امام سجّادعلیه السلام در ماجرای کربلا
پس از آنکه معاویه مُرد، فرزندش یزید، در شام به جای او نشست و ادّعای خلافت کرد. او در نامهای برای «ولید بن عقید» حاکم مدینه چنین نوشت: از حسین بن علیعلیه السلام برای من بیعت بگیر، و در این خصوص به هیچ وجه به او مهلت نده و اگر بیعت نکرد گردنش را بزن و سرش را برای من بفرست.
امام حسینعلیه السلام که از سویی هرگز حاضر به بیعت با یزید نبود و از سوی دیگر خطری بزرگ برای اسلام میدید که اگر رخ میداد به صورت قیام و نهضتی عمیق و جهانی بر ضد حکومت یزید و ظالمان به شمار نمیآمد، لذا ماندن در مدینه و قیام علیه ظالمان را جایز ندانسته و بر همین اساس تصمیم گرفت شبانه، همراه افراد خانواده و یاران از مدینه به سوی مکّه رهسپار گردد. ازاین رو قبل از آنکه ولید و مزدوران معاویه تصمیمی بر ضد امام حسینعلیه السلام بگیرند، آن حضرت در شب 28 رجب سال 60 هجری، مدینه را به قصد مکّه ترک کرد.
کاروان امام حسینعلیه السلام از برادران و فرزندان و برادرزادگان و عموزادگان و بعضی از اصحاب پیامبرصلی الله علیه وآله تشکیل میشد. یکی از
کاروانیان فرزندش امام سجّادعلیه السلام بود، که سایه به سایه پدر حرکت کرد، تا در همه امور پشتیبانی نیرومند برای پدر باشد.
امام سجّادعلیه السلام در این وقت 21 سال داشت، ولی در مسیر راه مکّه به کربلا بیمار شد و بیماریاش شدّت یافت، به طوری که قادر به حرکت نبود. در عین حال از کاروان پدر جدا نشد و به عذر بیماری عقب نشینی نکرده و همچنان به راه خود، همراه پدر ادامه داد تا اینکه واقعه عاشورا واقع شد و اهلبیت امام حسین از جمله امام سجّاد را به اسارت بردند.
امام سجاد علیه السلام - واحد پژوهش مسجد مقدس جمکران