انتظار از نگاه رهبری
رهبر معظم انقلاب:
انتظار یعنی قانع نشدن، قبول نکردن وضع موجودِ زندگی انسان و تلاش برای رسیدن به وضع مطلوب،که مسلّم است این وضع مطلوب با دست قدرتمند مهدی صاحب زمان (عج) تحقق پیدا خواهد کرد.
روحیۀ ایثارگرانۀ انصار
والَّذِینَ تَبَوَّءُوْا الدَّارَ وَالْإِیمَانَ مِن قَبْلِهِمْ یحِبُّونَ مَنْ هَاجَرَ إِلَیهِمْ وَلَا یجِدُونَ فِی صُدُورِهِمْ حَاجَةً مِمَّا أُوتُوا وَیؤْثِرُونَ عَلَی أَنفُسِهِمْ وَلَوْ کانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ وَمَن یوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولئِک هُمُ الْمُفْلِحُونَ (سوره حشر، آیه 9)
و (نیز) کسانی (از انصار) که پیش از آن (مهاجر) ان در سرای (اسلام) و ایمان (: مدینه) جای گرفته بودند، هرکس به سوی آنان هجرت کرد، دوست می دارند و در سینه هایشان نسبت به آنچه به آن (مهاجر) ان داده شده، نیازی نمی یابند و (مهاجران) را بر خودشان برمی گزینند (و ترجیح می دهند) و گرچه آنان نیازمند باشند؛ و هرکس از (بی گذشتی و) آزمندی خودش نگاه داشته شود، پس تنها آنان رستگارند.
شأن نزول
حکایت کرده اند که پیامبر صلی الله علیه و آله پس از پیروزی بر یهودیان بنی نضیر به انصار فرمود: اگر مایل هستید، اموال وخانه هایتان را با مهاجران تقسیم کنید و در غنایم بنی نضیر شریک شوید و اگر می خواهید اموال و خانه هایتان از آن شما باشد و از این غنایم بهره ای نبرید؟!
انصار گفتند: ما اموال و خانه هایمان را با مهاجران تقسیم می کنیم و چشم داشتی به غنایم هم نداریم و مهاجران را برخود مقدم می شماریم. آیۀ فوق فرود آمد و این روحیۀ ایثارگرانۀ انصار را ستود.
نکته ها و اشاره ها
1- در این آیه از مدینه با عنوان سرای (اسلام و) ایمان یاد شده است؛ پایگاه اصلی اسلام در آن زمان مدینه بود، که انصار در آن ساکن بودند.
همین انصار قبل از هجرت دو بار به مکه آمدند و با پیامبر صلی الله علیه و آله پیمان بستند و یکی از مسلمانان به نام «مَصعب بن عُمیر» را برای تبلیغ به مدینه بردند و افکار عمومی شهر را برای ورود پیامبر صلی الله علیه و آله و مهاجران آماده کردند.
2- در این آیات چند صفت و ویژگی برای انصار برشمرده شده است:
الف) آنان دوست دار مهاجران هستند؛
ب) انصار نسبت به غنایمی که به مهاجران فقیر داده می شود احساس نیاز نمی کنند و حسد نمی ورزند و با بلندنظری به این مسأله می نگرند؛
ج) افرادی ایثارگرند و در تنگ دستی هم مهاجران را برخود مقدم می دارند و از اموال خود به آنان می بخشند؛ ترک کام خود بگیرند تا برآید کام دوست.
3- روشن است که صفاتی که در این آیات برای مهاجران و انصار بر شمرده شده است برای یاران راستین و استوار پیامبر صلی الله علیه و آله است، و کسانی که بعداً از راه پیامبر صلی الله علیه و آله جدا شدند و راه نفاق یا جنگ با جانشین پیامبر صلی الله علیه و آله، امام علی علیه السلام را در پیش گرفتند، از مصادیق این آیات به شمار نمی آیند.
4- هرکس اهل بخشش باشد و بُخل نورزد، رستگار می شود ولی انسان بخیل از ثواب و بهشت و رستگاری دور می شود.
آز بگذار و پادشاهی کن گردن بی طمع بلند بود
(سعدی)
آموزه ها و پیام ها
1- انصار هم ممکن است سهمی از غنایم غیر جنگی داشته باشند.
2- مهاجران و آوارگانِ مبارزات اسلامی را دوست داشته باشید.
3- نسبت به مهاجران ایثارگرانه برخورد کنید و آنها را برخود مقدم بشمرید.
4- بُخل زدایی از خویش از عوامل رستگاری است.
منبع: تفسیر قرآن مهر جلد بیستم صفحه 294
اسلام جهانگیر می شود
پیغمبر اکرم(صلی الله علیه وآله) می فرماید:
لا یَبْقَی عَلَی ظَهْرِ الأَرْضِ بَیْتُ مَدَر وَلا وَبر إِلاَّ أَدْخَلَهُ اللهُ کَلِمَةَ الأسْلامِ(1)
در روی زمین خانه ای نمی ماند، حتی خانه های گلین و خیمه های پشیمن، مگر آن که خداوند آیین اسلام را در آن وارد می کند.
شرح کوتاه
روز به روز این حقیقت آشکارتر می شود که جهان بر سر دو راهی است، یا اسلام را می پذیرد و یا هیچ دینی را نمی خواهد نخواهد پذیرفت، از آن جا که لادینی برخلاف سرشت آدمی است سرانجام به سوی اسلام جلب می گردد; و هم اکنون موجی از توجه بهاسلام نقاط مختلفی از جهان را فرا گرفته است.
اما تکامل این موضوع به هنگام ظهور حضرت مهدی ارواحنا له الفداء خواهد بود; در آن روز شرک و بت پرستی از دنیا برچیده می شود و حکومت اسلام سراسر روی زمین را خواهد گرفت، آنچه که پیامبر(صلی الله علیه وآله) در حدیث بالا بشارت داده است.
1. مجمع البیان، تفسیر سوره توبه.
یکصد و پنجاه درس زندگی - آیت الله ناصرمکارم شیرازی
چگونه فرزندانمان را با شخصیت تربیت کنیم؟
اگر بَرآنید تا فرزندی پاک، مؤمن، متشخّص، و متخلّق به اخلاق حسنه داشته باشید، سعی کنید به فرزندانتان “مسئولیت” بدهید، و بعد، از آنان مسئولیت بخواهید، و بدانید که این کار، کودکان را متشخّص بار می آورد.
و احساس می کنند، که بقدری مهم و ارزشمند هستند، که به آنان مسئولیت واگذار می گردد.
کودکان باید احساس “شخصیت” کنند، کسی که احساس شخصیت می کند با شدتِ تمام، خود را کنترل می کند، و سعی می کند کاری نکند که شخصیت او آسیب بییند، و یا لکه دار شود.
وقتی که کودکان، احساس شخصیت نکنند، کم کم بی عار می شوند؛ یعنی “بی تفاوت” می گردند، چه از آنان تعریف کنید یا سرزنش نمایید، در هر دو حالت، بی تفاوت خواهند بود، و بدون هیچ عکس العمل.
حضرت آیت الله حائری شیرازی
برگ سبز امام رضا علیه السلام
شیخ عباس قمی در فوائدالرضويه نقل ميكنند كه:
كاروانی از سرخس مشهد اومدند پابوس امام رضا(علیه السلام )، سرخس اون نقطه صفر مرزی است، یه مرد نابینایی تو اونها بود،اسمش حیدر قلی بود.
اومدند امام رو زیارت كردند، از مشهد خارج شدند، یه منزلیه مشهد اُطراق كردند، دارند برمیگردند سرخس، حالا به اندازه یه روز راه دور شده بودند
شب جوونها گفتند بریم یه ذره سر به سر این حیدر قلی بذاریم، خسته ایم، بخندیم صفا كنیم
كاغذهای تمیز و نو گرفتند جلوشون هی تكون میدادند، اینها صدا میداد، بعد به هم میگفتند، تو از این برگه ها گرفتی؟ یكی میگفت: بله حضرت مرحمت كردند
فلانی تو هم گرفتی؟ گفت: آره منم یه دونه گرفتم، حیدر قلی یه مرتبه گفت: چی گرفتید؟
گفتند مگه تو نداری؟ گفت: نه من اصلاً روحم خبر نداره! گفتند: امام رضا تو يکى از صحن ها برگ سبز می داد دست مردم، گفت: چیه این برگ سبزها، گفتند: امان از آتش جهنم، ما این رو میذاریم تو كفن مون، قیامت دیگه نمیسوزیم، جهنم نمیریم چون از امام رضا گرفتیم،
تا این رو گفتند، دل كه بشكند عرش خدا میشود، این پیرمرد یه دفعه دلش شكست، با خودش گفت: امام رضا از تو توقع نداشتم، بین كور و بینا فرق بذاری، حتماً من فقیر بودم، كور بودم از قلم افتادم، به من اعتنا نشده
دیدن بلند شد راه افتاد طرف مشهد، گفت: به خودش قسم تا امان نامه نگیرم سرخس نمیآم، باید بگیرم، گفتند: آقا ما شوخی كردیم، ما هم نداریم، هرچه كردند، دیدند آروم نمیگیرد، خیال میكرد كه اونها الكی میگند كه این نره
جلوش رو نتونستند بگیرند
شیخ عباس میگه: هنوز یه ساعت نشده بود دیدند حیدر قلی داره بر میگرده، یه برگه سبزم دستشه، نگاه كردند دیدند نوشته:
«اَمانٌ مِّنَ النار،من ابن رسول الله على بن موسى الرضا»
گفتند: این همه راه رو تو چه جوری یه ساعته رفتی، گفت: چند قدم رفتم، دیدم یه آقایی اومد، گفت: نمیخواد زحمت بكشی، من برات برگه امان نامه آوردم، بگیر برو….