چند پیام از ماه پر خیر وبرکت رمضان
يكم: تحوّلات روحي رواني كه در افراد و جوامع انساني پديد مي آيد، سه بخش مهم دارد:
1. افزايش دانش و آگاهي؛
2. گسترش قلمرو آزادي و اختيار و قدرت انتخاب انساني؛
3. تقويت عواطف و عشق ملكوتي.
ماه رمضان، ماه “آگاهي” بيشتر از حقايق هستي است و اين هدف در سايه تلاوت قرآن و تدبّر در آن به دست مي آيد. ماه رمضان ماه تقويت اراده و “آزادي” از زنجيرهاي دروني است و اين آرمان مقدس در پرتو روزه دست يافتني است.
ماه رمضان، فرصتي براي دعا و نيايش و شب زنده داري است كه “عشق ملكوتي” و انس با محبوب جاودانه را پديد مي آورد و شهد مناجات و نيايش را در كام انسان مي ريزد.
دوم: انسان در زندگي با آفات فراواني مواجه است، از جمله:
1. عادت پرستي؛
2. غريزه سالاري؛
3. غفلت زدگي؛
4. تنبلي و تن پروري؛
5. عادت به تبعيض در زندگي اجتماعي.
در پرتو خورشيد درخشان ماه رمضان، سلطه عادتها و غريزه ها بر زندگي انسان كاهش مي ياد، غفلتها زدوده مي شود، به دليل هماهنگي با جمع، موانع خودسازي كاهش مي يابد، اخوت ديني و روح برادري و همدردي با نيازمندان تقويت مي گردد، تلاوت قرآن، تقوا و تهجّد، زمينه تعالي و بازگشت به فطرت الهي و زندگي عالي انساني را فراهم مي سازد.
یک نکته مهم
سیّد ابن طاووس رحمه الله گوید: بدان که تو در بعضی از این وداع ها می گویی که فراق و فقدان ماه رمضان ، تو را محزون ساخته و رفتن
فضیلت و عطایای آن از دستت ، ناراحتت کرده است. انتظار می رود که درستیِ این ادّعا با آثار حزن و ناراحتی در سیمایَت ، آشکار باشد و
آخرین روز ماه رمضان را با گفتار دروغ و کار ناقص به پایان نبری.
دعای امام صادق در وداع با ماه رمضان
خداوندا! تو در کتاب خویش که بر زبان پیامبرِ فرستاده ات ـ که درود تو بر او و خاندانش باد ـ جاری کردی، فرموده ای ـ و سخن تو، حق است ـ که : « ماه رمضان ، ماهی است که قرآن در آن نازل شده است» . و این ، ماه رمضان است که سپری شد. از ذات بزرگوار و کلمات کامل تو می خواهم ، اگر گناهی بر من مانده که آن را برایم نیامرزیده ای و می خواهی مرا بر آن عذاب کنی و یا به سبب آن نیکی هایم را محو کنی ، سپیده این شب ندمد ، یا این ماه به پایان نرسد ، مگر این که آن را برای من آمرزیده باشی ، ای مهربان ترینِ مهربانان!
خداوندا! تو را ستایش ، با همه ستودگی هایت ، از آغاز تا پایانش ، آنچه را خودت برای خود فرموده ای و آنچه را بندگان ستایشگر ، تلاشگر ، نعمت شمار و برگُزینندگانِ یاد و سپاس نعمت های تو گفته اند؛ آنان که از گروه های مختلف (آفریدگانت از فرشتگان مقرَّب ، پیامبران و فرستادگان) و از اصناف صاحب نطق (از همه عالَمیان که تسبیح گوی تو اند) یاری شان کردی تا حقّ تو را ادا کنند. [تو را ستایش بر این که] ما را به ماه رمضان رساندی و از نعمت هایت به ما بخشیدی و قسمت و احسان بر ما داشتی و این گونه ، نعمت هایت بر ما پیاپی گشت. نهایت ستایش ، برای توست ؛ ستایشی جاودان ، همیشگی ، ابدی ، پا بر جا و بی پایان که تا ابد پایان نپذیرد. ثنای تو شکوهمند است. ما را بر آن یاری کردی تا این که روزه و نماز آن را از جانب ما ادا کردی و نیز آنچه را (از نیکی ، شُکر یا ذکر) که در این ماه به وسیله ما انجام گرفت.
خداوندا! با بهترین قبول و عفو و گذشت و آمرزشت و با حقیقت خرسندی ات ، از ما بپذیر تا در این ماه ، ما را بر هر خیر طلب شده و بخشش عطا شده نایل گردانی و در این ماه ، ما را از هر چیز بیمناک و گناه انجام شده ، ایمن داری!
خداوندا! تو را به خواسته های بزرگ هر یک از بندگانت و تو را به نام های بزرگوارت و ثنای فراوانت و دعای ویژه ات می خوانم که بر محمّد و خاندان محمّد درود فرستی و این ماه را ، بزرگ ترین و بابرکت ترین ماه رمضانی قرار دهی که از آغاز آفرینشمان بر ما گذشته است ، همراه با محفوظ ماندن دینم و رهایی جانم و ادای حاجتم و شفاعت پذیری در خواسته هایم و کامل شدن نعمت بر من و برگرداندن بدی از من و پوشاندن جامه عافیت بر من؛ و این که به رحمت خویش مرا از آنانی قرار دهی که شب قدر را برایشان فراهم آوردی و آن را بهتر از هزار ماه قرار دادی ، همراه با بزرگ ترین پاداش و ارزشمندترین ذخیره و عمر طولانی و سپاس شایسته و دارایی پیوسته.
خداوندا! تو را می خوانم ، به رحمت و احسانت ، به گذشت و نعمت هایت ، به شُکوه و احسانِ دیرین و نعمت بخشی ات ، که این ماه را آخرین ماه رمضانِ ما قرار ندهی ، تا این که سال آینده ما را در بهترین حالت به آن برسانی و هلال آن را به ما بشناسانی ، همراه با آنان که به آن می نگرند و آن را می شناسند ، همراه با بهترین عافیتت و برترین نعمتت و گسترده ترین رحمتت و سرشارترین قسمتت.
خداوندا ، ای پروردگاری که مرا جز تو پروردگاری نیست! این وداع ، وداع آخرین و آخرین دیدار من [ با ماه رمضان ]نباشد ، تا این که سال آینده آن را در کامل ترین نعمت ها و برترینِ امیدها به من بنمایانی ، در حالی که من بهترین وفادار به تو باشم! همانا تو شنونده دعایی.
خداوندا! دعایم را بشنو ، بر نالیدن و خضوع و فروتنی و توکّلم بر تو ، رحمت آور. من تسلیم تو ام. هیچ کامیابی ای ، تن درستی ای ، شرافت و نیز رسیدن به هدفی را جز با قدرت تو و از سوی تو امید ندارم. پس بر من منّت بگذار ـ ای که ثنای تو باشُکوه و نام هایت مقدّس است ـ و مرا به ماه رمضان برسان ، در حالی که از هر ناپسند و مشکلی سالم ، و از همه بدی ها دور باشم! ستایش ، خدا را که یاری مان کرد تا این ماه را روزه بگیریم و عبادت کنیم تا آن که ما را به آخرین شبِ آن رساند.
انفاق و کمک به نیازمندان
مثَلُ الَّذینَ ینْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ فی سَبیلِ اللَّهِ کمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنابِلَ فی کلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ وَ اللَّهُ یضاعِفُ لِمَنْ یشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلیم
کسانی که اموال خود را درراه خدا انفاق می کنند، همانند بذری هستند که هفت خوشه برویاند؛ که در هر خوشه، یک صد دانه باشد؛ و خداوند آن را برای هر کس بخواهد و شایسته باشد)، دو یا چند برابر می کند؛ و لطف خدا گسترده، و او به همه چیز داناست.(سوره بقره، آیه 216)
پیام ها
1- انفاق، تنها پاداش اخروی ندارد، بلکه سبب رشد وتکامل وجودی خود انسان می گردد. «مَثَلُ الَّذِینَ ینْفِقُونَ»
2- ستایش قرآن از کسانی است که انفاق سیره ی همیشگی آنان باشد. «ینْفِقُونَ» فعل مضارع دلالت بر استمرار دارد.
3- انفاق، زمانی ارزشمند است که در راه خدا باشد. در اسلام اقتصاد از اخلاق جدا نیست. «فِی سَبِیلِ اللَّهِ»
4- استفاده از مثال های طبیعی، هرگز کهنه نمی شود و برای همه مردم در هر سن و شرایطی که باشند قابل فهم است. تشبیه مال به بذر و تشبیه آثار انفاق به خوشه های متعدّد پر دانه. «کمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنابِلَ»
5- تشویق و وعده ی پاداش، قوی ترین عامل حرکت است. پاداش هفتصد برابر.«وَ اللَّهُ یضاعِفُ»
6- لطف خداوند، محدودیت ندارد. «وَ اللَّهُ یضاعِفُ… وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلِیمٌ»
7- اگر انفاق مال، تا هفتصد برابر قابلیت رشد و نموّ دارد؛ «کمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنابِلَ فِی کلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ» پس حساب کسانی که در راه خدا جان خود را انفاق می کنند چه می تواند باشد؟! «وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلِیمٌ»
منبع: تفسير نور، ج1، ص: 417
سیره امام سجّاد در آخرین شب ماه مبارک رمضان
امام صادق علیه السلام فرمودند:چون ماه رمضان وارد می شد ، امام علی بن الحسین علیه السلام غلام و کنیز خود را تنبیه نمی کرد و اگر غلام و کنیز ، خطا و نافرمانی می کردند ، پیش خود می نوشت: «فلان غلام و فلان کنیز در فلان روز و فلان وقت ، گناه کرد» و او را تنبیه نمی کرد و تنبیه آنان را نگه می داشت ، تا آن که آخرین شب ماه رمضان می شد. [ پس ،] همه را صدا می کرد و دور خودش جمع می نمود. سپس آن نوشته را بیرون می آورد و می فرمود: «فلانی! چنین و چنان کردی و من تو را تنبیه نکردم. آیا به یاد داری؟»
می گفت: آری ، ای پسر پیامبر خدا! تا آن که به آخرین نفر می رسید و از همه اعتراف می گرفت. سپس میان آنان می ایستاد و به آنان می فرمود: «با صدای بلند بگویید: ای علی بن الحسین! خداوند ، همه کارهایت را زیر نظر داشته است ، آن گونه که تو کارهای ما را زیر نظر داشته ای. نزد او نوشته ای است که به حق بر تو گواهی می دهد و هیچ کار کوچک و بزرگی را که کرده ای ، فروگذار نمی کند و همه را حسابرسی می کند و هر کاری را که کرده ای ، نزد او حاضر می یابی ، همان گونه که ما هر چه را کرده ایم، نزد تو حاضر یافتیم. پس ، عفو کن و درگذر ، همچنان که تو از خدای بزرگ ، انتظار عفو داری و دوست داری که آن فرمان روا از تو درگذرد. پس ، از ما درگذر تا او را بخشاینده بیابی که او به تو مهربان و آمرزنده است و پروردگارت به کسی ستم نمی کند. همان گونه که نزد تو نوشته ای است که بر ضدّ ما به حق گواهی می دهد و هر کار ریز و درشتی را که انجام داده ایم ، بر شمرده است. پس ، ای علی بن الحسین! به یادآور خواری ایستادنت را در برابر پروردگارت ، آن داور دادگر که به اندازه سنگینیِ خردلی به کسی ظلم نمی کند و آن را روز قیامت می آورد و خداوند به عنوان حسابگر و گواه ، کافی است. پس ، عفو کن و در گذر تا خدای فرمان روا هم از تو در گذرد و ببخشاید؛ چرا که خودِ او می فرماید: « و باید عفو کنند و گذشت نمایند. آیا دوست ندارید که خداوندْ شما را بیامرزد؟» ».
امام سجّاد علیه السلام این سخنان را درباره خود بلند می گفت و به آن غلامان تلقین می کرد. آنان نیز همراه وی هم صدا می شدند ، در حالی که وی میان آنان ایستاده بود و گریه و زاری می کرد و می گفت:
«خدایا! ما را دستور داده ای که از هر که بر ما ستم کرده ، درگذریم. ما به خودمان ستم کرده ایم. ما از آن که بر ما ستم کرده ، گذشتیم ، آن گونه که تو فرمان دادی. پس ، تو هم از ما در گذر که تو به بخشایش ، سزاوارتر از ما و فرمانبرانی. تو ما را فرمان دادی که درخواست کننده ای را از درِ خود نرانیم. اینک ، ما به درگاه تو آمده ایم و سائلانی بینواییم و در آستان تو ، به خاک افتاده ایم و خواستار بخشش و احسان و عطای توییم. پس با عطای خود بر ما منّت بگذار و محروممان مکن ، که تو بر این ، از ما و فرمانبران ، سزاوارتری!
خدایا! تو بزرگواری ، پس مرا گرامی بدار ـ ؛ چون از خواهندگان درگاه تو ام ـ ، و احسان خویش را عطا می کنی ، پس مرا هم به بهره مندان از احسانت بیامیز ، ای بزرگوار!».
سپس رو به آنان می کرد و می فرمود: «من شما را بخشیدم. آیا شما هم از من و از بدرفتاری من با خودتان درگذشتید؟ من مالک بدی هستم. فرومایه و ستمگرم. برده مالکی هستم که بزرگوار و بخشنده و دادگر و نیکوکار و اهل احسان است».
می گفتند: سرورا! از تو درگذشتیم. تو بدی نکرده ای!
پس به آنان می فرمود: «بگویید: خدایا! از علی بن الحسین درگذر ، آن گونه که او از ما گذشت. او را از آتشْ آزاد کنْ ، آن گونه که ما را از بردگی رهانید».
آنان نیز چنین می گفتند .
پس می فرمود: «خدایا ، ای پروردگار جهانیان! اجابت کن. بروید ، شما را بخشودم و آزادتان کردم ، به امید آن که [ خداوند] از من درگذرد و آزادم کند». پس ، آنان را آزاد می کرد.
روز عید فطر که می شد ، به آنان جایزه می داد که [آبروی] آنان را نگه دارد و از آنچه در دست مردم است ، بی نیازشان کند… .