تعریف جامع و مانع از فاطمه سلام الله علیها
این جمله را دقت بکنید ! این شکل از تعریف را میگویند ، جامع افراد و مانع اغیار . این تعریف ، یک تعریف منطقی است که یک عالِم در این عالَم به این تعریف نسبت به حضرت زهرا (س) ، راه وارد کردن ایراد را اصلاً ندارد . ما به هر کس هم که ایراد بر این تعریف داشته باشد ، با قرآن جواب میگوییم ، و یا فقط با روایات خودشان . این تعریف ، مانع اغیار و جامع افراد است ؛ یک تعریف علمی و منطقی : حضرت زهرا (س) ؛ یعنی انسانی که جامع تمام کمالات ملکی و ملکوتی و فاقد تمام عیبها و نقصها . او مصداق عینی این آیه است . شما هر چه حقیقت معنوی در این عالم میبینید، از ایشان ظهور کرده و هر چه نعمت اخروی است ، فردای قیامت در کنار ایشان بروز میکند . این را از جهت اخرویش ، سادهتر معنا کنم .
فاطمه (س) ، حبیبة حق است که این در روایات ما وارد شده است که دارای معانی عمیقی است که کمتر به آن توجه شده است . در قیامت بنابر روایات اصیلمان ، پروردگار عالم به حضرت زهرا (س) خطاب میکند : «یا حبیبتی ! » . این عکس آن جملة دعای کمیل است . در دعای کمیل ، امیرمؤمنان (ع) به خدا میگوید :
*. بخشی دیگر از متن مورد نظر روایت که امام باقر علیه السلام آن را از جابر بن عبد الله انصاری نقل میکند، چنین است : «قال رسول الله (ص): إذا کان یوم القیامة تقبل ابنتی فاطمة….فإذا النداء من قبل الله جلّ جلاله : یا حبیبتی و ابنة حبیبی! سلینی تعطی ، و اشفعی تشفعی، فوعزتی و جلالی لاجازنی ظلم ظالم. فتقول: إلهی و سیدی! ذریتی و شیعتی و شیعة ذریتی ، و محبی و محبی ذریتی. فإذا النداء من قبل الله جلّ جلاله: أین ذریة فاطمة و شیعتها و محبّوها و محبو ذریتها؟ فیقبلون و قد أحاط بهم ملائکة الرحمة ، فتقدّمهم فاطمة حتی تدخلهم الجنة.»
«حبیب» ؛ میگوید : «یَا حَبِیبَ قُلُوبِ الصَّادِقِینَ ! » . در قیامت خدا به زهرا (س) میگوید : ای حبیبة من . این عکس آن جمله است پیش خدا چه چیزی ارزش دارد ؟ این قیافه ، این بدن ، وزن بدن ؟ نخیر ، آنچه پیش پروردگار ارزش دارد ، فقط واقعیاتوجود انسان است که رنگ بینهایتش در خودش میباشد ؛ چون عبدی را متصل به خودش در صفات ، در فعل ، در اخلاق میبیند ، او میشود محبوب پروردگار : «یا حبیبتی ! » : حبیبة من ! تمام درهای بهشت بر روی تو باز است ، از هر دری میخواهی وارد شو . انگار ، خدا به زهرا (س) میخواهد بگوید ، این هشت بهشت ملک تو است . برو دختر با عظمت پیغمبر (ص) ! او به امر الله حرکت میکند . وقتی که بر دمِ درِ بهشت است ( حالا این دری که میگویم ، درِ اصطلاحی نیست ؛ این در ، مقام و مرتبه است) وقتی به آنجا میرسد ، برمیگردد به طرف محشر و میایستد .
حبیب با محبوبش گفت و گو میکند : دختر پیغمبر ! همة درها که اکنون بر روی تو باز است ، پس چرا نرفتی ؟
حضرت زهرا (س) میگوید : خدایا ! من دلِ تنها رفتن به آنجا را ندارم ؛ یعنی اگر بروم ، خوش نیستم .
خدا میگوید : پس با چه کسی میخواهی بروی ؟
میگوید : خدایا ! با هر که در دنیا از نظر قلب ، عمل و چشم ، با ما در ارتباط بوده ؛ قلبش محبّ ما بوده ، چشمش گریان برای من و بچههایم بوده ، عملش هم در حدّ خودش هماهنگ با من بوده است .
خطاب میرسد : من عددی برایت نمیگذارم ، هر کسی را میخواهی صدا کن .
آن وقت ، میلیونها نفر با یک ندای ای پیروان ما و محبین ما و گریهکنندگان بر ما ! من منتظر شما هستم که با شما به بهشت بروم ؛ بیایید ! و همۀ آنها راه میافتند .
اگر بگویید : پس دادگاههای ما چه میشود ؟ میگویم : گریهکن ، عاشق و فرد عامل که دادگاه فوقالعادهای ندارند . دادگاهی شدن را هم به شما میبخشند . چون مگر شما آلوده به گناهان کبیرهاید که نگهتان دارند ، یا آلوده به ربا ، شراب ، قمار ، ظلم بودهاید ، و یا حق را ناحق کردهاید که شما را نگه دارند ؟ ما لغزش داریم ، امّا این لغزشها کم است ؛ همانگونه که امیرمؤمنان (ع) در خطبة متقین در وصف آنان میگوید : «قَلِیلاً ذلَلُهُ» ، و اصلاً با رحمت و کرم خدا سازگار نیست که برای یک لغزش کم بگوید ، فرد را نگهش دارید ؛ زنجیرش کنید ؛ برایش دادگاه تشکیل بدهید . در دنیا دادگاهها این کار را نمیکنند ؛ به طرفین دعوا میگویند ، بروید از هم بگذرید ، آن وقت خدا برای لغزشِ کم ، سختگیری میکند ؟ !
فقط گریة خالی مُحبّی ، عاملی و گریهکنندهای ، خارِ لغزشها را میسوزاند و خاکستر میکند .
آن وقت همه راه میافتند . وقتی همه نزدیک بهشت آمدند ، فاطمۀ زهرا (س) میگوید ، شما وارد شوید ، من تا نفر آخرتان در بهشت نرود ، خودم نمیآیم ؛ یعنی شما در بهشت مهمانِ آثار آنهایی هستید که در وجودتان ظهور کرده ؛ یعنی هر کس از این امت در بهشت برود ، سر سفرة علی ، فاطمه ، حسن و حسین: نشسته است ، نگوید متعلّق به خودم است . اگر آنها نبودند ، ما نه به خدا راه داشتیم ، نه به بهشت . این هشت رکعت نمازی را هم که امروز به ما اجازه دادند بخوانیم والله قسم ، به خاطر گل روی فاطمه (س) به ما اجازه دادند ، ما خواندیم . این نماز ما هم متعلّق به گل روی زهرا (س) بود . آن روزة ماة رمضان ما هم متعلّق به اهلبیت : است . آن حج ما هم متعلّق به اهلبیت : است . این اشک چشمان ما هم متعلّق به اهلبیت : است . ما چیزی از خودمان نداریم ، آنها را در دنیا به ما کریمانه میپردازند و فردای قیامت هم به صورت بهشت همین پرداختها ظهور میکند .
آنچه گفته شد ، معنای بلد طیّب بود : «وَ الْبَلَدُ الطَّیِّبُ یَخْرُجُ ُنَبَاتُه بِإِذْنِ رَبِّه» . باغبانی مثل خاتم انبیاء (ص) دانههای ملکوتی را به صورت قرآن در زهرا (س) قرار داد . خداوند این دانهها را با علم ، رحمت ، کرم ، لطف ، فضل و احسانش شکافت . چه گلهایی ، و چه محصولاتی ، از شکافته شدن این دانهها به وجود آمد . تمام نمازهای زهرا (س) و روزههای زهرا (س) همین : «یَخْرُجُ ُنَبَاتُه بِإِذْنِ رَبِّه» . بود . نباتها و روییدنیها گوناگون بود و یکی از روییدنیهای وجود این بلد طیب ، حسن ، حسین و زینب کبری : است . اینها درخت این زمینند . آنجا هم خدا باز مثل میزند : «ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً کَلِمَةً طَیِّبَةً کَشَجَرَةٍ طَیِّبَةٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَافِی السَّماءِ» .
برای این که قوت بین دو زمین پاک را بتوانید اندازه بگیرید ، باز باید به قرآن مراجعه کنید . حضرت مریم (س) هم بلد طیّب بود . فقط یک عیسی (ع) از او به وجود آمد . عیسی (ع) هم هیچ فرزندی از او به وجود نیامد و در سنّ سی و سه سالگی ، او را به آسمانها بردند . امّا از زهرا (س) ، نُه امام معصوم به وجود آمد . قوت زمین و قدرت زمین را ببین !
نگاهی به مقام حضرت فاطمه ( سلام الله علیها ) - حسین انصاریان