درونگرایی و برون گرایی در زوجین
ﺗﻔﺎوت ھﺎی ﺷﺨﺼﯿﺘﯽ ﻣﯿﺎن ھﻤﺴﺮان ﻣﻤﮑﻦ اﺳﺖ ﻣﺸﮑﻼﺗﯽ در راﺑﻄﻪ آﻧﮫﺎ اﯾﺠﺎد ﮐﻨﺪ، از ﺟﻤﻠﻪ ﺗﻔﺎوت از ﻟﺤﺎظ دروﻧﮕﺮاﯾﯽ و ﺑﺮوﻧﮕﺮاﯾﯽ، ﺑﺮای ﻣﺜﺎل ﻣﻤﮑﻦ اﺳﺖ اﻧﺴﺎﻧﯽ ﮐﻪ رواﺑﻂ اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﭘﺮھﯿﺎھﻮ و ﭘﺮﺷﻮری دارد، ھﻤﺴﺮی را اﻧﺘﺨﺎب ﮐﻨﺪ ﮐﻪ ﺧﻮاھﺎن زﻧﺪﮔﯽ آرام ﺗﺮ و ﺑﯽ ﺳﺮوﺻﺪاﺗﺮی اﺳﺖ. ازدواج این دو که از این لحاظ هیچ وجه تشابهی با هم ندارند بی مشکل نیست.ھﻤﻪ ﻣﺎ وﯾﮋﮔﯽ ھﺎی ﺷﺨﺼﯿﺘﯽ ای دارﯾﻢ ﮐﻪ ﺑﻪ راﺣﺘﯽ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﺪ و ﻣﺘﺎﺳﻔﺎﻧﻪ اﮔﺮ ﻧﺘﻮاﻧﯿﻢ ﺑﺎ ھﻢ ﺑﻪ ﺗﻌﺎﻣﻞ ﺑﺮﺳﯿﻢ، ﻋﺮﺻﻪ ﺑﺮ ﻣﺎ ﺗﻨﮓ ﻣﯽ ﺷﻮد و ﺗﻨﺶ ھﺎی ﻧﺎﺧﻮﺷﺎﯾﻨﺪی را ﺗﺠﺮﺑﻪ ﺧﻮاھﯿﻢ ﮐﺮد.
ھﻤﻪ اﻧﺴﺎن ھﺎ ﻣﻌﯿﺎرھﺎی ﻧﺎﺧﻮدآﮔﺎھﯽ ﺑﺮای اﻧﺘﺨﺎب ھﻤﺴﺮ دارﻧﺪ ﻣﺜﻼ ﺑﻌﻀﯽ ﺑﻪ طﻮر ﻏﯿﺮارادی ﺑﻪ دﻧﺒﺎل ھﻤﺴﺮی ھﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺷﺒﺎھﺖ زﯾﺎدی ﺑﻪ واﻟﺪ ﻣﺤﺒﻮﺑﺸﺎن داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ. اﻟﺒﺘﻪ ﻋﮑﺲ اﯾﻦ اﺗﻔﺎق ﻧﯿﺰ رخ ﻣﯽ دھﺪ؛ ﯾﻌﻨﯽ ﻣﻤﮑﻦ اﺳﺖ ﻓﺮدی از ھﺮ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ واﻟﺪش ﺷﺒﺎھﺖ دارد، ﮔﺮﯾﺰان ﺑﺎﺷﺪ.
ﺑﻌﻀﯽ ﻧﯿﺰ ﺑﻪ دﻧﺒﺎل ﮐﺴﯽ ھﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ وﯾﮋﮔﯽ ھﺎی او را در وﺟﻮد ﺧﻮد ﻧﻤﯽ ﺑﯿﻨﻨﺪ و درواﻗﻊ ﺑﺎ ﯾﺎﻓﺘﻦ اﯾﻦ آدم، ﻧﯿﻤﻪ ﮔﻤﺸﺪه ﯾﺎ ﺳﺮﮐﻮب ﺷﺪه ﺧﻮدﺷﺎن را ﻣﯽﯾﺎﺑﻨﺪ.ﻣﺜﻼ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ اﺻﻼ ﻗﺪرت ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ و رھﺒﺮی ﻧﺪارد، ھﻤﺴﺮی را اﻧﺘﺨﺎب ﻣﯽ کند که مدیر مدبری است.
در ﻣﻮرد ازدواج ﯾﮏ ﻓﺮد ﺑﺮوﻧﮕﺮا و دروﻧﮕﺮا ﻧﯿﺰ ﻣﻤﮑﻦ اﺳﺖ ﭼﻨﯿﻦ ﺧﻮاﺳﺖ ﻧﺎﺧﻮدآﮔﺎھﯽ ﺑﺎﻋﺚ ازدواج ﺷﺪه ﺑﺎﺷﺪ. ﺑﺮای روﺷﻦ ﺗﺮ ﺷﺪن ﻣﻮﺿﻮع ﺑﺎﯾﺪ ﺗﻌﺮﯾﻔﯽ از ﺑﺮوﻧﮕﺮاﯾﯽ و دروﻧﮕﺮاﯾﯽ داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯿﻢ:
ﺑﺮوﻧﮕﺮاھﺎ
ﺑﺮوﻧﮕﺮاھﺎ اﻧﺮژی ﺧﻮد را از ﺑﺮﺧﻮردھﺎ و رواﺑﻂ اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﺑﯿﺸﺘﺮ و ﺣﻀﻮر در ﺟﻤﻊ ﺑﻪ دﺳﺖ ﻣﯽ آورﻧﺪ و ﻋﻼﻗﻪ زﯾﺎدی ﺑﻪ ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ ھﺎی دﺳﺘﻪ ﺟﻤﻌﯽ دارﻧﺪ. ﻣﺠﻠﺲ ﮔﺮداﻧﯽ ، ﺷﻮخ طﺒﻌﯽ و ﺑﺬﻟﻪ ﮔﻮﯾﯽ از ﺧﺼﻮﺻﯿﺎت ﺑﺎرز اﯾﻦ اﻓﺮاد اﺳﺖ.
دروﻧﮕﺮاھﺎ
ﮔﺎھﯽ ﺗﺼﻮر ﻣﯽ ﺷﻮد دروﻧﮕﺮاھﺎ ﻋﻼﻗﻪ ای ﺑﻪ ارﺗﺒﺎط ﺑﺎ دﯾﮕﺮان ﻧﺪارﻧﺪ، اﻣﺎ ﭼﻨﯿﻦ ﻧﯿﺴﺖ زﯾﺮا ﺑﺮای رﻓﻊ ﺧﺴﺘﮕﯽ، ﺑﻪ دﺳﺖ آوردن دوﺑﺎره اﻧﺮژی ﺟﺴﻤﺎﻧﯽ و رواﻧﯽ و ﺷﺎداﺑﯽ ﺷﺎن ﻧﯿﺎز دارﻧﺪ زﻣﺎﻧﯽ را ﺑﻪ ﺧﻮد اﺧﺘﺼﺎص دھﻨﺪ ﯾﺎ ﺑﻪ اﺻﻄﻼح ﺑﺎ ﺧﻮد ﺧﻠﻮت ﮐﻨﻨﺪ.
اﻧﺴﺎن ھﺎی دروﻧﮕﺮا از دﯾﺪ دﯾﮕﺮ اﻓﺮاد ﺟﺎﻣﻌﻪ ﻣﻌﻤﻮﻻ ﺧﺠﺎﻟﺘﯽ و ﺣﺘﯽ ﮔﺎھﯽ ﻣﻐﺮور ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﻣﯽ آﯾﻨﺪ، اﻣﺎ ﻟﺰوﻣﺎ ﺧﺠﺎﻟﺘﯽ و ﻣﻐﺮور ﻧﯿﺴﺘﻨﺪ ﮔﺮﭼﻪ ﺷﺎﯾﺪ درک اﯾﻦ رﻓﺘﺎرھﺎ ﺑﺮای دﯾﮕﺮان ﮐﻤﯽ دﺷﻮار ﺑﺎﺷﺪ.
مرز در خانواده
از مسائل مهم خانواده، فاصله روانشناختی اعضا و محدوده عمل زیر منظومه ها در خانواده است که از آن به مرز تعبیر می شود. بر اساس قواعدی که در هر خانواده وجود دارد، افراد در می یابند که برخی مناطق برای آنها مجاز، برخی عبور با احتیاط و برخی دارای علامت«توقف» یا « عبور ممنوع» است. اگر فرد از مرزهای غیر مجاز عبور کند، اعضای خانواده مکانیزمهایی را برای تنظیم و مهار او در پیش خواهند گرفت و فرد، گاه تسلیم می شود و در مواقعی به چالش با اعضای خانواده بر می خیزد؛ از این رو اعضای خانواده کم و بیش از جغرافیای محدود خود آگاهند.
ادامه دارد…
الگوی تحصیل
الگوها و زیر ساخت های سبک زندگی
الگوی تحصیل :
الگوی تحصیل غربی هم الگوی نوینی در خدمت اهداف سرمایه داری و هماهنگ با سایر سبک ها و الگوهای اجتماعی است ،به عنوان مثال ،محور اصلی در تغییر جایگاه زنان با سواد شدن و تعلیم و تربیت آن ها به مفهوم غربی است و این با سوادی قطعه ای از پازل سبک زندگی غربی است که با قطعات دیگر آن دستگاه، هماهنگ است و آنها را هم به دنبال می آورد . وقتی با سواد شدن زنان به دانشگاهی شدن آن ها و و دانشگاهی شدن به فراگیری فرمول ها و ارزش های خاص تعریف شد. بلافاصله توقع اشتغال هم پیدا می شود که این توقع، روابط و نقش های زن و مرد را در خانواده تغییر می دهد .همچنین مفهوم مشارکت اجتماعی ،دگرگون می شود ،چرا که وقتی زن از مهارت های خاصی برخوردار می شود، متناسب با آن اشتغال ایجاد می شود و مفهوم مشارکت اجتماعی تبدل پیدا می کند.در این بین آرام آرام از جاذبه های زنانه هم در محیط کار و محیط اجتماعی استفاده خواهد شد و نمایش جذابیت های جنسی ارزشمند تلقی می شود. اینجاست که نظام سرمایه داری شهوات را هم به نفع خود سازماندهی کرده و ساختار هایی برای آن به وجود می آورد و مفهوم خانواده را تغییر می دهد و همجنس گرایی و سایر فعالیت های ناسازگار با خانواده را به قانون تبدیل می کند.
خرده الگوهای سبک زندگی که اشاره وار مطرح شد در کنار هم قرارمی گیرند و در هم انعکاس می بابند و در درون الگوی بزرگتر و شامل تری انسجام می یابند، این الگوی کلان یا ابر الگو همان الگوی توسعه یا پیشرفت اجتماعی است که در قانون اساسی و اسناد بالا دستی کشور بازتاب می یابد.
برشی از کتاب : نگرشی در مسئله سبک زندگی ، آیت الله سید محمدمهدی میرباقری
اعطای درجات...
فضیلت علم
«يَرْفَعِ اللَّهُ الَّذينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ الَّذينَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجاتٍ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ خَبير؛
خداوند از میان شما کسانی را که ایمان آورده اند، بالا می برد و کسانی را که به آن ها دانش عطا شده، درجاتی رفعت می بخشد و خداوند از آن چه می کنید، آگاه است.(مجادله:11)
تعبير به” درجات” (به صورت نكره و با صيغه جمع) اشاره به درجات عظيم و والايى است كه خداوند به اينگونه افرادى كه علم و ايمان را تواما دارا هستند مى دهد.
گرچه آيه در مورد خاصى نازل شده، ولى با اين حال مفهوم عامى دارد و نشان مى دهد آنچه مقام آدمى را نزد خدا بالا مى برد، دو چيز است: 1- ايمان 2-علم.
درجات انسان به اندازه ایمان اوست و درجات ایمان نیز به اندازه دریافت معارف و علوم ائمه علیهم السلام است،علم امام سرچشمه ایمان است( ائمه خزان علم الله هستند)، اگر انسان بتواند در نهر عظیم علم معصوم سیر کند و به معارف مکنون در قلب امام دست یابد، به درجات عظیمی دست یافته است و این مقام نسیب هر کسی نمی شود و فقط کسانی که مانند سلمان از اهل بیت شدند و از اهل این خانه « فی بیوت أذن الله أن ترفع…» شدند، اعطا می شود.
حدیث:
قال الصادق علیه السلام: من تعلم العلم و عمل به و علم لله دعی فی ملکوت السماوات عظیما فقیل: تعلّم لله و عمل لله و علم لله؛
هر کس برای خدا دانش بیاموزد و به آن عمل کند و به دیگران آموزش دهد، در ملکوت آسمانها به بزرگی یاد شود و گویند: برای خدا آموخت و برای خدا عمل کرد و برای خدا آموزش داد.
الگوی مسکن
الگوها و زیر ساخت های سبک زندگی
الگوی مسکن:
در دنیای امروز مسکن هم الگوی خاصی پیدا کرده است ،در مدل های جدید آپارتمانی ،هر کس واحد مجزایی دارد و معاشرت های قدیمی و روابط ارحام ؛کم فروغ شده و روابط اقشار ،انضباط درستی ندارد .در سبک قدیم خانواده ها بزرگ و عشیره ای بودند و یک پدر با فرزندانش در یک خانه زندگی می کرد و فرهنگ معاشرت خاصی در آنجا حاکم بود و اخلاق خاصی بین ارحام شکل می گرفت. در خانه های قدیم که هنوز هم در بعضی شهر ها وجود دارد ،غیر از این که دارای بخش «اندرونی» و «بیرونی» بودند درب آن ها دو کوبه، یکی مخصوص آقایان ودیگری مخصوص بانوان داشت که معلوم می شد آن کسی که درب خانه را می زند زن است یا مرد و چه کسی باید پشت در به استقبال برود، یعنی نوعی انضباط و دقت در مواجهه اقشار وجود داشت و ارزش و اخلاق خاصی رعایت می شد.
در معماری هم دو سبک وجود دارد :معماری برون گرا و معماری درون گرا .در معماری درونگرا مناسبات معماری به گونه ای تنظیم می شود که روابط انسانی هم تحت تاثیر آن قرار می گیرد .در معماری درون گرا رابطه اقشار ،محدود می شود و مراعات روابط عفیفانه بین زن و مرد آسان است و اگر کسی بخواهد در چنین خانه ای عفیف نباشد ،باید خیلی زحمت بکشد و آبروی خود را به خطر بیندازد . ولی در معماری جدید و برون گرا که ساختمان باز بنا می کنند پنجره ها به گونه ایست که از بیرون به داخل خانه اشراف وجود دارد، در داخل خانه هم آشپر خانه باز است و در سالن پذیرایی این خانه محرم و نامحرم رفت و آمد میکنند در این حال بستر بی عفتی فراهم می شود ،یعنی رعایت حجاب و عفت برای بانوی خانه که می خواهد پذیرایی کند ،دشوار می شود. مدتی چادر به سر میکند و به خودش سختی میدهد اما کم کم مواجهه با نامحرم هایی مثل برادر شوهر یا دوست شوهر عادی میشود . ازپوشش و حجاب خود هم می کاهد. کمی جلو تر، نسبت به فرهنگ عفاف هم بدبین می شود و به نظرش می آید که حجاب ،موجب درد سر و اذیت و اسارت است و آزادی را از زن سلب می کند.