ثبات و پایداری انقلاب اسلامی
حضرت امام (ره) علل محدثه و مبقیه انقلاب اسلامی ایران را مدیون و مرهون عاشورا و درسی که مردم از امام حسین (ع) آموختند میدانند و لذا در سخنان خویش میفرمایند:«ماباید همه متوجه این معنا باشیم که اگر قیام حضرت سید الشهدا (ع) نبود، امروز ما نمیتوانستیم پیروز شویم انقلاب اسلامی ایران پرتوئی از عاشورا و انقلاب عظیم الهی آن است »«تمام این وحدت کلمهای که مبدأ پیروزی ماشد، برای خاطر این مجالس عزا و این مجالس سوگواری و این مجالس تبلیغ و ترویج اسلام شد.»«این خون سیدالشهداست که خونهای همه ملتهای اسلامی را به جوش آورد،ملت ما از طفل شش ماهه تا پیرمرد هشتاد ساله را در راه خداوند فدا کرد و این اقتدا به بزرگ مرد تاریخ حضرت سیدالشهداء (ع) است
تاثیر فرهنگ عاشورا بر انقلاب اسلامی - محمد مهدی بهداروند
نماز خوب خواندن، خیلی ساده است!
گفتیم نماز قبل از هر چیز اطاعت فرمان خداوند است و قدم اول برای اینکه از خداوند اطاعت و فرمانبری داشته باشیم این است که عظمت خداوند در دل ما جای بگیرد. حالا چکار کنیم که عظمت خداوند در قلب ما بنشیند؟ راهش «رعایت ادب در مقابل خداوند» است و اولین جایی که باید ادب را در مقابل خداوند رعایت کنیم سر نماز است. در واقع نماز رعایت ادب در پیشگاه پروردگار عالم است، کما اینکه ادب اولین امری است که یک عبد در مواجهه با مولا باید تمرین کند و فرا بگیرد. لذا امام زینالعابدین(ع) لزوم رعایت ادب در نماز را اینگونه بیان میفرماید: «حقّ نماز این است که بدانی، نماز وارد شدن بر خداوند متعال است و تو در نماز، در پیشگاه خداوند ایستادهای، پس وقتی این را دانستی، باید همچون بندهای ذلیل و حقیر، راغب و راهب، امیدوار و بیمناک، بینوا و باتضرع باشی، و به احترام کسی که در مقابلش ایستادهای با آرامش و وقار بایستی.»
نماز خوب خواندن، خیلی ساده است. مدتی سعی کن سر نماز رعایت ادب کنی، به تدریج خواهی دید که خدا چه عشقی از خودش به دل تو خواهد انداخت. مدتی در بارگاه ربوبی ادب را رعایت کن، خدا کمکم معرفتی به تو عنایت خواهد کرد که قابل وصف نیست. فعلاً مؤدبانه نماز خواندن را یاد بگیر، تا انشاءالله توفیق نماز خواندن عارفانه و عاشقانه را هم پیدا کنی.
اینکه انسان از خشیت الهی رنگ چهرهاش درِ خانه خدا بپرد، کار سادهای نیست. از بس با خدا فاصله داریم، خیلی که هنر کنیم، فقط گاهی دلمان برای او تنگ میشود. خشیت داشتن، کار عارفان نسبت به حضرت حق است و انسان وقتی نماز امیرالمؤمنین(ع) را در نظر میگیرد، دیگر از خودش ناامید میشود که نماز عاشقانه بخواند. ما برای اینکه نماز خوب خواندن را شروع کنیم و یاد بگیریم، باید جلوی پای خودمان را نگاه کنیم و ببینیم ما چقدر میتوانیم قدم برداریم، و البته هر از گاهی به قلهها نگاه کنیم.
ما اگر بخواهیم در نمازمان یک قدم به جلو برداریم، قدم اول نماز مؤدبانه است. نماز مؤدبانه خواندن یعنی چه؟ یعنی موقع نماز بگویی: «خدایا، اگر من حال دارم یا ندارم، اگر عشق به تو دارم یا ندارم، اگر از تو میترسم یا نمیترسم، اگر زورم میآید نماز بخوانم یا زورم نمیآید، به هر حال من باید ادب را رعایت کنم.»
نماز، ذلیل شدن درِ خانه خداوند متعال است. در مراحل ابتدایی، نباید گفت نماز عشقبازی با خداست، برای ما زود است. میترسم یکوقت حال عشقبازی با خدا را نداشته باشی و به نماز بیاحترامی کنی. در حالی که نماز، ادبش خیلی مهم است.
نماز در درجۀ اول عشقبازی نیست، بلکه رعایت کردن ادب است. اولین قدم در رعایت ادب چیست؟
راههاى مقابله با استكبار
صبر و پايدارى
نخستين اصل اساسى براى مبارزه با مستكبران زورگو، صبر و پايدارى در برابر تهاجمات گسترده آنها و تحمل مشكلات و گرفتاريهاست و هر چه دشمن زورگو، قوى تر باشد، استقامت بيش ترى را طلب مى كند.
وجود رهبرى صالح و ياورانى صديق
در راه مبارزه با استكبار، وجود رهبرى شايسته و جمع شدن ياران و افراد جامعه، گرد محور او از ضروريات است. رهبر صالح و نيروى انسانى، دو شرط اساسى براى مبارزه با ستمگران است.
اتحاد و انسجام
تحقير و شكستن شكوه دروغين مستكبران
:تفسير نور، حجه الاسلام محسن قرائتى، ج 4، ص 162
بیماری جسم و روح
روزی سقراط ، حکیم معروف یونانی، مردی را دید که خیلی ناراحت و متاثراست. علت ناراحتیش را پرسید ،پاسخ داد:"در راه که می آمدم یکی از آشنایان را دیدم.سلام کردم جواب نداد و با بی اعتنایی و خودخواهی گذ شت و رفت و من از این طرز رفتار او خیلی رنجیدم.”
سقراط گفت:"چرا رنجیدی؟” مرد با تعجب گفت :"خب معلوم است، چنین رفتاری ناراحت کننده است.”
سقراط پرسید:"اگر در راه کسی را می دیدی که به زمین افتاده و از درد وبیماری به خود می پیچد، آیا از دست او دلخور و رنجیده می شدی؟”
مرد گفت:"مسلم است که هرگز دلخور نمی شدم.آدم که از بیمار بودن کسی دلخور نمی شود.”
سقراط پرسید:"به جای دلخوری چه احساسی می یافتی و چه می کردی؟”
مرد جواب داد:"احساس دلسوزی و شفقت و سعی می کردم طبیب یا دارویی به او برسانم.”
سقراط گفت:"همه ی این کارها را به خاطر آن می کردی که او را بیمار می دانستی،آیا انسان تنها جسمش بیمار می شود؟ و آیا کسی که رفتارش نادرست است،روانش بیمار نیست؟ اگر کسی فکر و روانش سالم باشد،هرگز رفتار بدی از او دیده نمی شود؟
بیماری فکر و روان نامش “غفلت” است و باید به جای دلخوری و رنجش ،نسبت به کسی که بدی می کند و غافل است،دل سوزاند و کمک کرد و به او طبیب روح و داروی جان رساند.
پس از دست هیچکس دلخور مشو و کینه به دل مگیر و آرامش خود را هرگز از دست مده و بدان که هر وقت کسی بدی می کند، در آن لحظه بیمار است.
در خدمت برادران باش
امام صادق(علیه السلام) فرمود:
مَنْ کانَ فِی حاجَةِ أَخِیْةِ الْمُسْلِم کَانَ اللهُ فِی حَاجَتِهِ(1)
کسی که در راه انجام حاجات و نیازمندی های برادران دینیش کوشش کند، خداوند در راه انجام حاجات او خواهد بود.
شرح کوتاه
مردم غالباً فکر می کنند که اگر به حلّ مشکلات دیگران بپردازند از پیشرفت در زندگی می مانند، در حالی که منطق اسلام غیر از این است، پیغمبر(صلی الله علیه وآله) در حدیث بالا می فرماید، تو در راه حلّ مشکلات مردم، و رفع نیازمندی های آنها بکوش، خداوندی که قدرتش مافوق قدرت تو و همه قدرتهاست به تو کمک می کند و مشکلات تو را حل می نماید. این موضوع را با چشم خود دیدهایم که افرادی که به دیگران کمک می کنند مشکلاتشان به طور عجیبی حل می شود و این یک موهبت الهی است.
1. بحارالانوار، جلد 74، صفحه 286
یکصد و پنجاه درس زندگی - آیت الله ناصرمکارم شیرازی