پیشی گیرندگان به سوی خواسته امام زمان عج
۷. وَ السّابِقینَ اِلی اِرادَتِهِ؛ و پیشی گیرندگان به سوی خواسته اش.
با اینکه در سه فراز قبل، صحبت از سرعت بود، اکنون هم صحبت از سبقت است. سرعت در انجام، وسبقت در کار و از دست ندادن فرصت، یکی ازتعالیم این دعا برای زندگی مهدوی است.
منتظر، خوب میداند در کارهای نیک، پیشتاز بودن و شتاب به سوی صالحات و خیرات، امتیازات ویژه ای دارد.
تأکید بر «سارعوا» [۱] و «سابقوا» [۲] در قرآن و حدیث، نشان آن است که سرعت و سبقت در عبادت، مایه کمال آن است.
منتظر، در کار خیر، سبقت دارد و سیمای جامعه منتظر، سبقت در خیرات است: «یُسارِعُونَ فِی الْخَیْراتِ»؛ [۳] ولی سیمای جامعه کفر و نفاق، سبقت در فساد است. خداوند متعال در این باره میفرماید:
وَ تَری کثِیراً مِنْهُمْ یُسارِعُونَ فِی الْإِثْمِ وَ الْعُدْوانِ وَ أَکلِهِمُ السُّحْتَ لَبِئْسَ ما کانُوا یَعْمَلُونَ؛ [۴]
و بسیاری از آنان [مدعیان ایمان] را میبینی که در گناه و ظلم و حرام خواری، شتاب میکنند. به راستی چه زشت است آنچه انجام میدهند!
در قرآن کریم، برای سبقت و پیشی گرفتن از دیگران، مصادیقی بیان شده است؛ از جمله:
سبقت در ایمان: «سَبَقُونا بِالْإِیمانِ» . [۵]
سبقت در انفاق و جهاد:
«لایَسْتَوِی مِنْکمْ مَنْ أَنْفَقَ مِنْ قَبْلِ الْفَتْحِ وَ قاتَلَ أُولئِک أَعْظَمُ دَرَجَةً مِنَ الَّذِینَ أَنْفَقُوا مِنْ بَعْدُ وَ قاتَلُوا» [6] در آیه ای دیگر میفرماید: «وَ فِی ذلِک فَلْیَتَنافَسِ الْمُتَنافِسُونَ»[7]
قرآن در مورد کارهای #خیر، دستور سبقت و مسابقه میدهد: «فاستبقوا الخیرات»[8] و کسانی را که در انجام کارهای خیر از یکدیگر سرعت میگیرند، ستوده است: «یسارعون فی الخیرات». [9]
قرب به خداوند با ادّعا حاصل نمی شود؛ بلکه راه و روش و دلیل دارد. یهودیان میگفتند: ما مقرّبان درگاه خدا هستیم: «نَحْنُ أَبْناءُ اللَّهِ وَ أَحِبَّاؤُهُ»؛ [10] ولی قرآن میفرماید: مقرّبان، کسانی هستند که در کمالات پیشقدم باشند: «وَ السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ أُولئِک الْمُقَرَّبُونَ». منظور از قرب در آیه «أُولئِک الْمُقَرَّبُونَ»، قرب معنوی و مقام است، نه قرب مکانی.
در سوره واقعه، نام سه گروه آمده است؛ ولی «سابقون» متأخّر شده است؛ شاید به دلیل آنکه تعدادشان کمتر است؛ ولی در تجلیل، ابتدا از «سابقون» تجلیل شده است، سپس از اصحاب یمین و دیگران؛ چون مقامشان والاتر از دیگران است.
امیرالمؤمنین علیه السلام در دعای کمیل از خداوند میخواهد که او را در میدان مسابقه در خیرات قرار دهد: «و اجعلنی فی میادین السابقین».
در قرآن میخوانیم که برای نیل به مغفرت الهی، سرعت بگیرید: «سارعوا الی مغفرةٍ من ربّکم». [۱1]
در اذان که شعار رسمی مسلمانان است، جمله «حی علی الصّلاة» و «حی علی الفلاح» مردم را به سرعت و شتاب و سبقت در نماز، دعوت میکند.
همین که خداوند از موسی علیه السلام پرسید: «چرا زودتر از یاران به کوه طور آمده ای؟ » موسی گفت: «قوم من به دنبال من میآیند و من برای خشنودی تو شتاب کردم». [1۲]
امام صادق علیه السلام فرمود:
انسان عاشق و مشتاق، در فکر غذا و لباس و مسکن نیست و آرام و قرار ندارد، تا به محبوبش برسد؛ همان گونه که حضرت موسی به عشق دریافت وحی، خواب و خوراک نداشت و عرض کرد: «خدایا! من زودتر از قوم خود آمده ام، تا تو راضی شوی».
—————
[۱]: آل عمران: ۱۳۳.
[۲]: حدید: ۲۱
[۳]: مؤمنون: ۶۱.
[۴]: مائده: ۶۲.
[۵]: حشر: ۱۰.
[6]: کسانی از شما که قبل از فتح [ مکه ] انفاق و جهاد کردند [ با دیگران ] یکسان نیستند. آنان از جهت درجه از کسانی که پس از فتح مکه انفاق و جهاد کردند، برترند. (حدید: ۱۰).
[7]: هر کسی که اهل مسابقه است، شایسته است که رقابت ورزد. (مطففین: ۲۶).
[8]: بقره: ۱۴۸.
[9]: انعام: ۹۰.
[10]: مائده: ۱۸.
[11]: آل عمران: ۱۳۳.
[1۲]: طه: ۸۳ و ۸۴.
مهدی منتظر عجل الله تعالی فرجه الشریف در نهج البلاغه
خطبه ۱۳۸
«یَعطِفُ الهَوی عَلَی الهُدی، إذا عَطَفُوا الهُدی عَلَی الهَوی، و یَعطِفُ الرَّأی عَلَی القُرآنِ، إذا عَطَفُوا القرآنَ علی الرَّأی، حتَّی تَقُومَ الحَربُ بِکم عَلی ساق، بادِیاً نَواجِذُها، مَملُوءَةً أَخْلافُها، حُلْواً رَضاعُها، عَلْقَماً عاقِبَتُها»
او هوای نفس را به هدایت و رهنمود الهی بر میگرداند، آن هنگام که مردم هدایت الهی را به خواستههای نفسانی بر گردانده اند.
و آنگاه که مردم قرآن را تفسیر به رأی کنند او آراء و نظریات را به قرآن گرایش دهد.
برنامه کار و سازمان حکومت آن امام بزرگوار و موعود اسلام، همچون زمامداران جهان، متکی بر هوی و هوس، و دین سازی و زورگوئی و قوانین تحمیلی نیست؛ بلکه بر اساس رشد عقلی و پیشرفتهای علمی است، که در سایه هدایت قرآن و تعالیم عالیه اسلام و رهبری حضرتش پایه گذاری میشود.
همان طوریکه پیامبر عالی مقام اسلام (ص)، در پرتو قرآن و دستورات اسلام، در مدت کوتاهی روح ایمان، یکتاپرستی، نوع دوستی، عدالت، رفاه، نظم و امنیّت همه جانبه، و علم و دانش را جایگزین عقاید شرک آمیز مذاهب باطل، رذائل اخلاقی، انواع تبعیضات و تجاوزات، فقر علمی، و دیگر چیزها نموده، و سرانجام وضع نکبت بار زندگی جاهلی را از ریشه دگرگون ساخت ؛ و عالیترین راه و رسم زندگی و کسب سعادت را به مردم آموخت ؛ و درهای ثروت مادی و معنوی را بر روی آنان گشود.
و امام (ع) در فراز بعد چنین خاطر نشان میفرماید که:
رویدادها و حوادث بدانجا منتهی میشود که جنگ همه را به پا خیزاند، و همانند حیوان درنده ای که در موقع حمله دهان خود را برای دریدن شکار و بلعیدن آن، تا آخرین حد باز میکند به شما نیشخند زند؛ پستانهای آن از شیر پر گشته؛ مکیدن شیر آن بس شیرین است، و سرانجام بس زهرآگین.
آری، در آغاز جنگ، نوعاً غنائم جنگی و موفقیت هائی نصیب جنگجویان میشود؛ و به امید بهره بیشتر و پیروزی کامل جنگ به ذائقه آنها شیرین میآید، آنچنانکه هریک از طرفین طرح آتش بس طرف دیگر را نمی پذیرد؛ اما پایان شوم جنگ، کشتار، ویرانی، معلولین فراوان، بیماریهای روحی و جسمی، غارت اموال، تجاوز به نوامیس، و انواع بدبختیها است که کام جنگ افروزان و ملل جنگ زده را تلخ میکند.
آری، در آغاز جنگ، نوعاً غنائم جنگی و موفقیت هائی نصیب جنگجویان میشود؛ و به امید بهره بیشتر و پیروزی کامل جنگ به ذائقه آنها شیرین میآید، آنچنانکه هریک از طرفین طرح آتش بس طرف دیگر را نمی پذیرد؛ اما پایان شوم جنگ، کشتار، ویرانی، معلولین فراوان، بیماریهای روحی و جسمی، غارت اموال، تجاوز به نوامیس، و انواع بدبختیها است که کام جنگ افروزان و ملل جنگ زده را تلخ میکند.
گوشت گاو و گوساله
گوشت گاو حسب منابع اصیل طب سنتی “گرم و خشک” است.
مصرف آن به دلیل دیرهضم بودن و تولید اخلاط غلیظ ؛موجب افزایش سوداء و بیماریهای سوداوی مانند ؛بواسیر، عرق النساء، سیاتیک، بیماریهای مفصلی و بیماریهای روانی مانند؛افسردگی، مالیخولیا، ترس و… میباشد.
در روایات و احادیث هیچگاه از گوشت گاو تمجید نمیبینیم ؛
بلکه گوشت گاو را نکوهش و موجب بیماری و مرض و شیر و چربی وشحم آن را نیکو، شفا و سلامت شمرده اند.
البته گوشت گوساله نسبت به گوشت گوسفند پیر بهتر است ؛
اما باز هم در مقایسه جای بره را نمیگیرد.
شیر گاو برای بدن مفید و موجب استحکام و تقویت بدن و استخوانسازی و تقویت دندانهاست
به شرط آن که:اول گاو به صورت طبیعی تغذیه نماید و در حرکت باشد
دوم آن که چربی و مواد آن از شیر جدا نشوند، چون وقتی چربی شیر از آن جدا میگردد شیر به سمت سردی میرود و برای افراد سرمائی مضر میباشد.
چربی و شحم گاو در روایات و احادیث و منابع طب سنتی ؛
از بهترین چربیهای خوراکی برشمرده شده است.
تا بدان جا که روایت داریم که به هر اندازه از چربی گاو خوردی به همان اندازه بیماری از بدنت دفع میشود.
تذکر 1
چربی و شحم گاو را اول خوب بشوئید؛ و مواد اضافی را از آن جدا کنید ؛
سپس آن را حرارت دهید تا ذوب شود،در هنگام دیدن حرارت می توانید یک لیوان شیر و دو عددلیمو ترش برش زده تازه به آن اضافه کنید تا از بوی آن خلاص شوید
سپس آن را صاف کرده در ظرف شیشهای نگهدارید و برای انواع خورشتها و سرخکردنیها از آن استفاده نمائید،
فقط دقت کنید این روغن باید به صورت گرم مصرف شود در غیر این صورت کمی در دهان میماسد.
تذکر 2
برخی گمان میکنند گوشت گاو چون سودازاست پس خود گوشت گاو نیز سرد و خشک است،
در حالی که این تفکر اشتباه است و در تمام منابع اصیل سنتی گوشت گاو “گرم و خشک” آمده
و سودازا بودن آن به علت ایجاد خلط غلیظ و سنگین در بدن میباشد.
لزوم تجليل از عيد غدير
بديهى است روز ابلاغ و اعلان تشكيل اين نظام كه در آن واقعيت و هويت حاكميت الله ظهور مى يابد از ايام الله بزرگ است كه بايد سالروز آن را گرامى داشت و پيام و درسى را كه براى همه جهانيان به ويژه مسلمانان دارد همواره بازگو كرد. روزى كه دين در آن به كمال رسيده و نعمت خداوند متعال بر اين امت تمام يافته است، بسيار با عظمت است.
ياد آن روز كه نظام سياسى دين، اعلام و رهبرى فكرى، علمى،
معنوى، سياسى و امام، حجّة الله، وليّ الله و خليفة الله معرّفى شده است، بايد هميشه در دلها زنده بماند و تعهد جامعه به بزرگداشت و پيروى از آن آشكار باشد.
بايد در هر فرصت مناسب و به خصوص در ماه ذي الحجة پيرامون ابعاد اين نظام، شرايط و شخصيت رهبران آن و ويژگى هاى حكومت در اسلام، سخنرانى ها، كنفرانس ها، سمينارها و تأليف كتاب و تحقيق و بررسى ادامه يابد.
غدير، استمرار نظام رسولان الهى
نظامى كه در غدير به آن صورت عام و جلوه رسمى به همگان اعلام شد نظامى است كه همواره استمرار داشته و هرگز منقطع نخواهد شد و زمين هيچ گاه از شخصى كه صاحب، مدير و رهبر آن نظام باشد خالى نخواهد ماند.
چنان كه اميرالمؤمنين على عليه السّلام در خبرى كه خاص و عام آن را روايت نموده اند مى فرمايد:
«اللَّهُمَ بَلَى لَا تَخْلُو الْأَرْضُ مِنْ قَائِمٍ للهِ بِحُجَّةٍ إِمَّا ظَاهِراً مَشْهُوراً وَ إِمَّا خَائِفاً مَغْمُوراً»
تبعيّت از نظام امامت، وظيفه اى همگانى
مسلمانان راستين و متعهّد همواره تابعيت اين نظام را كه نظام امامت و ولايت است داشته اند و دارند و اگر به ظاهر تابعيت يكى از نظامات ديگر را داشته باشند و يا در كشورهاى بيگانه ناچار از مراعات نظامات آنها باشند در همان حال و همان جا نيز بايد تابع نظام امامت باشند و در حال مراعات از نظام هاى غيرمسلمان، بايد در محدوده تابعيت از نظام امامت عمل نمايند و از آن خارج نشوند.