شیعه واقعی کیست؟
حضرت زهرا سلام الله علیها در جواب زنی که از طرف شوهرش سوال کرده بود که آیا من از شیعیان شما اهل بیت هستم یا نه؟ فرمودند:
اگر به آنچه ما اهل بیت دستور داده ایم عمل می کنی و از آنچه نهی کرده ایم دوری می کنی، تو از شیعیان ما هستی و الا خیر !…
و سپس فرمودند: شیعیان واقعی ما بهترین اهل بهشتند و آنان که اسم خود را شیعه گذاشته ولی در عمل چنان که ما می خواهیم نیستند و تنها در محبت و ارادت به ما با حقیقتند… اما در عین حال از دستورات و اوامر و نواهی ما تخلف کرده و #گناه می کنند، اینها هم بهشتی هستند،
ولی وقتی به بهشت وارد می شوند که پیش از آن از گناهانشان پاک شده باشند به اینصورت که عده ای از آنها در زندگی دنیا با انواع بلاها و فشارها و سختی ها روبرو شده و به این وسیله پاک می شوند و عده ای از آن ها که گناهانشان سنگین تر است،
در عرصه های مختلف قیامت با انواع سختیهای قیامت پاکسازی می شوند و عده ای که گناهانشان باز هم سنگین تر است در طبقه بالای جهنم (نه داخل آن) حرارت می بینند تا زمانی که بخاطر محبتی که به ما دارند آنان را از آن جا نجات داده و به حضور خود در بهشت ببریم.
تفسیرالامام العسکری ص ۲۴۸، تلخیص از مجله منتظران ج ۱۱
یا صاحب الزمان(عج)
ﻫﺮ قطره دریا می شود وقتی بیایی
صحرا شکوفا می شود وقتی بیایی
آئینه در آئینه در آئینه لبخند
دنیا چه زیبا می شود وقتی بیایی
چیزی شبیه آنچه در باور نگنجد
مانند رؤیا می شود وقتی بیایی
رمز تمام قفلهای بسته ی ما
یک لحظه پیدا می شود وقتی بیایی
یوسف که در مصر ملاحت پادشاه است
محو تماشا می شود وقتی بیایی
در باور ما ریشه دارد وعده ی وحی
” ﻓﺘﺤﺎ ﻣﺒﯿﻨﺎ ” می شود وقتی بیایی
تلخ است صبر و انتظار اما به کامم
شهد گوارا می شود وقتی بیایی
ﺁﻥ ﭘﺮﭼﻤﯽ ﮐﻪ ﻋﺼﺮ ﻋﺎﺷﻮﺭﺍ ﺯﻣﯿﻦ ﺧﻮﺭﺩ
ﺩﺭ ﮐﻌﺒﻪ ﺑﺮ ﭘﺎ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﻭﻗﺘﯽ ﺑﯿﺎﯾﯽ
ﺑﺮ ﻧﯿﺰﻩ ﺁﯾﺎﺗﯽ ﮐﻪ ﺛﺎﺭﺍﻟﻠﻪ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻧﺪ
ﺗﻔﺴﯿﺮ ﻭ ﻣﻌﻨﺎ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﻭﻗﺘﯽ ﺑﯿﺎﯾﯽ
ﯾﺎﺑﻦ ﺍﻟﺤﺴﻦ ! ﻋﻘﺪﻩ ﺯ ﮐﺎﺭ ﺑﺴﺘﻪ ﯼ ﻣﺎ
ﺑﺎ ﻟﻄﻒ ﺗﻮ ﻭﺍ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﻭﻗﺘﯽ بیایی
کمیل کاشانی
پایداری در زمان غیبت امام عصر عج
خط مشی شیعه در هنگام غیاب امامش واکنش در برابر تحرکها وحوادث آن عصر است. و از آنجا که جامعه تشیع - در زمان غیبت - در بعضی جبهه ها آسیب پذیرتر می باشد، در آن سنگرها وی را به مقاومت بیشتری خوانده اند، که این جبهه گیری و سنگربانی تحت عنوان وظائف شیعه در عصر پنهانی امام علیه السلام مطرح شده است ؛یکی از مهم ترین وظایف«پایداری» است.
مقصود از این عنوان آن است که عقیده مند این مذهب و آئین در برابر هجوم مکاتب و مرامهای بیگانه به بلاد اسلامی، خویش را نباخته و خللی در اعتقادات و انجام فرامین اسلامیش وارد نسازد، که این خود بنیان مرصوص ی است که فرد و جامعه را در مقابل یورش فرهنگهای غرب و شرق - که اصالت فرهنگ اسلامی را مغشوش و ناخالص و در مراحل بعد بی اثر می سازد - حفظ می نماید. بعد دیگر این استقامت آن است که وقوع مسائل شخصی یا اجتماعی، وی - شیعه - را از دینداریش باز ندارد، و به تعبیر دیگر رهرو این راه نه آن چنان است که در فراز و نشیب جامعه یا پستی و بلندی زندگیش دست از اعتقادات خود برداشته و از انجام وظائف خود سرباز زند، که در این صورت حرکتها یا مسخ می شوند و یا به رکود می گرایند.
نفس در کلام امیر عارفان
از امیر مؤمنان (علیه السلام) برای نجات نفس از آلودگی ها ، مسائل مهمی نقل شده است که به گوشه ای از آن توجه کنید :
نَفْسُکَ اَقْرَبُ اَعدائِکَ اِلَیْکَ
« نزدیک ترین دشمنانت نفس توست » .
نفسی که آراسته به تربیت الهی نباشد ، البته نزدیک ترین دشمن است .
نَزِّهْ نَفْسَکَ عَنْ کُلّ دَنِیَّة ، وَاِنْ ساقَتْکَ اِلَی الْرغائِبِ.
« نفست را از هر پستی پاک ساز ، اگر چه تو را بسوی امیال ( باطل ) سوق دهد » .
نَزِّهُوْا اَنْفُسَکُمْ عَنْ دَنَسِاللَّذّاتِ وَتَبَعاتِ الشَّهَواتِ .
« نفوس خود را از لذت های به دور از مرزهای الهی و گرفتاری های شهوات پاک کنید ».
نَفْسُکَ عَدّوٌّ مُحارِبٌ وَضدٌّ مُوائِبٌ اِنْ غَفَلْتَ عَنْها قَتَلْتَکَ.
« نفست دشمنی است جنگجو ، و خصمی است حمله کننده ، از وی غافل مشو که هلاکت می کند » .
نَزِّهْ عَنْ کُلَّ دَنیَّة نَفْسَکَ وَاَبْذِلْ فی الْمَکارِمِ جُهْدَکَ تَخْلُصُ مِنَ الْمَآثِمِ وَتَحْرُزُ الْمَکارِمِ .
« نفس را از هر زشتی پاک کن ، کوششت را در به دست آوردن مکارم به کار انداز ، تا از نتیجه بدی ها برهی ، و خوبی ها را در آغوش گیری » .
عَوِّدْ نَفْسَکَ فِعْلَ الْمَکارِمِ وَتَحَمُّلِ اعباءِ الْمَغارِمِ تَشْرَفُ نَفْسُکَ وَتَعْمُرُ آخِرَتُکَ وَیَکْثُرُ حامِدُوْکَ.
« نفس را به انجام مکارم و تحمّل بار گران عادت ده ، تا شرف نفس پیدا کرده ، آخرتت آباد ، و ستایش کنندگانت زیاد شوند » .
بر بال اندیشه - حسین انصاریان
خودفراموشی ، خدافراموشی
عدم شناخت و خود فراموشی از بلاهای بزرگ وریشه های بسیاری از بدبختی ها و مفاسد است . قرآن مجید ، جهل به خویش و خودفراموشی را از بلاهای بزرگ می داند که به عنوان عذاب خدا در دنیا نصیب بدکاران می گردد ، آنجا که می فرماید :
( وَلاَ تَکُونُوا کَالَّذِینَ نَسُوا اللهَ فَأَنسَاهُمْ أَنفُسَهُمْ أُوْلئِکَ هُمُ الْفَاسِقُونَ )(حشر/19)
« و مانند کسانی مباشید که خدا را فراموش کردند ، پس خدا هم آنان را دچار خودفراموشی کرد ; اینان همان فاسقان اند » .
گرچه خود فراموشان به بسیاری از امور آگاهاند ; ولی نسبت به خودآگاهی ندارند . خودفراموشان بسیاری از مردم را مریض می بینند ; اما امراض روحی ، قلبی و فکری خود را درک نمی کنند ، آنان که جاهل به خویشند ، عده ای از مردم را دارای عیب می بینند ; ولی از عیوبی که سر تا پای خود آنان را گرفته غافلند .
بسیاری از امور را حلال یا حرام می دانند ; ولی غافلند که رحمت خدا بر خودشان حرام است و عذاب حق بر آنان امری واجب و ضروری است .
آنان که از خود آگاه نیستند بر بسیاری از برنامه ها ، جایز است و جایز نیست می گویند ; ولی خود را در معرض مسائلی که از طرف خدای متعال حکم جایز است دارد قرار نداده و از افتادن در برنامه هایی که از طرف حق جایز نیست نگاه نمی دارند .
آثار شوم خودفراموشی
کسی که خود را نشناخته و یا خود را فراموش کرده باشد ; حتی اگر معدن همه عیوب شود که هر یک از این عیوب در خانواده و جامعه مشکلاتی را به بار آورد ، حس نمی کند . کسی که آگاه به مقام خود نیست ، کسی که دچار عذاب خودفراموشی است ، کسی که گرفتار مرض غفلت از خویش است چگونه عیب مرضی را که عارض اوست حس کند ، و درد آن را بفهمد ؟
خودفراموشی علت بسیاری از رذایل اخلاقی و مفاسد عملی است که در صورت گسترده شدن رذایل و مفاسد ، رابطه انسان با خدا قطع شده و دچار هلاکت ابدی می گردد . گرفتاران بند غفلت ، از حقایق دورند و ابواب رحمت حق به روی آنان بسته است ، این بیچاره ها در همه چیز غور می کنند ; ولی به فکر خود نیستند، و در مقام علاج هر دردی هستند ; ولی به علاج دردهای خویش برنمی خیزند .
امیر مؤمنان (علیه السلام) در روایتی میفرماید :
عَجِبْتُ لِمَنْ یَنْشُدُ ضالَّتَهُ وَقَدْ اَضَلَّ نَفْسَهُ فَلا یَطْلُبُها.
« در شگفتم از کسی که گمشده خود را می جوید ; امّا خویشتن را گم کرده و آن را نمی جوید » .
همچنین از آن حضرت نقل شده است که فرمود :
مَنْ شَغَلَ نَفْسَهُ بِغَیْرِ نَفْسِهِ تَحَیَّرَ فِی الظُّلُماتِ وَارْتَبَکَ فِی الهَلَکات.
« هر که خود را به غیر خود مشغول کند در تاریکی ها سرگردان شود و در ورطه هلاکت ها فرو رود » .
بر بال اندیشه - حسین انصاریان