جرعه ای ازکلام امیر المومنین علیه السلام
انحراف و جنایت
فقر و نیازمندی مداوم، در حقیقت انگیزهای جهت ارتکاب جنایت و عامل فساد، من جمله غارت و دزدی و نیرنگ است. در این باره امام علی (علیهالسلام) میفرماید:
«و اذا بخل الغنی بمعروفه باع الفقیر آخرته بدنیاه».
«و زمانی که بینیازان از نیکی بخل ورزند، نیازمندان، آخرت را به دنیا میفروشند».(نهجالبلاغه، قصار الحکم 372)
تصویر زندگی در نهج البلاغه - حسن موسی صفار
دعا از دیدگاه امام خمینی (ره)
تمام عبادات وسیله است . تمام ادعیه وسیله است . همه وسیله ها برایاین است که انسان لبابش ظاهر بشود آنکه بالقوه است و لب انسان است به فعلیت برسد ، و انسان بشود؛ انسان بالقوه ، انسان بالفعل ، انسان طبیعی ، انسان الهی بشود ، به طوری که همه چیزش الهی شود؛ هر چه می بیند ، حق ببیند . انبیا هم برای همین آمده اند .
مردم را نباید از دعا جدا کرد . نباید گفت حالا که ما رسیدیم که قرآن را می خواهیم بخوانیم ، پس دعا هیچ . خیر ! مردم باید با دعا ، به خدا انس پیدا کنند . آنها که انس به خدا دارند ، دنیا در نظر آنها این طور جلوه ندارد؛ کسانی هستند که برای خودشان ارزش شمشیر زدند ، کسانی که همین ادعیه را می خواندند و همین حالات را داشتند ، آنان برای خدا شمشیر می زدند . نباید مردم را از این برکاتی که هست ، جدا کرد . قرآن و دعا از هم جدا نیستند؛ مثل اینکه پیغمبر هم از قرآن جدا نیست .
. . . قرآن هم به آن قدری که وارد شده است ، مثل سفره ییست که هر کس به اندازه ی خودش باید از آن استفاده کند . برای یک دسته نیست ، برای همه است ، مال همه مردم است ؛ همه مردم باید از آن استفاده کنند ، هر کس به اندازه ی خودش . ادعیه هم همین طور است ؛ ادعیه ی ائمه (علیهم السلام ) . این قدر معارف در ادعیه هست . ادعیه لسان قرآن می باشد .
دعاها شارح قرآن هستند، راجع به مسائلی که دیگران دستشان به آنها نمی رسد؛ ائمه ی طاهرین بسیاری از مسائل را با لسان ادعیه بیان فرموده اند . لسان ادعیه با لسان های دیگری که آن برگواران داشتند و احکام را بیان می فرمودند ، خیلی فرق دارد . اکثر مسائل روحانی ، مسائل ماورای طبیعت و آنچه را که مربوط به معرفة الله است ، با لسان ادعیه بیان فرموده اند . ولی ما ادعیه را تا آخر می خوانیم ، و متاءسفانه به این معانی توجه نداریم .
. . . همین دعاها ، همین توجهات به خدا ، انسان را به مبداء غیبی متوجه می کند ، و نه تنها مانع فعالیت نمی شود ، بلکه فعالیت هم می آورد؛ فعالیتی که برای خودش نیست ، برای بندگان خداست ، و می فهمد که فعالیت برای بندگان خدا ، خدمت به خداست .
اینهایی که از کتب ادعیه انتقاد می کنند ، برای این است که نمی دانند این کتب ادعیه چه طور انسان می سازد؛ نمی دانند این دعاهایی که از ائمه وارد شده ، مثل : مناجات شعبانیه ، دعای کمیل ، دعای عرفه ، سمات و غیره ، چه جور انسان درست می کنند . . . آنها که برای دور کردن مردم از ادعیه ، کتب دعا را آتش می زدند و روزی را برای آتش سوزی کتاب عرفانی و دعا داشتند ، نمی فهمیدند دعا یعنی چه ؛ تاءثیر دعا را در نفوس انسان نمی دانستند؛ نمی دانستند که همه خیرات و برکات از همین دعا خواندن هاست .
و از هین روست که می بینیم حضرت امام در آغاز تبعید به ترکیه ، در یکی از اولین نامه هایی که برای خانواده ی خود که در ایران بودند ، نوشت ، از آنها خواست کتاب مفاتیح و صحیفه ی سجادیه برایش بفرستند ، و هیچ گاه از این امر همچون سایر ابعاد اسلام غافل نبوده است .
و نیز یکی از اساتید معروف اخلاق حوزه ی علمیه ی قم فرمودند : هنگامی که امام خمینی در فرانسه بودند ، سه نامه به سه نفر از علمای قم نوشتند و فرمودند : انقلاب ما نیاز به دعا دارد . برای پیروزی انقلاب دعا کنید !
علامه امینی (رحمة الله ) می گوید : اسلام برای مسلمانان مدرسه یی تاءسیس کرده است ، که در این مدرسه دو لنگه ی آن در عالم لنگه ندارد : یکی دعا ، و دیگری زیارت .
کلید سعادت - رحمت الله عرب نوکندی
نيكى به والدين در آينه قرآن و حديث
وقتی که خداوند دستور خدمت و رعایت احترام در برابر والدین به فرزندان میدهد خوب است کسی که همه عمر را را در رشد و تربیت فرزند خود خرج کرده است ، به او نیکی شود ، حتی خداوند در قران اجازه کوچک ترین بی احترامی را بر نمیتابد و میفرماید «حتی به والدین اف هم نگویید» [اسرا ایه 23] این ایه حتی اجازه داد زدن و بلند کردن صدا را در مقابلشان را نمیدهد .
اگرکسی امروز به والدین احترام کرد فردا فرزندان او نیز به او احترام میکنند امام صادق (علیه السلام ) در این باره میفرماید : «به پدران خود نيكى كنيد تا فرزندان شما نيز به اين سنّت نيكو و مقدس عمل نموده و به شما نيكى نمايند»[1] بله از همان دستی که کاشتی از همان دست درو میکنی .
ائمه معصومین (علیهم السلام) که الگوهای ما هستند و ما باید از سیره انها درس زندگی بگیریم ، در برخود با مادر شان نهایت احترام را داشتند در سیره امام سجاد (علیه السلام) داریم که امام هیچ وقت تنها غذا نمیخوردند اما با مادرش هم در یک ظرف غذا میل نمیکردند علتش را از امام پرسیدند ، حضرت فرمود : «میترسم چشم مادرم در لقمه ای يا قسمتی از غذا باشد و من پیش از او آن لقمه را بردارم و او ناراحت شود و من عاقّ شوم»[2] گر چه این کار گناهی نیست اما حضرات معصومین به این هم اهمیت میدادند که بی احترامی به والدین نکرده باشند .
اگر در دین اسلام و ایات و روایات احترام زیادی به والدین مایه خوشبختی و سعادت شمرده شده است ، فزرندان حتی گفتن ” اف “را ندارند ، در مقابل نافرمانی کردن از این دستور خداوند که از گناه کبیره هم هست؛ موجب عاق والدین میشوند.
خداونداین افراد را شقی و بدبخت نامیده است در قران کریم از زبان حضرت عيسى (عليه السلام) مىخوانيم :« وَ برّاً بِوالِدَتِى وَ لَم يَجْعَلنِى جَبَّاراً شَقِيّاً “ خداوند مرا به پدر و مادرم خوشرفتار و فرمانبردار قرار داده و متمرّد و بدبخت قرارم نداده است » [سوره مریم 32] در واقع از مضمون این ایه چنین برداشت میشود که اگر کسی به پدر و مادر خود بیاحترامی کند جز بدبختی و گرفتاری نصیب او نخواهد شد در اهمیت احترام به والدین حتی اجازه صدا زدن با نام را هم نداند بلکه با کنیه و لقب (که اینها نشانه احترام هستند ) اقا عزیز و…امثال اینها صدا بزنید .
یکی از گناهانی که کیفر ان درهمین دنیا است ، بی احترامی و نافرمانی کردن نسبت به والدین است [3] رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه واله و سلم) در این باره میفرماید « فرزندی که والدین خودش را بزند و یا با انها بد رفتاری کند ملعون و نفرین شده است »[3] بنابراین تا زمانی که این گنجهای پر بها در قید حیات هستند قدرشان را بدانیم وبه بهترین شکل از انها نگهداری کنیم وقتی که در قید حیات نیستند تاسف نخوریم که چرا ….؟
—————————
1- بحارالأنوار، ج17، كتاب العشرة، ص 184
2- ابن شهراشوب، مناقب آل ابىطالب، ج4، ص 162، [اِنّك أَبرُّ الناس و لا تأكل مع اُمّك فى قصعة و هى تريد ذلك؟ فقال: أكرهُ أن تسبق يدى إلى ما سبقت اليه عينها فأكون عاقاً لها…]
3- بحار الانوار ، ج 17 ، كتاب العشرة، ص 45،
4- بحارالأنوار ، ج17، كتاب العشرة، ص74
5- بحارالأنوار ، ج17، كتاب العشرة، ص 85
مرکز نشر معارف قرآن وحدیث
فلسفه دعا و نیایش
هدف از آفرینش انسانعبادت است : ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون ، و هدف از عبادت تقواست : لعلکم تتقون و هدف از تقوا فلاح و رستگاری می باشد : و اولئک هم المفلحون .
علامه طباطبایی صاحب تفسیر المیزان می فرماید : هر عبادتی دعاست ، و با توجه به کلام نورانی خداوند که فرمود : و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون باید گفت : دعا هدف خلقت است .
دعا از یک نظر عملی مستقل ، عبادتی بذاته مطلوب و از گرانسنگ ترین پرستش هاست ، که از آن به مخ العبادة یعنی مغز عبادت و پرستش تعبیر شده است ؛ و از نظر دیگر ، وسیله بر آمدن خواسته ها ، سبب رسیدن به هدف ها و دارای آثار و ثمرات و نتایج فراوانیست .
دعا حالت انس و الفت روح و دل باذات اقدس باری تعالی و حصول آرامش و سکون برای نفس است ؛ همانند مشتاقی که دوست خود را یافته ، از دیدارش خوشحال و از سخنانش لذت می برد ، مشکلاتش را با کمال احتیاط در میان گذارده ، پرده از رازهای دل بر می دارد ، آرزوهایش را مطرح می سازد و برای انجامش از وی یاری می طلبد ، از دیدارش خوشوقت و از گفت و گویش خرسند می گردد . غبار غفلت از چهره ی جسم و زدوده ، حجاب ما و من را کنار می زند ، دیده دل به محبوب و معشوق می دوزد و در انتظار مهر و انعامش می نشیند .
دعا سبب می شود که انسان نعمت ها را از او ببیند و به او عشق بورزد و رابطه ی عاطفی او از این طریق با ساحت مقدسش محکم و استوار گردد؛ چون انسان خود را محتاج و نیازمند و مرهون نعمت های خدا می بیند ، موظف به اطاعت فرمانش می شود ، و چون می داند استجابت این دعا مطلق و بی قید و شرط نیست ، بلکه خلوص نیت و صفای دل و دوری از گناه و برآوردن خواسته های نیازمندان و مستمندان از آداب و شرایط آن است ، خودسازی می کند و در طریق تربیت و آموزش خویشتن گام بر می دارد .
دعا سبب ندامت و پشیمانی از نافرمانی ها و وسیله ی عروض حالت انفعال و شرمندگی در درون دعا کننده است ؛ زیرا هر چه انسان با خدای خویش بیشتر انس و الفت بگیرد ، به او نزدیک تر می شود و بیشتر خواهد کوشید که در انجام وظایف بندگی و پیروی از فرمان های الهی آماده تر باشد و عملی بر خلاف رضا و خشنودی او انجام ندهد و از آنچه داده، پشیمان گردد؛ و هر چه دعا و توجه بیشتر باشد ، حالت ندامت شدیدتر و افزون تر می شود . حصول این حالت ، خود حقیقت توبه است ؛ چه آنکه جز ندامت و پشیمانی و شرمندگی چیز دیگری نیست . این توبه وسیله ی آمرزش هر گناهیست که شخص از ارتکاب آن پشیمان گشته است .
دعا شجاعت بخش ، تحریک آور به سوی انقلاب ، عامل پیدایش دوستی و محبت در دل ها نسبت به خدا و دوستان او وموجب به وجود آمدن و کینه نسبت به دشمنان خدا و مخالفان راه حقیقت و جانبداران باطل است .
دعا تمییز دهنده (جدا کننده ی ) فضایل و رذایل از یکدیگر ، آموزنده ی اخلاق فاضله ، آداب معاشرت ، اتصاف به فضایل انسانی ، اجتناب حیوانی و قبایح روانیست . در این باره دعای مکارم اخلاق و بعضی دیگر از دعاهای صحیفه ی سجادیه را ملاحظه کنید .
برخی از دعاهای وارده عامل تلقین اعتقاد به نبوت و امامت و لزوم رهبری معصومین و عدول در جامعه مولد امید و آرزوی صلح و صفا در جوامع بشری و مژده ی پیاده شدن قوانین حیات آفرین و سعادت بخش اسلام در میان همه ملت ها و تشکیل مدینه ی فاضله در جهان است . برای نمونه ، به مضامین دعای ندبه ، دعای افتتاح و غیر آن رجوع شود .
دعاهای وارده علاوه بر آنکه روشنگر حقایق و آموزنده ی بعضی از علوم و معارفند ، انسان معتقد را به انجام آنچه که باید به جا آورد و ترک اعمالی که باید از آنها دوری نماید ، وادار می کنند .
دعا پدیده آورنده ی حالت بیم و امید در باطن ، زنده کننده ی روح ، نیروبخش اندیشه ، مولد مهر و عطوفت به همنوعان ، هم کیشان و مؤ منان و بالآخره محرک درونی شخص به انجام اوامر الهی و مراعات اخلاقی انسانی و اسلامیست .
دعا نوعی عبادت و خضوع و خشوع و بندگیست و انسان به وسیله ی دعا توجه تازه یی به ذات خداوند پیدا می کند؛ و همان طور که همه عبادات اثر تربیتی و آموزشی دارد ، دعا هم دارای چنین اثری خواهد بود .
دعا انسان را به شناخت پروردگار معرفة آلله که برترین سرمایه هر انسانیست ، دعوت می کند . دعا عامل تقویت ارتباط و دوام با ذات عظیم و مبداء بی نهایتیست که همه امور مادی و معنوی انسان وابسته به عنایت او و متعلق به فضل و کرم اوست ؛ البته انسان هر چه بیشتر با خالق و مربی خود ماءنوس و هم صحبت گردد ، این ارتباط نیز افزون تر و مؤ ثرتر خواهد بود .
دعا وسیله ییست که انسان به وسیله ی آن خود را به قدرت لایزال الهی که تدبیر جهان به دست اوست ، مرتبط و متصل می سازد .
دعا یعنی بریدن از خلق و خلوت کردن با خالق ، و قطع امید از ما سوی الله و عرض نیاز به درگاه الله .
دعا سبب می شود که انسان به فقر و نیازمندی خود واقف گردد و در برابرش خضوع و خشوع کند ، و از مرکب غرور و تکبر که سرچشمه ی بسیاری از بدبختی ها و مجادله در آیات الله است ، فرود آید و در برابر ذات پاک او موجودیتی قایل نشود .
دعا به انسان اعتماد به نفس می دهد ، از یاءس و ناامیدی باز می دارد ، چراغ امید را در دل انسان روشن می سازد و به تلاش و کوشش بیشتر دعوت می کند . در واقع دعا مخصوص نارسایی ها و بن بست هاست ، نه عاملی به جای عوامل طبیعی .
دعانوعی خود آگاهی و بیداری دل و اندیشه و پیوند باطنی با مبداء همه نیکی ها و خوبی هاست .
دعا سبب خودسازی ، خود شناسی و خداشناسیست . دعا وسیله ی دفع آسیب ها و حوادث ناگوار ، سپری محکم در برابر مصیبت ها ، بلاها و گرفتاری ها ، تحقق بخشنده ی شرایط قبولی اعمال و سبب شمول رحمت حق است .
دعا مولد صفت توکل و التجا به مبداء قدرت اوست ؛ مبدئی که بر همه چیز مسلط ، و در همه موجودات متصرف می باشد .
اگر شرایط خاص دعا در نظر گرفته شود ، دعا و نیایش وسیله ی مؤ ثریست برای خودسازی ، و پیوند نزدیکیست میان انسان و خدا . دعا هم وسیله یست برای شناخت پروردگار و صفات جمال و کمال او ، هم وسیله یی بای توبه از گناه و پاکسازی روح ، هم عاملی برای انجام نیکی ها و خوبی ها ، و هم سببیست برای جهاد و تلاش و کوشش بیشتر ، تا آخرین حد توان . اصولا در زندگی انسان حوادثی رخ می دهد ، که از نظر اسباب ظاهری ، او را در یاءس فرو می برد . دعا می تواند دریچه یی باشد به سوی امید پیروزی ، و وسیله ی مؤ ثری برای مبارزه با یاءس و ناامیدی .
فضیلت دعا و نیایش از دیدگاه قرآن
و اذا ساءلک عبادی نی فانی قریب اءجیب دعوة الداع دعان فلیستجیبوا لی و لیومنوا فی لعلهم یرشدون .
چون بندگان من از دوری و نزدیکی من از تو پرسند ، بگو : من نزدیکم ؛ نزدیک تر از آنچه تصور کنید؛ نزدیک تر از شما به خودتان ، و نزدیک تر از شریان گردن هایتان . چنان که در جای دیگر می خوانیم : نحن اءقرب الیه من حبل الورید . یعنی : من دعای دعا کننده را به هنگامی که مرا می خواند ، اجابت می کنم . بنابراین باید بندگان من دعوت مرا بپذیرند و به من ایمان آورند ، باشد که راه خود را پیدا کنند و به مقصد برسند .
در این آیه ی شریفه هشت مطلب درباره ی دعا نهفته است :
1 . در این آیه ی کوتاه ، ضمیرها به صورت متکلم آمده و خداوند هفت مرتبه به ذات پاک خود اشاره کرده ، و از این راه ، هفت بار نهایت پیوستگی و قرب و ارتباط و محبت خود را نسبت به بندگان مجسم ساخته است ؛ و این نکته در هیچ جای قرآن نیست .
2 . فرموده عبادی و نفرموده الناس ؛ یعنی وقتی بندگان من از تو بپرسند ، نه همه مردم .
3 . واسطه نیاورده و نفرموده فانه قریب (پس به درستی که او نزدیک است . ) بلکه فرموده : فانی قریب (پس بدرستی که من نزدیکم . )
4 . خداوند نزدیکی خویش به بندگان را با ان تاءکید می کند؛ یعنی بدانید که حتما من نزدیکم .
5 . قرب را با فعل نیاورده ، بلکه با صفت آورده است ، تا ثبوت و همیشگی قرب را بیان فرماید .
6 . اءجیب را با فعل آورده ، تا نشان دهد ،همواره و در هر حال و در تمام زمان ها دعایتان را اجابت می کنم .
7 . جواب را به اذا دعان مقید فرمود : وقتی مرا بخوانند . و این تکرار است ، زیرا قبلا فرمود : دعوة الداع (درخواست دعا کننده را استجابت می کنم . ) نکته ی این تاءکید و تکرار این است که می خواهد بفرماید : اگر از روی حق و حقیقت مرا بخواند ، بدون هیچ شرطی اجابت را به همراه دارد .
8 . اجابت دعا مطلق و بی قید و شرط نیست ، بلکه مقید است ؛ چون فرمود : فلیستجیبوا لی و لیؤ منوا بی .
و منهم من یقول ربنا اتنا فی الدنیا حسنة و فی الاخرة حسنة و قنا عذاب النار .
و بعضی می گویند : پروردگارا ! به ما در دنیا و آخرت نیکی عطا کن و ما را از آتش دوزخ نگه دار !
در آیه شریفه درباره ی دعا هفت مطلب مطرح شده است :
1 . برخی از مردم اعتقاد ندارند و آن را عملی لغو و بیهوده می پندارند .
2 . شروع کردن دعا با ربنا به استجابت نزدیک تر است .
3 . دعای اجتماعی مؤ ثرتر از دعای انفرادیست .
4 . درخواست سبب اعطا و نزول برکات و رحمت الهیست ، همان طور که ابر سبب نزول باران است .
5 . طلب سعادت و خوشبختی در دنیا و آخرت از خداوند .
6 . در دعا باید امید و پناهگاه انسان فقط خداوند باشد و از دیگران به طور کلی قطع امید کرد .
7 . دعا سبب دوری از آتش دوزخ و جهنم است .
فاذا رکبوا فی الفلک دعوا الله مخلصین له الدین فلما نجیهم الی البر اذاهم یشرکون .
هنگامی که بر کشتی سوار می شوند ، خدا را اخلاص کامل می خوانند و غیر او از نظرشان محو و نابود می شود ، اما هنگامی که آنها را از طوفان و گرداب رهایی می بخشد و به خشکی می رساند ، باز مشرک می شوند .
نکاتی که در این آیه ی شریفه مطرح است ، عبارتند از :
1 . دعا یک فضیلت است .
2 . ذات آدمی با خدا پیوند ناگسستنی دارد ، و خدا آشناست .
3 . دعا و نیایش امری فطریست .
4 . انسان در هنگامه ی سختی ها و رنج ها به قدرت لایزال الهی پی می برد و از او استمداد می جوید .
5 . انسان در هر حال (چه سختی و چه آسایش ) باید به یاد خدا باشد .
6 . حل مشکلات تنها به دست خداست ، لذا باید از مردم قطع امید کرد و به او پناه برد .
7 . ارزش و شخصیت آدمی به دعاست ، و ترک آن مساوی با شرک و نابودیست .
و قال ربکم ادعونی اءستجب لکم ان الذین یستکبرون عن عبادتی سید خلون جهنم داخرین .
پروردگار شما گفته است که : مرا بخوانید ، تا دعای شما را اجابت کنم . کسانی که از عبادت من استکبار می ورزند ، به زودی با ذلت و خواری وارد دوزخ می شوند
در این آیه ی شریفه درباره ی دعا پنج مطلب مطرح شده است :
1 . دعا کردن محبوب خداست . او فرمان می دهد که دعا کنید و اهل مناجات و راز و نیاز باشید .
2 . بعد از دعا وعده ی اجابت داده شده است ، ولی می دانیم این وعده ، مشروط است ، نه مطلق .
3 . دعا عبارت است و پاداش عبارت را دارد ، و از نشانه های عبودیت و بندگیست ؛ بلکه مطابق پاره یی از روایات ، دعا بهترین عبادت است .
4 . دوری کنندگان از دعا و نیایش ، مستکبرند و در صف مستکبران و خودکامگان هستند .
5 . آنان که اهل دعا و مناجات و راز و نیاز نیستند ، عذاب خوارکننده ی دوزخ در کمینشان است .
یسئله من فی السموات و الارض کل یوم هو فی شاءن .
تمام کسانی که در آسمان ها و زمین هستند ، همواره نیازهای خود را از او می خواهند و از وی سؤ ال می کنند . هر روز خداوند در شاءن و کاریست .
نکاتی از این آیه استفاده می شود :
1 . این آیه نیاز مستمر ما را به ذات پاک او روشن می کند .
2 . پرده های یاءس و ناامیدی را از دل کنار می زند ، و چراغ امید را روشن می سازد .
3 . غرور و غفلت را در هم می شکند .
قل ما یعقبؤ بکم ربی لولا دعاؤ کم فقد کذبتم فسوف یکون الزاما .
ای رسول ! به امت بگو : پروردگار من برای شما اجری قایل نیست ، اگر دعای شما نباشد . شما آیات خدا و پیامبران را تکذیب کردید ، و این تکذیب ، دامان شما را خواهد گرفت و از شما جدا نخواهد شد .
بنابراین آنچه در پیشگاه خدا به انسان ارزش و قیمت و شخصیت می دهد ، همان ایمان و توجه به پروردگار و بندگی اوست .
و یستجیب الذین امنوا و عملوا الصالحات و یزیدهم من فضله و الکفرون لهم عذاب شدید .
خداوند درخواست کسانی را که ایمان آورده و عمل صالح انجام داده اند ، اجابت می کند ، بلکه از فضل و کرم خود بر ثواب آنها می افزاید و حتی مطالبی را که درخواست نکرده اید ، به آنها می بخشد؛ اما برای کافران عذابی سخت خواهد بود .
نکاتی در آیه مطرح شده است :
1 . خداوند وعده ی اجابت دعا را داده ، و هیچ دعایی بی تاءثیر نخواهد بود .
2 . اجابت دعا بی قید و شرط نیست ، بلکه مشروط به ایمان و عمل صالح است .
3 . دعا عمل خیر به شمار آمده ، و انسان را به مقامات عالی صعود می دهد .
4 . دعا نتیجه و مطلوب را به همراه دارد؛ باید طلب کرد ، تا رحمت و لطف خدا برسد .
5 . دوری کنندگان از دعا ، مستکبرند ، و بر ایشان عذابی سخت مهیاست .
یا ایها الناس اءنتم الفقراء الی الله و الله هو الغنی الحمید .
ای مردم ! همه شما به خدا نیازمند هستید؛ تنهاخداوند است که از هر کس و هر چیزی بی نیاز و ستوده است .
نکاتی که در آیه ی شریفه مطرح شده است ، عبارتند از :
1 . ذات پاک الله مستجمع جمیع صفات کمالیه است .
2 . غنای مطلق ، برای خدا ، و فقر مطلق ، متعلق به انسان است .
3 . شناخت و آگاهی انسان از فقر مطلق و نیازمندی همه جانبه اش و از غنای مطلق و بی نیازی خداوند ، باعث نجات از رذایل اخلاقی و آراسته شدن به فضایل و مکارم اخلاقی می گردد .
4 . انسان ها نیازمند او هستند ، نه غیر او؛ لذا هرگز نباید سر تعظیم و تسلیم بر آستان غیر او بگذارند و رفع نیازمندی خود را از غیر او بخواهند ، چون آنها نیز مانند خودش نیازمند و محتاجند .
5 . اگر ارتباط انسان با خداوند لحظه یی قطع شود ، هیچ و پوچ است . امام سجاد (ع ) در این زمینه فرمود : خداوند ! به اندازه ی یک چشم بر هم زدن ، مرا به حال خود وامگذار .
6 . خداوند هم غنیست و هم حمید؛ یعنی در عین بی نیازی ، آن قدر بخشنده و مهربان است ، که شایسته ی هر گونه حمد و سپاسگزاریست ، و در عین بخشندگی و بنده نوازی ، از همگان بی نیاز می باشد .
7 . با اینکه فقر در عالم هستی جنبه ی عمومی دارد ، به دو دلیل در این آیه تنها سخن از انسان ها و نیاز آنان به خدا مطرحشده :
1 . اگر انسان که اشرف مخلوقات و خلیفه ی خدا در این جهان است ، سراپا نیازمند اوست ، بالطبع ، وضعیت بقیه ی موجودات روشن است ؛ و به تعبیر دیگر ، بقیه ی موجودات نیز در علت فقر ، که همان امکان وجود است ، با انسان شریکند .
2 . هدف این بوده که انسان از مرکب غرور پیاده شود ، و در همه حال چیز و همه جا به نیازش نسبت خدا توجه کند .
وءاتئکم من کل ساءلتموه ان تعدوا نعمت الله لاتحصوها ان الانسان لظلوم کفار .
و از انواع نعمت هایی که از او درخواست کردید ، خداوند به شما اعطا فرمود ، که اگر نعمت های بی انتهای خدا را بخواهید به شماره در آورید ، هرگز حساب آن نتوانید کرد . با همه ی اینها ، انسان سخت ستمگر است .
نکاتی که در آیه ی شریفه مطرح شده ، عبارتند از :
1 . هر چه را از خدا بخواهیم ، به ما نمی دهد؛ چون خداوند حکیم است و از روی مصلحت کار می کند . و به تقاضای نامعقول انسان پاسخ مثبت نمی دهد .
2 . سؤ ال در جمله ی ماساءلتموه هم سؤ ال به زبان قال را شامل است و هم زبان حال را .
3 . نعمت های خدا بی انتها و نامحدود است . دعا و مناجات از بهترین آن نعمت هاست .
4 . دعا و نیایش یکی از راه های سپاسگزاری و تشکر از نعمت های خداوند است .
و اءیوب اذنادی ربهاءنی مسنی الضر و انت اءرحم الراحمین فاستجبناله فکشفنا ما به من ضر و آتینا اءهله و مثلهم معهم رحمة من عندنا و ذکری للعابدین .
به یاد آور ایوب را ، هنگامی که پروردگارش را خواند و عرضه داشت : ناراحتی ، درد ، بیماری ، مشکلات و گرفتاری به من روی آورده است ؛ و تو ارحم الرحمینی . پس ما دعای او را مستجاب کردیم و درد و رنجش را برطرف ساختیم ، و به لطف و رحمت خود ، اهل و فرزندانش را با عده یی دیگر به مثل آنها به او عطا کردیم ، تا اهل عبادت ، متذکر لطف و احسان ما شوند .
در این آیه ی شریفه چند مطلب مطرح شده است :
1 . تکیه گاه و پناهگاه انسان در هر حال باید خداوند باشد ، چون حل مشکلات تنها به دست اوست .
2 . در همه حال (چه سختی و چه راحتی ) باید به درگاه خدا دعا کرد .
3 . دعا هم دفع کننده ی بلاست ، و هم رفع کننده .
4 . دعا سبب اعطاست ؛ همان طور که اگر ابر نباشد ، بارانی نخواهد بود .
5 . خداوند دعای مضطر را اجابت می کند .
قال قد اءجیبت دعوتکما فاستقیما و لاتتبعان سبیل الذین لایعلمون .
خداوند به موسی و برادرش هارون خطاب کرد : اکنون شما آماده ی تربیت و سازندگی جمعیت بنی اسرائیل شده اید ، دعایتان نسبت به دشمنانتان اجابت شده ؛ پس محکم در راه خود بایستید و ثابت قدم باشید و از انبوهمشکلات نهراسید و در کار خود جدی و قاطع باشید و هرگز در برابر پیشنهادهای افراد نادان و از خدا بی خبر تسلیم نشوید و از راه جاهلان نروید ، بلکه با شناخت و آگاهی کامل برنامه های انقلابی خود را ادامه دهید .
نکات این آیه :
1 . تحقق دعا ، غیر از آن اوقات ممکن است دعای بنده یی مستجاب شود ، ولی به علل و عواملی لباس تحقق نپوشد .
2 . دعا جای کار و کوشش را نمی گیرد .
رب السجن اءحب الی مماتد عوتنی الیه و الا تصرف عنی کیدهن اءصب الیهن و اءکن من الجاهلین .
پروردگار من ! زندان برایم بهتر است از آن گناهی که مرا به آن دعوت می کنند . اگر مکر و حیله ی اینها را از من دور نکنی ، به سویشان میل پیدا خواهم کرد و از گروه جاهلان می شوم .
و لاتفسدوا فی الاءرض بعد اصلحها و ادعوه خوفا و طمعا ان رحمت الله قریب من المحسنین .
هرگز در زمین به فساد و تباهکاری برنخیزید ، بعد از آنکه اصلاح شده است . و خدا را با بیم و امید بخوانید ، زیرا لطف و رحمت او به نیکوکاران نزدیک است .
قل من ینجیکم من ظلمات البر و البحر تدعونه ، تضرعا و خفیفة لئن اءنجینا من هذه لنکونن من الشکرین - قل الله ینجیکم منها و من کل کرب ثم اءنتم تشرکون .
بگو ای پیغمبر ! چه کسی شما را از تاریکی ها و سختی های بیابان و دریا نجات می دهی ؟ گاهیکه او را به تضرع (آشکارا) و زاری (پنهانی ) می خوانید که : اگر ما را از این مهلکه نجات داد ، همیشه شکرگزار او هستیم . بگو : خداست که شما را از آن سختی ها نجات می دهم و از هر هم و غم می رهاند . باز هم به او شرک می آورید .
کلید سعادت - رحمت الله عرب نوکندی
بدترین دوستان
امیرمؤمنان علی(علیه السلام) می فرماید:
شَرُّإِخْوانِکَ مَنْ داهَنَکَ فی نَفْسِکَ وَساتَرَکَ عَیْبَک
بدترین دوستان تو آنها هستند که با تو مداهنه و چرب زبانی می کنند و عیوب تو را می پوشانند.
شرح کوتاه
گریز از واقعیات و پرده پوشی بر حقایق نه مشکلی را حل می کند و نه خدمتی به کسی محسوب می شود، به همین دلیل دوستانی که به جای انتقاد سازنده و صحیح سعی دارند حقایق را کتمان کنند و برای ارضای کاذب خاطر دوست عیوب او را بپوشانند و یا آن را حسن جلوه دهند نه تنها خدمتی در عالم دوستی و رفاقت نکرده اند، بلکه خیانتی بزرگ مرتکب شده اند; خیانتی که گاهی به قیمت حیثیت وآبرو و افتخار و سعادت دوست آنها تمام می شود.
یکصد و پنجاه درس زندگی - آیت الله ناصرمکارم شیرازی