی مینماید. که با بیان ملاکهای اولویت بخشی در ادامه این بحث بیان نورانی قرآن روشنتر میگردد.
دشمنان مهدویت چرا ؟ و چگونه ؟ - محمد مهدی حامدی
خطا مکن و عذر مخواه
امام حسین(علیه السلام) فرمود:
إِیَّاکَ وَما تَعتَذِرُ مِنْهُ فَانَّ الْمُؤْمِنَ لا یُسِیئیُ وَ لا یَعْتَذِرُ وَالْمُنافِقُ کُلَّ یَوْم یُسِیئیُ وَ یَعْتَذِرُ(1)
ترجمه
کار بدی مکن که ناگریز از عذرخواهی باشد، زیرا انسان با ایمان، نه بدی می کند و نه عذر می خواهد; ولی منافق همه روز بد می کند و پوزش می طلبد.
شرح کوتاه
از هرکسی خطا ممکن است سر زند، ولی افراد با ایمان و منافق در این جا یک فرق دارند، افراد با ایمان می کوشند کمتر خلاف کنند تا نیازی به عذر خواستن نداشته باشند; زیرا می دانند عذرخواهی - بالاخره - رو را سفید نمی کند، ولی منافقان پروایی از بدی و تخلّف ندارند وپی در پی پوزش می طلبند، و این خود یکی از نشانه های نفاق است که ظاهرش به حکم عذر خواهی دلیل ندامت است، و باطنش به حکم تکرار دلیل عدم پشیمانی.
1. از کتاب تحف العقول، صفحه 177.
یکصد و پنجاه درس زندگی - آیت الله ناصرمکارم شیرازی
چرا به دنبال خداشناسی برویم ؟
انگیزه عاطفی
ضرب المثلی است معروف که انسان بنده احسان است (اَلاِْنْسانُ عَبِیْدُ اَلاِْحْسانِ)
همین مطلب با کمی تفاوت در حدیثی از امیرمؤمنان علی (علیه السلام) نقل شده است که فرمود: اَلاِْنْسانُ عَبْدُ الاِْحْسانِ «انسان بنده احسان است»
و در حدیث دیگری از همان حضرت می خوانیم بِالاْحْسانِ تُمْلَکُ الْقُلُوبُ به وسیله احسان قلبها به تسخیر انسان درمی آید»
و باز در حدیثی از همان حضرت (علیه السلام) آمده است: وَأَفْضِلْ عَلَی مَنْ شِئْتَ تَکُنْ أَمِیْرَهُ: «به هرکس می خواهی نیکی کن تا امیر او باشی»
و ریشه همه این مفاهیم در حدیث پیامبر(صلی الله علیه وآله) است که فرمود: اِنَّ اللهَ جَعَلَ قُلُوْبَ عِبادِهِ عَلَی حُبِّ مَنْ أَحْسَنَ اِلَیْها ، وَبُغْضِ مَنْ أساءَ اِلَیْهَا: «خداوند دلها را در تسخیر محبت کسی قرار داده که به او نیکی کند ، و بر بغض کسی قرار داده است که به او بدی کند»
خلاصه این یک واقعیت است که هرکس به دیگری خدمتی کند یا نعمتی بخشد عواطف او را متوجه خود می سازد ، و به صاحب خدمت و نعمت علاقمند می شود ، میل دارد او را کاملاً بشناسد و از او تشکر کند ، و هرقدر این نعمت مهم تر و فراگیرتر باشد تحریک عواطف به سوی «منعم» و «شناخت او» بیشتر است .
و لذا علمای علم کلام (عقائد) از قدیم ترین ایام مسأله «شکرمنعم» را یکی از انگیزه های تحقیق پیرامون مذهب ، و معرفة الله شمرده اند .
ولی باید توجه داشت «شکر منعم» قبل از آنکه یک حکم عقلی باشد یک فرمان عاطفی است .
این اشاره کوتاه را با شعریاز «ابوالفتح بستی» شاعر معروف عرب پایان می دهیم .
أَحْسِنْ اِلَی النّاسِ تَسْتَعْبِدْ قُلُوْبَهُم *** فَطَالَما اسْتَعْبَدَ اَلاِْنْسانَ اِحْسانٌ
«به مردم نیکی کن تا قلوب آنها را بنده خود سازی ـ و همواره انسانها بنده احسانها بوده اند»!
در حدیثی از امام باقر(علیه السلام) می خوانیم که فرمود: «شبی رسول خدا(صلی الله علیه وآله) نزد عایشه بود او سؤال کرد چرا خود را (برای عبادت) این همه به زحمت می افکنی ؟ در حالی که خداوند گناهان گذشته و آینده تو را بخشیده است . »
فرمود: أَلا أَکُوْنُ عَبْداً شَکُوْرا ؟ «آیا من نباید بنده شکرگزار او باشم» ؟
یکصد و هشتاد پرسش - آیت الله ناصرمکارم شیرازی
چرا به دنبال خداشناسی برویم ؟
هیچ حرکتی بدون انگیزه نیست ، طبعاً حرکت در مسیر شناخت مبدء جهان هستی نیز نمی تواند بدون انگیزه باشد به همین دلیل فلاسفه و دانشمندان برای خداجوئی سه انگیزه اساسی ذکر کرده اند که قرآن مجید به همه آنها اشاره های روشنی دارد:
1 ـ انگیزه عقلی
2 ـ انگیزه فطری
3 ـ انگیزه عاطفی
خلاصه علوم
دانشمندی از شخصی پرسید : چرا به تحصیل علم نمی پردازی ؟
گفت : خلاصه همه علوم را بدست آورده ام . دانشمند : خلاصه علوم چیست ؟
پاسخ داد : پنج چیز است .
1 - تا راستی هست ، دروغ نگویم .
2 - تا حلال هست ، دست به سوی حرام دراز نکنم .
3 - تا زمانی که از تفتیش عیوب خود فارغ نشوم به جستجوی عیوب مردم نپردازم .
4 - تا خزانه رزق خداوند به پایان نرسد به هیچ کس التجاء نبرم .
5 - تا قدم در بهشت ننهم ، از کید شیطان و غرور نفس اماره غافل نباشم .
کشکول جبهه - موسسه فرهنگی نور