پول؛ خوب یا بد؟
ده نکته دینی - روانشناختی درباره پول
پول با همه فراز و فرودهایی که در زندگی با آن داریم، هنوز برای افراد زیادی به یک تفکر روشن تبدیل نشده است. گروهی صحبت از پول را شرمآور میدانند و عدهای دیگر چیزی جز پول نمیشناسند. از نگاه دین و روانشناسی صحبتهای زیادی درباره پول شده است که تاملی درباره آن خواهیم داشت.
1-پول وسیله است نه هدف. پول وسیلهای است برای رسیدن به هدفهای مهم مانند تعالی معنوی، موفقیت، تربیت شایسته فرزندان و داشتن آرامش و آسایش مناسب در مسیر یک زندگی هدفمند. پول، پلی است برای زندگی بهتر نه اینکه تمام زندگی روی پول برنامهریزی شود. وقتی هدف درستی از پول درآوردن داشته باشیم، تمام مسیر آن هموار و لذتبخش خواهد بود ولی زمانی که پول را برای فخرفروشی و هزینه کردن در راه گناه بخواهیم، جز حسرت نصیب ما نخواهد شد. داشتن پول مقدمهای برای رسیدن به تعالی است. از این رو در روایات دینی آمده است که دارایی و بینیازی مالی، یاری دهنده نیکویی برای پرهیزکاری است. یادمان باشد که کارهای معنوی زیادی با پول قابل انجام هستند مثل انفاق، تشکیل خانواده و درامان ماندن از ربایش ایمان، زیارت، دستگیری از نیازمندان آبرومند جامعه و کارهای خیریه ماندگار. وقتی میشود با پول، دلهای زیادی را به دست آورد و گرههای فراوانی را گشود، پس با یک فرصت شگفتانگیز روبرو هستیم.
2-تلاش برای به دست آوردن پول پاک، یکی از عبادتهای مهم شمرده شده است. رزق حلال با کوشش به دست میآید و این تلاش خود یکی از عبادتهای مهم شمرده شده است. کسانی که برای تامین نیازهای خود و خانوادهشان و نیز به دست آوردن خودکفایی شخصی و ملی به منظور بینیاز شدن از دیگران تلاش میکنند، در زمره مجاهدان راه خدا شمرده شدهاند و پاداشهای معنوی در کنار پاداشهای مادی کوشش به آنها تعلق خواهد گرفت.
3-در قرارهای کاری لازم است حتما درباره پول آن صحبت شود. این مسئله هنوز به عنوان یک موضوع شرمساری در نظر گرفته میشود و ما به راحتی درباره آن صحبت نمیکنیم. آموزههای دینی به ما یاد میدهند که حتما قبل از شروع یک کار و نیز معامله، شرایط و مبالغ لازم را به صراحت بیان کنید تا کسی دچار زیان نشود و افراد در تصمیمگیری برای پذیرش را رد آن کار اختیار و آگاهی کافی را داشته باشند.
4-اگر از کسی پول گرفتید یا به کسی پول دادید، حتما رسید داشته باشید. این نکته در بزرگترین آیه قرآن تصریح شده است. بارها تجربه کردهایم یا از تجربههای دیگر با خبر شدیم که مراعات نکردن چنین قانون زیبایی، ضررها و حسرتهای فراوان را رقم زده است.
5-قرض دادن از صدقه دادن بهتر است. وقتی قرض میدهیم، حرمت اشخاص بهتر حفظ میشود و پس از برگشت پول، امکان تکرار آن به فرد دیگری وجود دارد. همچنین قرض دادن، زمینه تلاش را در دیگران از بین نمیبرد، بلکه آن را چند برابر میکند.
6-اهل ایمان کم هزینهاند و پرفایده. مومنان به خوبی قادرند وسوسه خریدهایی که ضرورتی برای آن نیست را کنترل کنند. بر پایه یافتههای روانشناسی، اگر افراد موفق شوند وسوسه خرید کردن را در خود مدیریت کنند، به خوبی خواهند توانست نسبت به دیگر وسوسهها هم از خود توانایی نشان دهند. چیرگی بر وسوسه خرید کردن، مقدمهای برای رشد شخصیتی است. قناعت(صرفهجویی)، ثروت فراموش شده زندگی امروز است.
7-برای ورود پول به دنیای فرزندان خود نیازمند برنامه و مهارتیم. کودکان امروز به دلیل قرار گرفتن در میدانهای رسانهای، بیش از هر زمان دیگری نیازمند آموختن مهارتهای لازم برای مدیریت لذتهای ناشی از خرید و به دست آوردن قدرت تاخیر در رسیدن به خواستههای خود هستند. از حدود نه سالگی ورود پول به دنیای کودکان مناسب است که میتوان همزمان با پول روزانه، پیشنهادهای مناسبی هم برای ذخیرهسازی معتدل و استفاده بهینه از پول به آنها دارد. هر قدر فرزندان ما بزرگتر میشوند، بازه زمانی پول نیز گستردهتر میشود و در دوره نوجوانی اول میتوان پول را به صورت هفتگی داد و در نوجوانی دوم به صورت ماهیانه و با واریز به کارت شخصی خودشان تا توانایی بیشتری برای این مدیریت به دست آورند و برای زندگی مالی آینده خود آماده شوند.
8-به جای پول، کالا هدیه بدهیم. این سفارشی تربیتی است که دلایل زیبایی هم برای آن وجود دارد. اگر قرار است در مناسبتهایی مانند عید نوروز یا تولد کودکان به آنها هدیهای بدهیم، بهتر است کالا باشد نه وجه نقد. چون با این کار محبت بیشتری را اعلام کردهایم. زمانی که کسی را دوست داشته باشید، برای شاد کردن او زمان بیشتری میگذارید و با شناخت تمایلات او و اختصاص زمان برای خرید هدیه مناسب با روحیات کودک، چنین پیامی را مخابره میکنید.
9-حرص در به دست آوردن پول، ویرانگر است. برخی آنقدر به دنبال پول میروند که فرصت استفاده از آن و لذت داشتنش را تجربه نمیکنند. چنین معاملهای به صرفه نیست و هیچ منطقی از آن پشتیبانی نمیکند. هر قدر که پسانداز عاقلانه خوب است، انباشت حریصانه زیان آور خواهد بود. با اضافهکاری افراطی و چندشغله شدن برای به دست آوردن پول بیشتر، زندگی را به مخاطره نیاندازیم. افراد زیادی بودند و هستند که بهانه خوشبختکردن خانواده، دچار افراط در این زمینه شدند و زمانی به پول زیاد رسیدند که خیلی از داشتههای اصلی خود مانند سلامت روحی و نیز عشق را از دست دادند. به خاطر بسپاریم که برکت، جای کثرت را میگیرد. بارها به حال کسانی که با پول اندک زندگی آرام و آسایش مناسبی تدارک دیده اند، غبطه خوردهایم. راز این تفاوت، بسنده کردن به روزی ارزانی از سوی خداوند و هزینه کردن عمر و توان در دیگر درخواستهای الهی است. چنین وارستگانی، لذت بیشتری از آنچه دارند میبرند و فرصت استفاده از دستاوردهای مالی را خواهند داشت.
10-در اقتصاد هزینهها را به دو قسمت هزینههای پایه و هزینههای مصرفی تقسیم میکنند. با کاستن از هزینههای مصرفی و مدیریت آن، میتوان سرمایهگذاریهای درست مادی و معنوی با پول داشت و ارزش افزوده را برای آن در نظر گرفت. پولی که در راه خدا خرج میشود، ارزشافزودهای به گستره ابدیت پیدا میکند و این با تمام پیشنهادهای اقتصادی موجود، متفاوت است. در سفارشهای قرآنی هم آمده است که با آنچه خداوند به تو داده، خانه ماندگار آخرت را بساز!
http://mava.iki.ac.ir
جسد رضاخان را درگور نلرزانید❗️
در سالهای اخیر رسانههای انگلستان، تلاش میکنند تا رضاشاه را شخصیتی خدمتگذار، میهن پرست و ضدبیگانه جلوه بدهند. رسانه های ملکه انگلیس، خدماتی به رضاشاه نسبت میدهند که روح او هم از آنها خبرندارد. در این یادداشت به برخی از جعلیات منوتو، بی بی سی و فضای مجازی درباره رضاشاه اشاره میشود:
1- اولین بار رضا شاه دانشجویان بورسیه را به خارج فرستاد❗️
اولین اعزام بورس را عباس میرزا 100 سال پیش از رضا خان انجام داد.
2- ساخت اولین دانشگاه در ایران توسط رضاشاه بود❗️
اولین دانشگاه مدرن دار الفنون بود که امیر کبیر 80 سال قبل از رضا خان ساخت. اتفاقا اساتید دانشگاه تهران همان فارغ التحصیلان دارالفنون بودند.
3- راه آهن سراسری را برای مردم ایران ساخت❗️
راه آهن در ایران به نام مردم و به کام انگلستان ساخته شد. مسیر منطقی برای راه آهن از تهران تا اصفهان و فارس تا خلیج فارس ختم می شد.
4- رضاشاه ارتش نوین تشکیل داد❗️
سال قبل از رضاشاه ، عباس میرزا به تشکیل ارتش ـ نوین و تولید سلاح مدرن اقدام کرد
5- رضاشاه بنیانگذار مدارس نوین در ایران بود❗️
مدارس از دوران صفویه در ایران وجود داشت اما مدارس نوین از 1262 یعنی حدود 40 سال قبل از رضاشاه در تهران و شهرهای دیگر تاسیس شده بود.
6- بهداشت و بیمارستان در زمان رضاشاه پایه گذاری شد❗️
بیمارستان های جدید از جمله بیمارستان سینا درسال 1266 سی و هشت سال قبل از او در ایران وجود داشت.
7- سیستم حقوقی ایران توسط رضاشاه پایه گذاری شد چون او یک حقوقدان بود نه سرهنگ❗️
نخستین قوانین حقوقی مدرن بنام اصول محاکمات کیفری در 1289 به قلم مرحوم شهید مدرس و مشیرالدوله و امام جمعه خویی نوشته شده است و رضاپالانی چیزی که سرش نمیشد، قانون وحقوق بود.
8 روزنامه نگاری از دوره رضاشاه وارد ایران شد❗️
اولین روزنامه ها مانند کاغذ ـ اخبار، وقایع ـ التفاقیه دهها سال قبل از دوره پهلوی در ایران منتشر شد؛ و تا قبل از کودتای رضاخان ده ها نشریه و روزنامه در تهران و شهرستان ها در کمال آزادی منتشر می شد.
9-برق در دوره رضاشاه وارد ایران شد❗️
46سال قبل از رضاشاه نخستین کارخانه برق توسط میرزا علی خان امینالدوله که آن موقع امینالملک لقب داشت در مجمعالصنایع جنب خیابان باب همایون تهران تاسیس گشت و ناصرالدینشاه روز جمعه 17 رمضان 1296 (برابربا 12 شهریور 1258 ش) به شهر آمد و با روشن کردن چراغی آن کارخانه را افتتاح کرد.
10- فرهنگستان زبان فارسی توسط رضاشاه انجام شد❗️
اولین تلاش ها برای راه اندازی فرهنگستان زبان فارسی در دوره ناصری صورت پذیرفت.
شبکه های ماهواره ای طبق دستور روسای خود میکوشند تا پهلوی را سفید جلوه دهند اما با مدل «دوستی خاله خرسه» ای که در پیش گرفتهاند، بیشتر باعث رسوایی این خاندان فاسد و بی وطن شدهاند.
زنده کردن استخوان های پوسیده
معاد جسمانی
زنده کردن استخوان های پوسیده
وَ ضَرَبَ لَنا مَثَلاً وَ نَسِيَ خَلْقَهُ قالَ مَنْ يُحْيِ الْعِظامَ وَ هِيَ رَميمٌ (78)
قُلْ يُحْييهَا الَّذي أَنْشَأَها أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ هُوَ بِكُلِّ خَلْقٍ عَليمٌ (79)
در خالی که آفرینش نخستین خود را از یاد برده براى ما مَثَلى زد [و] گفت: چه کسی این استخوانها را در حالى كه پوسيده اند زنده مى كند؟ (78)
بگو: همان کسی كه نخستين بار آن را پدید آورد، زنده اش مى كند، و او به هر چیزی داناست. (79) (سوره مبارکه یس)
توضیح:
این آیه هم پاسخی به انکار معاد از سوی کافران است و هم دلیلی بر معاد جسمانی؛ زیرا از زنده کردن همان استخوان پوسیده سخن می گوید. گفتنی است این آیه زمانی نازل شد که فردی از مشرکان استخوان پوسیده ای از قبرستان یافته و به نزد پیامبر صل الله علیه و آله آمد. سپس آن استخوان را با دست خود خردکرد و به آن حضرت گفت: چه کسی این استخوان متلاشی شده را دوباره زنده می کند؟ آیه ی فوق نازل شد و جواب او را داد.
حدیث:
شخص مادی گرایی به امام صادق علیه السلام عرض کرد: چگونه انسان پس از مرگ دوباره زنده می شود؛ درحالی که بدن او پوسیده و اعضای بدن متلاشی شده است؛ یک عضو در فلان شهر طعمه درندگان شده و عضو دیگر در جای دیگر خوراک خزندگان، عضو دیگر خاک گردیده و با گل آن دیواری بنا شده است؟ حضرت فرمود: آن کسی که بدن را از هیچ آفرید و بدون الگوی سابقی آن را صورتگری کرد، می تواند مانند اول آن را بازگرداند».
خانه ای در کنار خانه ی رسول خدا در بهشت
به امام صادق عرض شد:
” والله لو فلقت رمانة بنصفين فقلت هذا حرام و هذا حلال؛ به خدا قسم اگر یک انار را دو نیم کنید و بفرمائید این نیمه اش حرام و نیمه دیگرش حلال است، قطعا گواهی می دهم که آن قسمتی را که فرمودید حرام است، می گویم حرام است؛ حضرت دوباره فرمودند: ” رحمك الله، رحمك الله؛ خداوند تو را مورد لطف و رحمتش قرار دهد".
این یعنی اعتماد به حجت خدا، باور عصمت امام، ماموم امام بودن….
وقتی از دنیا رفت، حضرت در نامه ای به مفضل چنین نوشتند:
” عبد الله بن ابی یعقوبی از دنیا رفت در حالی که به عهده با خدا و رسول خدا و امامش وفادار بود، به فرزند رسول خدا بودنم قسم! ما کان في عصرنا أحد أطوع لله و لرسوله و لامامه منه؛ در زمان ما کسی پیروز تر از او نسبت به خدا و رسول خدا و امامش نبود! و پیوسته چنین بود تا این که از دنیا رفت و خداوند در بهشت، خانه ای در کنار خانه رسول خدا و امیر المومنین به او داده است".
و می توان چنین بود…
خانواده ات را به نماز امر کن
نکاتی درباره آیه ۱۳۲ سوره طه:
وَأْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلَاةِ وَاصْطَبِرْ عَلَيْهَا لَا نَسْأَلُكَ رِزْقًا نَحْنُ نَرْزُقُكَ وَالْعَاقِبَةُ لِلتَّقْوَى.
1️⃣ این آیه را باید مرتبط با آیه قبل و برای رهایی از دنیاطلبی و خیره شدن به دنیاپرستان ببینیم.
2️⃣ أمـر:
اولا: غیر از تحکم و اجبار و نصیحت و اندرز و موعظه است.
ثانیا: برای افراد کافر و تارک الصلوه نیست.
ثالثا: دستوری برای پنج زمان نیست بلکه فرمانی دائمی و لاینقطع و برای تمام لحظات زندگی است. مانند فرمان به عدل و احسان که برای تمام ابعاد زندگی است:
إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ،
رابعا: باید کاری شبیه کار شیطان!! باشد که دائما افراد بشر را با وسوسه های جذاب و با رغبت به زشتی و فحشاء، می کشاند: إِنَّما يَأْمُـــرُكُمْ بِالسُّوءِ وَ الْفَحْشاءِ.
پس به نظر می رسد: أمـر به معنی: فعال کردن و اجرایی کردن و جــاری ساختن باشد.
شاید فرق أمر به نماز با إقامه نماز در این باشد که در أمر به نماز، ابتدا باید مفاهیم نماز در درون فرد چنان روشن جاری شوند که توجــه او به آسمان و به معبودش دوخته شود،
اما در إقامه نماز، کاربرد مفاهیم نماز باید چنان روشن باشد که روابط بیرونی فرد را عاقلانه و مؤمنانه مدیریت کند و او را از هر گونه فحشاء و منکری، گریزان سازد،
3️⃣ أهل:
یک خصوصیت ثابت ذاتی نیست بلکه شامل هر فردی می شود که با أمرکننده، أهلیت یافته باشد. پس ممکن است همسر و فرزند هم أهل باشند یا مانند همسر و پسر حضرت نوح علیه السلام و همسر حضرت لوط علیه السلام، أهل نشده باشند و ممکن است افرادی مثل جناب سلمان و جناب فضه ….. هم، به أهلیت رسیده باشند.
4️⃣ الصلوه:
به احتمال زیاد، خواندن نماز نیست، زیرا صلوه در اصل، توجه دائمی به معبود است. پس احتمالا این فرمان، برای تفهیم مفاهیم نماز و برای إقامه و جاری شدن أجزاء آن در درون و بیرون و در تمام ابعاد زندگی انسان مؤمن است. لذا بلافاصله می فرماید:
وَ اصْطَـــبِرْ عَلَیْهَا
اِصطَبر علیها:
هم شامل پایداری دائمی در جریان داشتن نماز در خود فرد و هم پایداری دائمی در توجه دادن به أهل برای اجرای نماز است.
5️⃣ هرگاه وضع زندگى رسول أکرم صلی الله علیه و آله تنگ مى شد با خواندن این آیه به أهلشان دستور نماز مى دادند. پس این احتمال هم هست که این آیه برای کارگشایی و إجابت تقاضاهای خاص و عبور از مشکلات سخت است. مثلا: برای تقاضای باران، و یا رفع فتنه ها و …. باید تقاضا کننده، أهل نماز باشد. برخی از معصومین صلوات الله علیهم هم، قبل از ورود به دربار خلفاء غاصب و ظالم، نماز می خواندند.
6️⃣ همانطور که هر سروان، سرگرد، سرهنگ و امیر و سرداری، باید زیر مجموعه خود را فعال و با توجه و با نشاط و آماده باش نگهدارد، هر پدری، هر همسری، هر فرماندهی و هر رهبری هم طبق این آیه، باید تفهیم مفاهیم نماز و کاربردی و جاری شدن آنها در أهل خود را تکلیف الهی و واجب خود بداند.
7️⃣ أمر أهل به نماز و صبر بر نماز و صبر بر این أمر، نبـــــاید برای ترحم به اسلام و رفع نیاز خدا باشد بلکه هر مسلمان مؤمنی، باید برای سلامت و سعادت خودش، خودش را محتاج این أمر و این نماز بداند: لَا نَسْـــئَلُکَ رِزْقاً نَّحْنُ نَـــرْزُقُکَ
8️⃣ خلاصه اینکه این أمر و این نماز و این صبر بر آن دو، باید به نحوی ترجمه شوند که مسلمانان مؤمن را به تقوای الهی برساند.