آرامش مومنان هنگام مرگ
معاد
آرامش مومنان هنگام مرگ
«الَّذينَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ طَيِّبينَ يَقُولُونَ سَلامٌ عَلَيْكُمْ ادْخُلُوا الْجَنَّةَ بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ »
آنان در حالی که[از آلودگی های عملی و اخلاقی] پاک و پاکیزه اند، فرشتگان جانشان را می گیرند، به آنان می گویند:سلام بر شما،[اکنون] به پاداش آنچه همواره انجام می دادید، به بهشت درآیید.(نحل:32)
توضیح:
مرگ در نظر کافر، خروج از باغ پر نعمت و زیبا به زندان سخت و تاریک است، ولی در نظر مومن ورود به بهشت پرنعمت و خارج شدن از زندان تنگدنیاست. مومنان با مشاهده ی فرشته ی مرگ شادمان و مسرور می شوند واز رسیدن لحظه موعود ملاقات وعده ی پروردگار در اشتیاقی وصف ناشدنی فرو می روند. فرشتگان الهی به آنان بشارت می دهند که سلام و امنیت بر شما باد؛ جانهایشان را با احترام و تکریم قبض روح کرده و موهبت های بی نظیر خداوندی را نثارشان می کنند. گفتنی است مرگ برای مومنان گناهکار نیز دارای سختی و شدت می باشد که این به جهت تطهیر آنان از آلودگی ها و ورود به عالم دیگر است.
حدیث:
پیامبر اکرم صل الله علیه و آله: « إن ملک الموت لیقف من المومن عند موته موقف العبد الذلیل من المولی: هنگام جان دادن مومن، فرشته مرگ در برابر او چون بنده ی ذلیل در برابر مولایش است».
عرفان در نهج البلاغه(2)
در مجموع 114 ویژگی برای مردان خدا به صورت منتشر، در خطبه ها و حکمتها وجود دارد….
بخش دوم مبحث عرفان در نهج البلاغه یا عرفان نهج البلاغه ای خدمت بزرگواران ارائه می شود:
اطعام در زمان قحطی و دشواری
اطعام ارزش دارد،ولی در زمان قحطی ارزش بیشتری دارد.
دل کندن از مال به نفع فقرا همچون عبور از گردنه هاست،و راه بهشت از میان این گردنه ها می گذرد.
در حدیثی می خوانیم که امام رضا علیه السلام هنگام غذا خوردن،سینی بزرگی کنار سفره اش قرار می داد و از هر چه در سفره بود بهترینش را در آن می گذاشت و برای فقرا می فرستاد و آیه «أَوْ إِطْعامٌ فِی یَوْمٍ ذِی مَسْغَبَهٍ» را تلاوت کرده و می فرمود:خداوند می داند همه مردم توان آزاد کردن برده را ندارند،لذا راه دیگری را برای بهشت رفتن مردم باز کرد.
از امام صادق (علیه السلام) _ از عبدالله بن میمون قدّاح روایت شده است:
امام صادق (علیه السلام) فرمود: هرکس مؤمنی را سیر گرداند، پاداش و ثواب او را در قیامت هیچکس از آفریدگان خدا و هیچ ملک مقرّب و پیغمبر مرسلی جز پروردگار عالمین کسی نمیداند. بعد فرمود: «از اسباب آمرزش، طعام دادن مسلمان در روز سختی است. چنانچه خدای تعالی میفرماید: أَوْ إِطْعامٌ فِی یَوْمٍ ذِی مَسْغَبَةٍ یَتِیماً ذا مَقْرَبَةٍ أَوْ مِسْکِیناً ذا مَتْرَبَةٍ، یا خورانیدن طعام یتیمی را که خویشاوند است یا تهیدستی را که نیازمند است در روز گرسنگی ».
حواستان باشد گرگ نشوید!
#یادداشت_ویژه
اگر وارد #بورس شده اید یا قصد ورود به بورس را دارید، پیشنهاد می کنم این چند خط را بخوانید:
ورود ابزار جدید در زندگی انسان ها طبیعتا موجب تغییراتی در روابط او می شود. چند ساعت و چند دقیقه در طول روز با موبایل تان سروکار دارید؟ 15 سال پیش خود را به یاد آوردید. یا موبایل نداشتید و یا یک موبایل خیلی ساده ای داشتید. بعید می دانم در آن زمان موبایل تان به اینترنت وصل می شد. ابزاری وارد زندگی مان شد و سبک زندگی مان را دگرگون کرد. با این موبایل فیلم می بینیم، با دوستان مان چت می کنیم، تاکسی میگیریم، منزل مان را می فروشیم، تحقیقات دانشگاهی و حوزوی مان را انجام می دهیم و … . آیا اینگونه نیست؟! آیا این ابزار کوچک ما را وارد دنیایی جدید نکرده است؟! آیا سبک زندگی ما را تغییر نداده است؟!
بورس نیز همینگونه است. ورود در بورس نیز ما را در سبک زندگی جدیدی وارد می کند. بورس بازان را دیده اید؟! کم کم اخلاق جدیدی پیدا می کنند. خیلی هایشان متوجه این تغییرات ریز در رفتارشان نمی شوند. وقتی می گویید نسبت به گذشته خیلی تغییر کرده ای، نمی پذیرند.
من در مورد شرعی یا غیرشرعی بودن بورس اظهار نظری نمی کنم. من از آثار و جنبه های تربیتی آن با شما سخن می گویم. پدیده های اجتماعی تغییراتی در سبک زندگی انسان ها بوجود می آورند. من با شما از این تغییرات در سبک زندگی می خواهم بگویم.
حرف آخر را همینجا می گویم. حضور در بورس موجب ایجاد روحیه “حرص و طمع” در بسیاری از انسان ها می شود. نمی خواهم بگویم هرکسی وارد بورس شد، انسانی حریص به دنیاست یا هرکسی در بورس وارد شد، کم کم نسبت به دنیا حریص خواهد شد بلکه می خواهم بگویم حضور منفعلانه در پدیده ای مانند بورس مانند بسیاری از پدیده های مدرن حضور در محیط نجوای شیطان است. شیطان در این محیط ها بسیار فعال است. در این محیط ها آرام آرام رذائل اخلاقی مانند حرص در بسیاری از انسان ها(و نه همه آنها) شکل می گیرد.
وقتی به کسانی که در بورس هستند، این سخن ها را بگویید معمولا برآشفته می شوند. می گویند در این اوضاع آشفته مملکت باید آدم زرنگ باشد. باید بتواند گلیم خود را از آب درآورد. من به آنها می گویم: آری؛ درست است. اما آیا تنها راه ممکن بورس است؟! من به آنها می گویم اگر حضور تو در آنجا موجب پیدایش صفت رذیله “حرص” شود، آیا می ارزد؟! می دانی که حرص طبق حدیث جنود عقل و جهل جزء قوای جهل است. پس خیلی هم خودت را زرنگ ندان! حواست باشد گرگ نشوی!
?تحریریه ی فتح
?www.fatehan.net
عرفان در نهج البلاغه(1)
یکی از منابع غنی سلوک نهج البلاغه است.سیر و سلوک نهج البلاغه ای خیلی لذت بخش است، بلیغ و عمیق بوده و مباحث بسیار سنگینی دارد….
بخش اول مبحث عرفان در نهج البلاغه در این بخش ارائه می شود: