مراتب و نشانه هاي حيات عقلي
حيات عقلي داراي نشانه و نيز مراتبي است: نشانه حيات عقلي، انزجار از هر گناه و پرهيز از انجام دادن آن است. در بيان قرآن عموماً و در لسان رواياتِ معصومان(عليهمالسلام) خصوصاً، گناه جيفه يا همان لاشه مردار خوانده شده است. اين تعبير گرچه به الفاظ و هيئتهاي گونهگون بيان شده باشد، در معني به حقيقت واحد باز ميگردند كه حقيقت گناه همان مردار بدبو است.
انسان گاهي به علم حصولي، مفاهيم عقلي را درمييابد و با قوت گرفتن نَفْسش حقيقت عقلي آن مفهوم را با علم حضوري ادراك ميكند. اين معني در مسير حيات عقلاني و تطورات نفساني انسان نيز مشاهده ميشود. آن كه حيات عقلاني قويتري دارد، مردار بودن و تعفّن گناه را آشكارا درمييابد و چهره عفن معصيت را ميبيند.
آن كه حائز مراتب پايين تري از حيات عقلاني است، چهره كريه و حقيقت منزجر كننده معصيت را به شكل كامل درنمييابد؛ اما بوي نامطبوع و آزار دهنده آن مردار متعفن به مشام جانش مي خورد.
احراز حدّاقل مراحل حيات عقلي به اين است كه آدم به جايي برسد كه وقتي مي خواهد گناه كند يا هر امر ناشايستي را انجام دهد، بوي نامطبوع و عفن گناه را حسّ كند و از حريم تباهي بگريزد.