همدم مادر
حضرت زهرا سلام الله علیها در مدت 5 سالي كه با مادر فداكار خويش زندگي كرد، همواره به آن بانوي بهشتي از عمق جان عشق مي ورزيد. هنگامي كه احساس كرد زمان فراق فرا رسيده و حضرت خديجه عليها السلام در فراق او و پدر ارجمندش شديداً ناراحت است و نگران تنهايي و بي ياوري حضرت ختمي مرتبت صلي الله عليه وآله مي باشد، مادرش را دلداري داد و گفت: “يَا اُمَّاهْ! لَا تَحْزَنِي وَ لَا تَرْهَبِي فَاِنَّ اللَّهَ مَعَ اَبِي؛ مادر جان! اندوهگين و مضطرب نباش؛ زيرا خداوند متعال يار و ياور پدرم مي باشد.”
او آن چنان با مادر گرامي اش ارتباط قلبي و عاطفي داشت كه پس از وفات حضرت خديجه عليها السلام به پدر بزرگوارش مي گفت: “يَا اَبَتِ اَيْنَ اُمِّي؛ پدر جان! مادرم كجاست؟” جبرئيل نازل شد و فرمود: “يا رسول الله! خداوند مي فرمايد: سلام ما را به فاطمه عليها السلام برسان و به او اطلاع بده كه مادرش خديجه عليها السلام در خانه هاي بهشتي با آسيه و مريم عليهما السلام زندگي مي كند.”
بعد از رحلت خديجه عليها السلام، فاطمه عليها السلام دامان پر مهر مادري عزيز را از دست داد و از آن به بعد دختر 5 ساله اي بود كه مي بايست جاي خالي مادر را در كانون خانواده پيامبرصلي الله عليه وآله پر كند. حضرت فاطمه عليها السلام خود در مورد مقام مادر فرموده است: “اِلْزَمْ رِجْلَهَا فَاِنَّ الْجَنَّةَ تَحْتَ اَقْدَامِهَا؛ همواره در كنار مادر باش! زيرا بهشت زير پاي مادر است.”
ما می توانیم
ضعف ماست که دشمن را ترغیب به جنگ با ما می کند. تا فردی را ضعیف احساس نکنند به او حمله ور نمی شوند. اگر خود را ضعیف بدانیم طومار هلاکت خویش را امضا کردیم.براساس متون دینی باور به تواناییها و حرکت برای عملیاتی کردن آن قدرتهای بالقوه، یک وظیفه الهی بوده و احساس ضعف و ناتوانی چه در طرف خودی و چه در دشمنان کاری ممنوع است. به هر رو نباید عرصه نبرد را محدود در میدان نظامی دانست و همان فرمولها برای جنگ فرهنگی یا اقتصادی نیز برقرار استنباید خود را ناتوان بدانیم. “نمیتوانم” شعار یک مسلمان نیست. سستی و تنبلی جایی در اسلام ندارد و همیشه حرکت به سوی تعالی و شکوفایی در تعالیم اسلام، ارزشمند دانسته شده است. باید قبول کنیم که در انتهای توان ما، خداوند است که گره گشایی خواهد کرد؛ بنابراین در راه رشد و بالندگی، بُن بستی روبروی ما نخواهد بود. مطلبی که وعده الهی است و در قرآن اینگونه مطرح شده است: « وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ[عنکبوت/۱۶۹] و كسانى كه در راه ما كوشيده اند به يقين راه هاى خود را بر آنان مى نماييم و در حقيقت خدا با نيكوكاران است.» پس کسی که با هدف تعالی اسلام و مسلمین و البته برافراشتن پرچم نظامی اسلامی، تلاش کند و کوشش خود را به خرج دهد؛ ناتوان نخواهد شد چرا که در نهایت خداست که گرهگشایی میکند؛ پس با امید و توکل بر او باید حرکت کرد و تمام کوشش خود را به میدان عمل آورد.
معاد باوری و نقش آن
در دنیااینکه عدهای معاد را غیر قابل باور میدانند به خاطر عظمت و سختی انجام آن است. با به یاد داشتن قدرت بیانتهای الهی هیچگاه برپایی معاد را موهوم نخواهیم دانست.اینکه کسی بگوید دنیا در اسلام جایگاهی ندارد و همه چیز به آخرت و معاد موکول شده، تهمتی بزرگ و البته خندهدار است. حال اگر کسی به دلیل ناتوانیاش، معاد را نشدنی بداند و قدرت خداوند را با خودش قیاس کند؛ خندهدارتر است. معاد یک مسئله ضروری و لازمه دنیایی زیباست.برخی خیال میکنند معادباوری به معنای رها کردن دنیاست و آنها معاد را فکری موهوم و ناممکن میدانند و در اظهار نظری عجیب، تنها راه اثبات آن را بازگشت برخی از آن دنیا و ذکر خبرهای آخرت توسط آن افراد بر میشمرند. آیا به راستی، چنین است؟ در این یادداشت پاسخهایی به این گمانه زنیها ذکر میشود.
آیا نیت عمل خیر، ثواب و نیت عمل شر، گناه دارد؟
یکی از اموری که میگویند از مظاهر سبقت رحمت الهی بر غضب الهی است یعنی نشانه این است که همیشه لطف و رحمت بر غضب و قهر پیشی دارد این است که اگر انسان جداً در مرحله نیت، طالب خیر و حقیقت باشد یعنی قصد جدی داشته باشد که کار خیری را انجام بدهد ولی بعد در عمل موفق نشود، خداوند به چنین کسی با اینکه توفیق این عمل را پیدا نکرده است به موجب همین قصد و نیت اجر و پاداش میدهد.
ولی اگر کسی قصد معصیتی را بکند، نیت یک شری را در دل داشته باشد و بعد مانعی پیدا بشود که آن کار صورت نگیرد، مثلا قصد داشت که برود شهادت دروغ بدهد ولی رفت و احتیاجی به او پیدا نشد و بالاخره در عمل، او شهادت دروغ نداد، آیا برای او گناه یک شهادت دروغ نوشته میشود؟ نه، چون نیت به مرحله عمل نیامده است. این، تفضّل الهی است.
استاد مطهری، آشنایی با قرآن، ج5، ص 63-62 (با تلخیص)
دانشمند بی عمل، درخت بی ثمر است
یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ ما لا تَفْعَلُونَ * کبُرَ مَقْتاً عِنْدَ اللَّهِ أَنْ تَقُولُوا ما لا تَفْعَلُونَ
ای کسانی که ایمان آورده اید! چرا چیزی می گویید که عمل نمی کنید؟ نزد خدا بسیار مورد غضب است که چیزی را بگوئید که عمل نمی کنید. (سوره صف، آیه 2-3)
نکته ها
عالم بی عمل، به درخت بی ثمر، ابر بی باران، نهر بی آب، زنبور بدون عسل، سوزن بدون نخ و الاغی که کتاب حمل می کند، تشبیه شده است.
عمل، حجّتی بر علیه انسان است.
علم بدون عمل، حجّتی بر علیه انسان است.
علمی که به آن عمل نشود، مانند گنجی است که از آن انفاق و استفاده نشود.
پیامها
1- ایمان باید با عمل و صداقت همراه باشد وگرنه مستحقّ سرزنش و توبیخ است.
2-چه زشت است که تمام هستی در حال تسبیح خداوند باشند، «سَبَّحَ لِلَّهِ» ولی انسان با سخنان بدون عمل، خداوند را به غضب آورد.
3-گفتار بدون عمل، خطرناک است.
منبع: تفسیر نور، ج 9، ص600-تفسير نمونه، ج24، ص59