نزول قرآن کریم، فراتر از درک انسان
«و ما أَدْراک ما لَیلَةُ الْقَدْرِ * لَیلَةُ الْقَدْرِ خَیرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ»
و تو چه دانی که شب قدر چیست؟ شب قدر از هزار ماه بهتر است.(سوره قدر، آیه 2-3)
توضیح و پیام ها
معانی کلمه “قدر” در قرآن: 1.مقام و منزلت. 2.تقدیر و سرنوشت. 3.تنگی و سختی.
دو معنای اول در مورد «لَیلَةِ الْقَدْرِ» مناسب است، زیرا شب قدر، هم شب با منزلتی است و هم شب تقدیر و سرنوشت است. هستی، حساب و کتاب و قدر و اندازه دارد. شاید رمزاینکه
شب قدر مخفی است، آن باشد که مردم شب های متعدّد را به عبادت بپردازند، کسانی که یک شبِ آنرا درک کردند مغرور نشوند و کسانی که آنرا درک نکردند، از باقی شب ها
مأیوس نشوند.
شب قدر منحصر به شب نزول قرآن و عصر پیامبر نیست، بلکه در هر رمضان، شب قدری هست که امور سال آینده تا شب قدر بعدی، اندازه گیری و مقدّر می شود. بیدار بودن شب
قدر و احیای آن با دعا و نماز و قرآن، مورد سفارش پیامبر و اهل بیت آن حضرت بوده است و در میان سه شب، بر شب بیست و سوم تأکید بیشتری داشته اند.
از وقایع عجیب تاریخی، ضربت خوردن حضرت علی علیه السلام در شب قدر، در محراب عبادت و به هنگام نماز است. آری، اشرف خلق خدا، در اشرف مکان ها و اشرف زمانها،
در اشرف حالات، شهید شد.
منبع: تفسیر نور، ج 10؛ ص544
قدر
قدر هنگام سوال است ودعا
پرزدن با بال همت تا خدا
شب یکرنگے و بے آلایشے
شب تقصیر و گنه فرسایشے
عاشقان معشوق خود پیدا کنن
تا سحر در گوش او نجواکنند
درد خود گویند با درمان خویش
باطبیب و یا انیس جان خویش
اثبات وجود امام مهدی (ع) در سوره مبارکه قدر
یکی از آیاتی که ضرورت وجود حجت الهی در هر زمان را ثابت میکند، آیه 4 سوره قدر است. خداوند در این آیه میفرماید:
«تَنَزَّلُ الْمَلائِكَةُ وَ الرُّوحُ فيها بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ كُلِّ أَمْرٍ؛1⃣
فرشتگان و روح [جبرئیل] در آن شب به اذن پروردگارشان براى (تقدير) هركارى نازل مىشوند.»
یکی از شگفتیهای آفرینشِ حق تعالی، قرار دادن شب قدر از همان ابتدای خلقت جهان و نزول مقدرات سال به محضرِ حجت خداست.2⃣
سرّ این حقیقت، این است امام واسطه فیض است یعنی خداوند همه خیرها و خوبیها را از طریق امام به ما میرساند و برای ارائه نعمتها و خیرها به ما، “شب قدر” را قرار داده است تا برنامه یک سالِ مربوط به عالم، از سوی خداوند متعال به محضر امام هر زمان ارائه شود و علاوه بر تقدیر امور در این شب،3⃣
انسان بتواند با احیا و راز و نیاز، نقشی در افزایش نعمات خود داشته باشد.
1⃣ واژه «روح» در قرآن به معانی گوناگونی به کار رفته است ولی در اینجا مشهور میان مفسران این است که منظور «جبرئیل» است.
3⃣ فيها يُفْرَقُ كُلُّ أَمْرٍ حَكيم (دخان/4)
شب قدر در سیره معصومان علیهم السلام
با توجّه به عظمت شب قدر جا دارد كه براي نحوه بهره گيري و بهره برداري بيشتر از فيضهاي معنوي آن، سيري در سيره پيشوايان معصوم عليهم السلام در شب قدر داشته باشيم. باشد كه ره توشه هايي از آن برگيريم.
البته، اذعان داريم كه همه حالات معصومان عليهم السلام در اين شب با عظمت و ارتباطي كه با عالم بالا و ملكوت داشته و دارند، نه قابل درك و فهم غير معصومان است و نه در تاريخ انعكاس يافته است. آنچه بيان مي شود، فقط گوشه هايي از رفتارهاي ظاهري آنان است، نه عمق و ژرفاي حالات آنها. پس آنچه در پيش رو داريد، گامي است در اين مسير.
الف. عبادت و شب زنده داري
از اعمالي كه در طول سال، مخصوصا شبهاي مبارك رمضان و علي الخصوص در شب قدر بدان سفارش اكيد شده است، اِحْيا و شب زنده داري است. پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله فرمود: «مَنْ اَحْيا لَيْلَةَ الْقَدْرِ حُوِّلَ عَنْهُ الْعَذابُ اِلَي السَّنَةِ الْقابِلَةِ؛(3)كسي كه شب قدر را زنده بدارد، عذاب تا سال آينده از او روي مي گرداند.»
و معصومان عليهم السلام همه اين سنت حسنه را پاس و گرامي مي داشتند و از آن بهره مي بردند:
1. پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله نه تنها در شب قدر بيدار بود، بلكه دهه سوم ماه مبارك رمضان كاملاً بستر خواب را جمع مي كرد و به عبادت مي پرداخت. حضرت علي عليه السلام در اين باره فرموده است: «أنَّ رَسُولَ اللّهِ كانَ يَطْوي فِراشَهُ وَ يَشُدُّ مِئْزَرَهُ فِي الْعَشْرِ الاْءَواخِرِ مِنْ شَهْرِ رَمَضانَ وَ كانَ يُوقِظُ أَهْلَهُ لَيْلَةَ ثَلاثٍ وَ عِشْرينَ وَ كانَ يَرُشُّ وُجُوهَ النِّيامِ بِالْماءِ في تِلْكَ اللَّيْلَةِ؛(4)رسول خدا صلي الله عليه و آله [اين چنين] بود كه رخت خواب خويش را جمع مي كرد و كمربند [همّت براي عبادت] را در دهه آخر از ماه رمضان محكم مي بست و هميشه اين گونه بود كه اهل و عيالش را در شب بيست و سوم بيدار نگه مي داشت و بر روي خواب رفتگان در آن شب آب مي پاشيد [تا از درك شب قدر، و درك شب زنده داري محروم نشوند].»
حتي در شبهاي بارندگي در حالي كه مسجد مدينه سقف نداشت، عبادت و شب زنده داري را ترك نمي كرد و ديگران را با رفتار خويش وا مي داشت كه در همان گل و باران بيدار باشند و نماز گزارند.(5)
2. امام علي عليه السلام نيز در طول سال، شب هنگام آن گاه كه شب پرده هاي تاريكي را انداخته بود، بيدار مي شد و مشغول عبادت و شب زنده داري مي گشت.(6) اما در شبهاي قدر حال ويژه اي داشت و در بدترين وضعي كه مسجد مدينه را آب و گل فرا گرفته بود، مشغول عبادت و شب زنده داري مي شد و به ويژه در شب قدر آخر عمر خويش، حال فوق العاده عجيبي داشت كه بعدا به آن اشاره مي شود.
3. فاطمه زهرا عليهاالسلام نيز آن قدر عبادت مي كرد كه امام حسن عليه السلام مي فرمايد: «ما كانَ فِي الدُّنْيا اَعْبَدَ مِنْ فاطِمَةَ عليهاالسلام ، كانَتْ تَقُومُ حَتّي تَوَرَّمَ قَدَماها؛(7) عابدتر از فاطمه عليهاالسلام در دنيا نبود؛ هميشه اين گونه بود كه آن قدر به عبادت مي ايستاد كه پاهاي [مباركش[ ورم مي كرد.»
علت نام گذاري او به «زهرا» نيز اين است كه شبها نور عبادت و شب بيداري او به سوي آسمان مي تابيد(8) و امّا در شب قدر، حال به خصوصي داشت، نه تنها بيدار بود كه بچه ها و فرزندان خويش را نيز وادار مي كرد كه شب بيدار باشند؛ چنان كه در روايتي مي خوانيم: «وَ كانَتْ فاطِمَةُ عليهاالسلام لا تَدَعُ اَحَدا مِنْ اَهْلِها يَنامُ تِلْكَ اللَّيْلَةَ وَ تُداويهِمْ بِقِلَّةِ الطَّعامِ وَ تَتَأَهَّبُ لَها مِنَ النَّهارِ وَ تَقُولُ مَحْرُومٌ مَنْ حُرِمَ خَيْرَها؛(9) روش فاطمه عليهاالسلام اين بود كه هيچ فردي از خانواده خويش را نمي گذاشت در آن شب (بيست و سوم) بخوابد و [مشكل خواب] آنها را با كمي غذا و آمادگي در روز درمان مي نمود و مي فرمود: محروم است كسي كه از خير [و بركت] آن شب محروم شود.»
4. امام باقر عليه السلام فرمود: «هر كس شب قدر را احيا بدارد، خداوند مهربان گناهان او را مي آمرزد.»(10) و شيخ عباس قمي نقل كرده كه «امام باقر عليه السلام در شب بيست و يكم و بيست و سوم تا نيمه شب دعا مي خواند و آن گاه به نماز مي پرداخت.»(11)
5. امام هفتم عليه السلام نيز اهل شب زنده داري و عبادت در طول سال بود. در زيارت نامه آن حضرت مي خوانيم: «او شبها تا سحر بيدار بود، و طلب آمرزش مي كرد و همدوش سجده هاي طولاني، چشم گريان و اشكبار، و مناجات بسيار و زاريهاي پيوسته و پي درپي بود.»(12)وقتي حضرت در غير رمضان چنان باشد، حالِ آن حضرت در شب قدر براي ما قابل توصيف نخواهد بود.
او نه تنها خود شب زنده داري و عبادت داشت كه به ديگران نيز مي فرمود: «مَنِ اغْتَسَلَ لَيْلَةَ الْقَدْرِ وَ أَحْياها اِلي طُلُوعِ الْفَجْرِ خَرَجَ مِنْ ذُنُوبِهِ؛(13)كسي كه در شب قدر غسل كرده و تا سپيده صبح شب زنده داري كند، گناهانش آمرزيده مي شود.»
6. امام حسن عسكري عليه السلام نيز چون پدران خود، اهل مناجاتهاي طولاني و شب زنده داري در طول سال و مخصوصا در شب قدر بود.(14) و به شيعيان خود نيز اين اعمال را اكيدا سفارش مي كرد.
از جمله، مي فرمود:«فَلا يَفُوتُكَ إِحْياءُ لَيْلَةِ ثَلاثٍ وَ عِشْرينَ؛(15)پس بيداري در شب بيست و سوم را از دست نده!»
ب. حضور در مسجد
از مسائلي كه معصومان عليهم السلام نسبت به آن حساسيت ويژه نشان داده اند، حضور در مسجد، در شب قدر است. قبلاً اشاره شد كه پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله حتي در شبهاي باراني و گل بودن مسجد مدينه، حضور در آن را در شبهاي قدر ترك نمي كرد. از آن بالاتر، پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله در دهه سوم ماه مبارك رمضان، شب و روز در مسجد معتكف بود. (اين همان سنّت حسنه اي است كه در سالهاي اخير در بسياري از شهرها، از جمله «قم» در ايّام ماه رجب ـ سيزدهم تا پانزدهم - زنده شده است و بايد دانست كه بهترين زمان براي اعتكاف، ماه مبارك رمضان است.)
امام علي عليه السلام در اين زمينه مي فرمايد: «فَلَمْ يَزَلْ يَعْتَكِفُ فِي الْعَشْرِ الاْءَواخِرِ مِنْ رَمَضانَ حَتّي تَوَفّاهُ اللّهُ؛(16) پس [پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله ] هميشه در دهه آخر ماه رمضان در حال اعتكاف بود تا آن وقت كه خداوند او را گرفت.»
يحيي بن رزين نقل نموده كه «كانَ اَبُو عَبْدِ اللّهِ مَريضا مُدْنِفا فَأَمَرَ فَأُخْرِجَ اِلي مَسْجِدِ رَسُولِ اللّهِ فَكانَ فيهِ حَتّي أَصْبَحَ لَيْلَةَ ثَلاثٍ وَ عِشْرينَ مِنْ شَهْرِ رَمَضانَ؛(17)امام صادق عليه السلام بيماري شديدي داشت، دستور داد او را به مسجد پيامبر صلي الله عليه و آله [با همان حال] ببرند. پس حضرت تا صبح شب بيست و سوم ماه رمضان در آنجا باقي ماند.»
موارد فوق نشان مي دهد كه حضور در مساجد، در شبهاي با عظمت قدر خصوصيتي دارد كه بايد بدان توجه شود. و پيروان اهل بيت عليهم السلام شايسته است كه به خوبي از مساجد استقبال نمايند.
ج. مراسم قرآن سرگرفتن
يكي ديگر از اعمال شب قدر كه در سيره معصومان ديده مي شود و بحمد اللّه، در جامعه تشيّع به خوبي جاي خود را يافته است، مراسم قرآن سرگرفتن است. امام صادق عليه السلام در اين باره فرمود: «براي سه شب قرآن كريم را مقابل خود قرار دهيد و آن را بگشاييد و بخوانيد: «اَللّهُمَّ اِنّي أَسْئَلُكَ… .»(18)
د. برپايي نماز جماعت
از عباداتي كه سخت در اسلام بر آن سفارش شده، مخصوصا در ماه مبارك رمضان، برپايي نماز جماعت است. انس بن مالك از پيامبر گرامي اسلام صلي الله عليه و آله نقل كرده كه فرمودند: «مَنْ صَلّي مِنْ اَوَّلِ شَهْرِ رَمَضانَ اِلي آخِرِه في جَماعَةٍ فَقَدْ اَخَذَ بِحَظٍّ مِنْ لَيْلَةِ الْقَدْرِ؛(19) كسي كه از اوّل تا آخر ماه رمضان در نماز جماعت حاضر شود، بهره اي از شب قدر گرفته است.» و امام صادق عليه السلام نيز نماز صبح را به جماعت برگزار مي نمود، و بعد از آن تا مدّتي مشغول تعقيبات مي شد.(20)
موارد فوق نشانگر اهميت نماز جماعت در شبهاي قدر است كه متأسفانه برخي مساجد ما در اين زمان، نماز جماعت صبح را برپا نمي دارند و آنهايي هم كه جماعت دارند، صبح شب قدر نماز جماعت را تعطيل مي كنند و بعد از مراسم قرآن سرگرفتن، همه به منازل خويش مي روند كه گاه باعث فوت نماز صبح مي شود.
ولي پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله و ياران او و ديگر معصومان عليهم السلام در سخت ترين شرائط نماز جماعت شب قدر را ترك نمي كردند. حضرت علي عليه السلام مي فرمايد: «شب بيست و سوم در عين حالي كه باران شديدي آمده بود و مسجد مدينه را گل و آب فرا گرفته بود، رسول خدا صلي الله عليه و آله ما را به نماز وامي داشت.» آن گاه فرمود: «فَصَلّي بِنا رَسُولُ اللّهِ صلي الله عليه و آله وَ إِنَّ أَرْنَبَةَ اَنْفِهِ لَفِي الطّينِ؛(21) پس رسول خدا صلي الله عليه و آله با ما نماز[جماعت] خواند، در حالي كه نوك بيني حضرت در گل [فرو رفته[ بود.»
ه . افطاري دادن و اطعام نمودن
از اعمالي كه در ماه مبارك رمضان مورد تأكيد قرار گرفته، افطاري دادن به ديگران است. پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله در خطبه معروف شعبانيه مي فرمايد:«مردم بيدار باشيد! كسي كه از شما به روزه دار مؤمن در اين ماه افطاري دهد، پاداش آزاد نمودن يك برده و بخشش گناهان گذشته را همراه دارد. عرض شد: اي رسول خدا! ما توان افطاري دادن نداريم. حضرت فرمود: بترسيد از آتش! ولو با دادن نصف دانه خرما و از آتش بپرهيزيد! گر چه با دادن شربت آب باشد.»(22)
پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله از كساني بود كه هر چه به ديگران مي فرمود، خود بيش از ديگران بدان عمل مي نمود و در اين مورد نيز چنين است. «ابو شيخ ابن حيان» از پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله نقل كرده كه حضرت فرمود: «مَنْ فَطَرَ صائِما في شَهْرِ رَمَضانَ مِنْ كَسْبٍ حَلالٍ صَلَّتْ عَلَيْهِ الْمَلائِكَةُ لَيالِيَ رَمَضانَ كُلَّها وَ صافَحَهُ جَبْرائيلُ لَيْلَةَ الْقَدْرِ وَ مَنْ صافَحَهُ جَبْرائيلُ يَرِقُّ قَلْبُهُ وَ تَكْثُرُ دُمُوعُهُ…؛(23)كسي كه با مالي كه از راه حلال به دست آورده در ماه رمضان روزه داري را افطاري دهد، در تمام شبهاي رمضان فرشتگان بر او درود مي فرستند و جبرئيل در شب قدر با وي مصافحه مي كند و هر كس جبرئيل با او مصافحه كند، قلبش نرم و اشك چشمش زياد شود.»
امام علي عليه السلام نيز در شبهاي مبارك رمضان و شبهاي قدر به مردم اطعام مي كرد و آنها را موعظه مي نمود؛ چنان كه در روايتي مي خوانيم: «كانَ عَلِيُّ بْنُ أَبي طالِبٍ عليه السلام يَعُشُّ النّاسَ في شَهْرِ رَمَضانَ بِاللَّحْمِ وَ لا يَتَعَشّي مَعَهُمْ فَإِذا فَرِغُوا خَطَبَهُمْ وَ وَعَظَهُمْ… وَ قالَ في خُطْبَتِهِ إِعْلَمُوا أَنَّ مِلاكَ اَمْرِكُمُ الدّينُ وَ عِصْمَتَكُمُ التَّقْوي وَ زينَتَكُمُ الاْءَدَبُ وَ حُصُونُ اَعْراضِكُمُ الْحِلْمُ؛(24)هميشه علي بن ابي طالب عليهماالسلام شام[و افطاريِ تهيّه شده] از گوشت را به مردم در ماه رمضان مي داد، ولي خود از آن [گوشت] استفاده نمي كرد. پس هنگامي كه [از خوردن شام] فارغ مي شدند، براي آنها خطبه مي خواند و آنها را موعظه مي نمود… و در خطبه اش فرمود: بدانيد ملاك امر [و كارهاي] شما دين است و نگه دارنده شما تقوا، و زينت شما ادب، و دژهاي [نگه دارنده] آبروي شما حلم است.»
و امام زين العابدين عليه السلام نيز در طول ماه مبارك رمضان در راه خدا انفاق مي كرد و صدقه مي داد؛ چنان كه در حديثي مي خوانيم:«كانَ إِذا دَخَلَ شَهْرُ رَمَضانَ تَصَدَّقَ في كُلِّ يَوْمٍ بِدِرْهَمٍ فَيَقُولُ: لَعَلّي اُصيبُ لَيْلَةَ الْقَدْرِ؛(25)(امام سجاد عليه السلام ) روشش اين بود كه هر روز از ماه [مبارك] رمضان درهمي صدقه مي داد و آن گاه مي فرمود: شايد [با اين كار صدقه] شب قدر را دريابم.»
و امام صادق عليه السلام فرمود: «جدّم امام زين العابدين عليه السلام روزي كه روزه مي گرفت، دستور مي داد گوسفندي ذبح كنند و آن را تكه تكه نموده، بپزند. هنگام افطار كه نزديك مي شد، حضرت به ديگها سر مي زد تا بوي آنها را استشمام كند، در حالي كه روزه دار بود. سپس دستور مي داد ظرفها را پر كنند و يكي يكي به در خانه افراد [فقير] ببرند تا آنجا كه غذا تمام مي شد. آن گاه خود با نان و خرما افطار مي نمود.»(26)
و همچنين امام صادق عليه السلام نيز شب در خانه فقرا مي رفت و به آنها نان و خرما مي داد و سفارش مي فرمود: «در ماه رمضان به مردم افطاري بدهيد.»(27)
حسن ختام بحث را حالات علي عليه السلام در رمضان آخر و به ويژه در شب نوزدهم قرار مي دهيم؛ چون هم تقارن شب قدر با ضربت خوردن و شهادت مولا اين را اقتضا مي كند، و هم نكاتي قابل عبرت ما را بر آن مي دارد كه اين بخش را به صورت مستقل، منتها به صورت گذرا و اشاره بيان نماييم.
گزارشي از آخرين شب قدر اميرمؤمنان، علي عليه السلام
علي عليه السلام در رمضان آخر عمر خويش حال عجيبي داشت و هر شبي را در يك جا ميهمان بود. غذا كم ميل مي فرمودو… .
ابن حجر چنين مي گويد: «هنگامي كه رمضان[آخر عمر حضرت] فرا رسيد، هر شب در منزل يكي از بستگان افطار مي كرد؛ شبي در منزل حسن عليه السلام ، شبي در منزل حسين عليه السلام و شبي نزد عبد اللّه بن جعفر [شوهر دخترش زينب [، و بيش از سه لقمه غذا نمي خورد، «وَ يَقُولُ: اُحِبُّ اَنْ اَلْقِيَ اللّهَ وَ اَنَا خِمْصٌ؛ و مي فرمود: دوست دارم خدا را [با شكم] گرسنه ملاقات كنم.»(28)
در شب نوزدهم منزل دخترش، ام كلثوم ميهمان بود كه غذاي سفره آن را دو قرص نان جُو و مقداري شير و نمك تشكيل مي داد. حضرت با نان و نمك افطار نمود و بيش از سه لقمه ميل نكرد و فرمود: دوست دارم خدايم را گرسنه ملاقات كنم.
در آن شب حضرت سوره يآس مي خواند و مرتب به آسمان نگاه مي كرد و مي فرمود: «امشب، همان شبي است كه به من وعده ديدار داده شده است.»(29)
استاد مطهري رحمه الله مي گويد: «علي در آن شب، انتظاري داشت و گاهي به آسمان نگاه مي كرد و مي گفت كه حبيبم به من خبر داده است و او راست گفته و هرگز دروغ نمي گويد… بچه ها تا پاسي از شب در خدمت علي عليه السلام بودند. امام حسن عليه السلام به منزل خود رفت، هنوز صبح طلوع نكرده بود، نزد بابا برگشت و مستقيم به مصلّاي پدر رفت. حضرت به فرزندش فرمود: پسر جان! ديشب لحظه اي خوابم برد، يك دفعه پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله را در عالم رؤيا ديدم. عرض كردم: يا رسول اللّه! من از دست اين امّت چه خون دلها خوردم. حضرت فرمودند: نفرين كن! من هم نفرين كردم كه خداوند من را از آنها بگيرد.»(30)
الهي مردم از من سير و من هم سيرم از مردم نما راحت مرا اي خالق ارض و سما امشب
علي عليه السلام هيجان عجيبي داشت. خود مي گويد: هر كاري كردم، راز مطلب را نفهميدم؛ «مازِلْتُ اَفْحَصُ عَنْ مَكْنُونِ هذَا الاْءَمْرِ وَ اَبَي اللّهُ اِلاّ اَخْفاهُ؛(31) خيلي تلاش كردم كه سرّ و باطن اين امر را به دست بياورم، ولي خدا اِبا كرد، جز اينكه آن را پنهان كرد.»
آن گاه رهسپار مسجد شد. چند ركعت نماز گذارد. سپس بالاي مأذنه رفت تا اذان بگويد.
وقتي از بالاي مأذنه پايين مي آمد، مي فرمود:
«خَلُّوا سَبيلَ الْمُؤْمِنِ الْمُجاهِدِ فِي اللّهِ لا يَعْبُدُ غَيْرَ الْواحِدِ
يعني باز كنيد راه مؤمن رزمنده در راه خدا را كه [افتخارش اين است كه] غير از [خداي] واحد را نپرستيده است.»
آن گاه به مسجد بازگشت و مشغول نماز شد و سر از سجده برداشت كه شمشير زهراگين فرقش را شكافت. در اين حال، فرمود: «بِسْمِ اللّهِ وَ بِاللّهِ وَ عَلي مِلَّةِ رَسُولِ اللّهِ فُزْتُ وَ رَبِّ الْكَعْبَةِ…هذا ما وَعَدَنَا اللّهُ وَ رَسُولُهُ؛(32) به نام خدا و به ياري خدا و بر دين رسول خدا. قسم به پروردگار كعبه كه رستگار شدم… اين [شهادت[ چيزي بود كه خدا و رسولش به ما وعده داده بودند.»
شب وصل است و خوش قرآن ناطق نيايش مي كند تا صبح صادق
سر شب تا سحر او ناله كرده به يك شب طي رهي صد ساله كرده
لبانش مي خورد آهسته بر هم كه گويا عرش و فرش گرديده در هم
——————————————————————————–
1. ر. ك: بحار الانوار، ج 94، ص 80.
2. كنز العمّال، علي متقي هندي، مؤسسة الرسالة، ج 8، ص 534.
3. بحار الانوار، ج 95، ص 145.
4. همان، ج 95، ص 10.
5. همان، ص 10.
6. همان، ج 41، ص 21.
7. همان، ج 43، ص 76.
8. همان، ص 12.
9. بحار الانوار، ج 94، ص 10؛ مستدرك الوسائل، ج 7، ص 470.
10. وسائل الشيعة، ج 7، ص 261.
11. مفاتيح الجنان، اعمال شب 21، ص 425.
12. مفاتيح الجنان، ص 720.
13. بحار الانوار، ج 80، ص 128.
14. ر. ك: مصباح المتهجد، ص 227؛ نهج الدعوات، ص 277.
15. وسائل الشيعة، ج 7، ص 261.
16. بحار الانوار، ج 94، ص 7.
17. همان، ص 4، ذيل روايت 4.
18. همان، ح 5 و ر. ك: مفاتيح الجنان، ص 224.
19. كنز العُمّال، ج 8، ص 545، ح 24090.
20. وسائل الشيعة، ج 7، ص 260.
21. بحار الانوار، ج 95، ص 10.
22. عيون اخبار الرضا عليه السلام ، ج 1، ص 230.
23. الترغيب و الترهيب، ج 2، ص 95، ح 14.
24. سفينة البحار، ج 1، ص 703.
25. بحار الانوار، ج 95، ص 82.
26. من لا يحضره الفقيه، ج 2، ص 134.
27. همان، ص 134.
28. انوار البهيّة، شيخ عباس قمي، ص 31؛ صواعق ابن حجر، ص 80.
29. همان، ص 80؛ ر.ك: زندگي اميرالمؤمنين، رسولي محلّاتي، ج 2، ص 247.
30. نهج البلاغة، صبحي صالح، ص 99؛ انسان كامل، مرتضي مطهري، ص 45.
31. منتهي الآمال، ج 1، ص 126؛ نهج البلاغة، خطبه 177.
32. نهج البلاغة، صبحي صالح، ص 379؛ زندگاني اميرالمؤمنين، ج 2، ص 321؛ انسان كامل، مرتضي مطهري، ص 49.
علی علیه السلام وشب قدر
شريفترين انسان پس از پيامبر، در شريفترين محل دنيا، در شريفترين ماه، در شريفترين روز، از شريفترين نسل، از پدر و مادرى شريف، به اراده خداوند حكيم به دنيا آمد، و در شريفترين دامن يعنى دامن نبوت، و در كنار شريفترين كتاب يعنى قرآن، و كاملترين دين يعنى اسلام پرورش يافت، و در عمر شريف خود، شريفترين ايمان و عمل و اخلاق را، براى اينكه اسوه و سر مشق جهانيان تا روز قيامت باشد از خود بروز داد او در شريفترين و با بركت ترين و پر قيمتترين ماه يعنى ماه مبارك رمضان، و در عظيم ترين شب هستى يعنى شب قدر ، و در برترين ساعت روزگار يعنى سحر، و در عاليترين مكان يعنى محراب، به زيباترين مرگ يعنى شهادت، به جانب معشوق پرواز كرد.
چون شب قدر از همه مستور شد/لا جرم از پاى تا سر نور شد(ترجمه نهج..(سپهر) ج 3 صفحهى 1432)
صفحات: 1· 2