سه دستور اخلاقى (شجاعت، حياء و فرصت)
نكته سوم:
فرصت و گذشتن عمر آدمى است. يكى از نعمتهاى بزرگى كه خداوند در اختيار ما قرار داده فرصت زندگى كردن است؛ بزرگان ما از اين عمر و فرصت حدّاكثر استفاده را مىكردند.
امام على عليه السلام در حديثى ساعات شبانه روز ما را به سه قسمت تقسيم مىكند:
«لِلْمُؤْمِنِ ثَلاثُ سَاعاتٍ: فَساعَةٌ يُناجِي فيهَا رَبَّهُ، وَساعَةٌ يَرُمُّ مَعاشَهُ، وَساعَةٌ يُخَلِّى بَيْنَ نَفْسِهِ وَبَيْنَ لَذَّتِها فيما يَحِلُّ وَيَجْمُلُ
…؛ انسان مؤمن زندگى خود را به سه بخش تقسيم مىكند، بخشى را صرف مناجات با پروردگارش مىنمايد، و بخشى را در طريق تأمين و اصلاح معاش زندگى به كار مىگيرد، و بخش سوم را براى استراحت و بهرهگيرى از لذّتهاى حلال و دلپسند، انتخاب مىكند، و براى انسان خردمند، صحيح نيست كه حركتش جز در يكى از اين سه مورد باشد …».
معناى حديث اين است كه شخص با ايمان، هرگز عمرش را در راه حرام و بيهوده مصرف نمىكند.
انسان بايد بداند كه زندگى او توأم با رنج و مشقت است، از آن لحظهاى كه نطفهاش در رحم قرار مىگيرد، مراحل زيادى از مشكلات را طى مىكند تا متولد شود و بعد از تولد در دوران طفوليت و جوانى و بعد پيرى مواجهه با انواع مشقتها و رنجهاست كه قرآن به اين نكته اشاره مىكند و مىفرمايد: «لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فى كَبَدٍ»؛
كه ما انسان را در رنج آفريديم (و زندگى او پر از سختى است)». هم زندگى او توأم با رنج است هم اطاعت فرمان پروردگار توأم باسختىهاست. لذا امام على عليه السلام مىفرمايند:
«إِنَّ الْجَنَّةَ حُفَّتْ بِالْمَكَارِهِ وَإنَّ النَّارَ حُفَّتْ بِالشَّهَوَاتِ؛
بهشت در ميان ناملايمات پيچيده شده و دوزخ در لابهلاى شهوات».و در قرآن به سه روز مشكل در سرنوشت انسان اشاره شده كه زمان انتقال او از عالمى به عالم ديگر است: روز گام نهادن به دنيا و روز مرگ و روز برانگيخته شدن «وَسَلَامٌ عَلَيْهِ يَوْمَ وُلِدَ وَيَوْمَ يَمُوتُ وَيَوْمَ يُبْعَثُ حَيّاً»و در حديثى از امام رضا عليه السلام به اين سه روز اشاره شده كه وحشتناكترين دوران زندگى انسان اين سه مرحله است.
خداوند در آيه ۲۰ سوره حديد زندگى انسان را به پنج مرحله تقسيم مىكند و مىفرمايد: «اعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَزِينَةٌ وَتَفَاخُرٌ بَيْنَكُمْ وَتَكَاثُرٌ فِى الْأَمْوَالِ وَالْأَوْلَادِ»؛ بدانيد زندگى دنيا تنها بازى و سرگرمى و تجملپرستى و فخرفروشى در ميان شما و افزونطلبى در اموال و فرزندان است».
مراحل نخستين تقريباً به حسب سنين عمر شخص است اما مراحل بعد در افراد متفاوت است بعضى از آنها، مانند مرحله تكاثر اموال، تا پايان عمر ادامه دارد و بعضى انسانها شخصيتشان در همان مرحله اوّل و دوم متوقف مىگردد و تا پيرى در فكر بازى و سرگرمى هستند و يا در دوران تجملپرستى متوقّف مىشود، و تمام فكرشان تا دم مرگ فراهم كردن خانه و مركب و لباس زينتى هستند، اينها كودكانى هستند در سن كهولت و پيرى.
گرچه بعضى معتقدند كه هر دورهاى از اين دورههاى پنجگانه هشت سال از عمر انسان را مىگيرد و مجموعاً به چهل سال بالغ مىشود و هنگامى كه به اين سن رسيد شخصيت او تثبيت مىگردد. و خداوند مىفرمايد وقتى انسان به سن چهل سالگى مىرسد از خداوند سه چيز تقاضا مىكند.
نخست مىگويد: پروردگارا! مرا توفيق ده تا شكر نعمتى را كه به من و پدر و مادرم دادى بجا آورم. «قَالَ رَبِّ أَوْزِعْنِى أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتِى أَنْعَمْتَ عَلَىَّ وَعَلَى وَالِدَىَّ».
دوم: و كار شايستهاى انجام دهم كه از آن خشنود باشى. «وَأَنْ أَعْمَلَ صَالِحاً تَرْضَاهُ».
سوم: و فرزندان مرا صالح گردان «وَاصْلِحْ لى فى ذُرِّيَّتى».
امّا رواياتى كه درباره استفاده از فرصت و عمر از ائمه و پيامبر اكرم عليهم السلام صادر شده فراوان است كه نمونه هايى از آن را بيان مىكنيم:
رسول خدا صلى الله عليه و آله مىفرمايند:
«كُنْ عَلى عُمرِكَ اشُحَّ مِنكَ عَلى دِرْهَمِكَ وَدينارِكَ؛ در مورد عمرت بخيلتر از پول و ثروت خود باش».
و همچنين فرموده است:
«اغْتَنِم خَمساً قَبْلَ خمسٍ: حَياتَكَ قَبلَ مَوْتِكَ، وصِحَّتَكَ قبلَ سُقمكَ، وَفَراغَكَ قبلَ شُغلِكَ، وشَبابَكَ قبلَ هَرَمِك، وغِنائِكَ قبلَ فَقْرِكَ؛
پنج چيز را قبل از پنج چيز غنيمت شمار: زندگى را قبل از مرگ، سلامتى را قبل از بيمارى، فراغت را قبل از اشتغال به كار، جوانى را قبل از پيرى، و بىنيازى را قبل از تهيدستى».
امام على عليه السلام فرمودهاند: از امروزت براى فردايت توشه بگير، و گذشت وقت را غنيمت شمار، و از فرصت امكانات استفاده كن.
و همچنين فرموده است:
«انَّ اوْقاتُكَ اجْزاءُ عُمرِكَ، فَلا تَنْفِذْ لَكَ وَقْتاً الَّا فيما يُنْجيكَ؛
همانا وقتهاى تو، جزء جزءِ عمر توست، بنابراين بكوش كه وقتى از تو جز در مواردى كه موجب نجاتت شود، تلف نگردد».
درباره فرصت و عمر دو مطلب باقى ماند يكى عوامل معنوى طول عمر و كوتاهى آن؛ دوم نمونه هايى از زندگى پيشوايان ما كه از عمرشان كمال بهرهبردارى را كردند.
مطلب اوّل: در روايات ما به يك سلسله عوامل اشاره شده كه در كوتاهى و طول عمر انسان نقش دارند كه به عنوان نمونه چند حديث را ذكر مىكنيم:
رسول خدا صلى الله عليه و آله مىفرمايند:
«إنَّ الصَّدَقَةَ وَصِلَةَ الرَّحِمِ تَعْمُرُ الدِّيارَ، وتَزِيدان في الأعمارِ؛
انفاق در راه خدا و صله رحم خانهها را آباد و عمرها را طولانى مىكند».
همان حضرت فرمودهاند: يكى از پيامدهاى سوء زنا در دنيا اين است كه از عمر انسان مىكاهد.
امام باقر عليه السلام فرمودهاند:
«البِرُّ وَصَدَقَةُ السِّرِّ يَنْفِيانِ الفَقْرَ ويَزيدانِ في العُمُرِ …؛ نيكوكارى و انفاق پنهانى فقر را برطرف ساخته، عمر را زياد مىكند».
از رسول خدا صلى الله عليه و آله روايت شده است كه:
«اكْثِرْ مِنَ الطَّهُورِ يَزِدِ اللَّهُ فى عُمرِكَ؛ هميشه با وضو باش، تا خداوند عمرت را دراز گرداند».
امام باقر عليه السلام فرموده است:
«مُروا شيعَتَنا بزيارةِ قبرِ الحسينِ بنِ علىّ عليهما السلام فإنَّ إتيانَهُ يَزيدُ فِى الرِّزقِ، وَيَمُدُّ فِى العُمرِ، وَيَدْفَعُ مَدافِعَ السُّوء؛ شيعيان ما را به زيارت قبر حسين بن على عليه السلام فرمان دهيد زيرا زيارت آن، روزى را زياد مىكند، عمر را دراز مىگرداند و بدىها را دور مىسازد».
امام صادق عليه السلام مىفرمايند:
«مَنْ حَسُنَتْ نِيَّتُهُ زيدَ فى عُمْرِهِ؛ هر كس خوشنيت باشد، عمرش زياد مىشود».
و همچنين فرموده است:
«مَنْ حَسُنَ بِرُّهُ بِأهلِ بَيْتِهِ زيدَ فى عُمرِهِ؛ هر كه با خانوادهاش نيكوكار باشد، عمرش زياد شود».
و فرمودهاند:
«إن أحْبَبْتَ أن يَزيدَ اللَّهُ فى عُمركَ فَسُرَّ أبَوَيكَ؛ اگر دوست دارى خداوند بر عمرت بيفزايد، پدر و مادرت را خوشحال كن».
امام سجّاد عليه السلام در دعاى مكارم الاخلاق صحيفه سجّاديه عرض مىكند:
«وَعَمِّرْنى ما كانَ عُمرى بِذْلَةً فى طاعَتِكَ، فإذا كانَ عُمرى مَرتَعاً لِلشَّيطانِ فَاقْبِضْنى إِلَيْكَ؛
عمر مرا تا وقتى كه صرف طاعت تو مىشود دراز گردان و هرگاه عمرم چراگاه شيطان گشت، جانم را بستان و به سوى خود ببر».