عبادت علی علیه السلام
علي بن ابي طالب(عليهالسلام) كه خود عمود دين است، نماز را كه مصداق ديگري از عمود دين است، شهود الهي و زيارت معبود ميداند. كسي كه به زيارت جميل محض نايل ميشود هرگز خود را نميبيند، چه رسد به شهود خود. قهراً موجودات ديگر در منظر او در محاقند.
چنين عارف شاهدي نه سوداگرانه خدا را ميپرستد، و نه بردگانه او را عبادت ميكند، بلكه آزادانه وي را ميپرستد بهطوري كه نه تنها از هر چه رنگ «تعلق» دارد آزاد است، بلكه از هر چه صِبغه «تعيّن» دارد حُرّ است: «إِنّ قوماً عبدوا الله رغبةً فتلك عبادة التجّار وإنّ قوماً عبدوا الله رهبةً فتلك عبادة العبيد وإنّ قوماً عبدوا الله شكراً فتلك عبادة الأحرار»؛ «لولم يتوعّد الله علي معصيته لكان يجب أن لا يعصي شكراً لنعمه». به چنين امام همامي سزد كه در مقام پرستش بگويد: «ما عبدتك خوفاً من نارك ولا طمعاً في جنّتك ولكن وجدتك أهلاً للعبادة فعبدتك»؛ چون عبادت علي بنابيطالب(عليهالسلام) شاهدانه بود نه عابدانه، يا زاهدانه يا تاجرانه و مانند آن، و شاهد كاملْ هر چيزي را از منظر شهود مينگرد، نه از منظر اراده خود يا ميل ديگران؛ در هر مورد كه شهود وي عنايت دارد آنجا را مشاهده ميكند و ميبيند و ميشنود و توجّه دارد و در هر موردي كه شهود وي عنايت ندارد، بيتوجّه است.از اين رو كاملاً بين دو قضيه تاريخي مأثور درباره آن حضرت(عليهالسلام) ميتوان جمع كرد: يكي آنكه پيكان تير را از پاي آن حضرت در سجده نماز بيرون آوردند و آن حضرت عنايت نداشت و ديگري آنكه مستمندي در حال ركوعِ آن حضرت در خواست كمك كرد و آن حضرت(عليهالسلام) توجّه كرد و شنيد و اشارت كرد و انگشتر از دست مبارك آن حضرت بهدست سائل رسيد. اين اثبات و آن نفي، و آن عدم توجّه و اين عنايت هر دو از منظر شهود معبود بود. ازاينرو جاي تعجّب يا سؤال نيست؛ زيرا نماز كه عمود دين است، ستون خيمه معراج و مناجات خواهد بود و نمازگزار در عروج به سوي معبود و در نجواي با اوست. بنابراين، مجاري ادراكي او مانند چشم و گوش، و مجاري تحريكي وي مانند دست و پا در اختيار معبود است، نه در اختيار خود عابد. ازاينرو هر چه جنبه خَلْقي دارد مغفول است و هر چه صِبْغه الهي دارد معقول و مقبول و معمول.
شاهد تحليل ياد شده داستان مبسوطي است كه عصاره آن اين است:
دوشتر فربه براي رسول اكرم صلي الله عليه و آله و سلم به عنوان هديه فراهم شد.آن حضرت… به اصحاب فرمود: آيا در بين شما كسي است كه دو ركعت نماز با وضو وخشوعِ تمام، اجزا و شرايط آن را بهجا آورد و به هيچ وجه درباره دنيا نينديشد، تا من يكي از دو ناقه را به او بدهم. فقط علي بن ابيطالب(عليهالسلام) مدعي شد و… چنين نمازي را انجام داد. جبرئيل نازل شد وعرض كرد:خدا بر تو سلام ميكند وميگويد يكي از دو شتر را به علي(عليهالسلام) عطا كن. رسول اكرم صلي الله عليه و آله و سلم فرمود: شرط،آن بود كه به چيزي از امور دنيا فكر نكند و علي(عليهالسلام) در تشهد به فكر اين بود كه كدام شتر را دريافت كند. جبرئيل گفت… فكر علي(عليهالسلام) آن بود كه فربهتر وبزرگتر را بگيرد ونحر كند وبراي وجهالله صدقه دهد واين فكرْ الهي بود، نه دنيايي و رسول گراميصلي الله عليه و آله و سلم گريست و هر دو شتر را به علي بن ابيطالب(عليهالسلام) داد. آن حضرت نيز هر دو شتر را نحر كرد و هر دو را صدقه داد.
خلاصه آنكه، عبادت علي بن ابيطالب عارفانه بود، نه حكيمانه و نه متكلّمانه، و چون عبادت عارفانه فوق عبادتهاي ديگر است نه در عرض آنها، همه كمالات عبادي آنها را داراست، با افزايش ويژه.
[حيات عارفانه امام علي(عليهالسلام) - صفحه 65]