راز عاقبت به خیر شدن جناب حرّ
1.سپری به نام «ادب»
جناب حرّ هر چند خطاهای بزرگی داشت - به عنوان مثال قصد داشت که حضرت سید الشهدا علیه السلام را به دشمن تحویل دهد یا اینکه راه را بر حضرت بست- اما این خطاها را جبران کرد. ایشان در عین این که با امام مخالفت می کرد ولی ادب را هم رعایت می کرد. بخصوص در احترام نسبت به حضرت زهرا سلام الله علیها ادب خود را به شکل برجستهای نشان داد. آن چنان که وقتی حضرت خطاب به او فرمودند: «سَکَلَتکَ اَمُّک؛ مادرت به عزایت بنشیند» جناب حرّ گفت: «اگر در میان عرب کسی جز شما مادرم را یاد می کرد من نیز مادر او را یاد می کردم اما عظمت مادر شما حضرت زهرا سلام الله علیها مانع از این کار است.» به عبارت دیگر نقطه برجسته ی ادب حّر در برابر امام، مسئله ادب او نسبت به حضرت زهرا سلام الله علیها است.
امروز در جامعه ما این مسئله بسیار مورد نیاز است و ما بسیار به این سپر بزرگ (ادب) نیاز داریم. برای منتظران امام عصر علیه السلام نیز این مسئله درس بزرگی است که حتی با دشمن خود «ادب» را مراعات کنند.
2.تفکر و تعقل
روایت داریم که یک ساعت تفکر از عبادت 70 سال بهتر است. از شیخ مرتضی انصاری سوال کردند که چگونه چنین چیزی ممکن است؟ آیا می شود کسی یک ساعت تفکر کند و این تفکر او از عبادت 70 ساله یک عابد برتر باشد؟ شیخ انصاری فرمودند: «بله، فکری مانند فکر جناب حرّ در روز عاشورا؛ او یک ساعت تفکر و تأمّل کرد و بهشت و جهنم را تشخیص داد؛ اما عمر سعد سالها عبادت کرد و در پایان نتوانست راه درست را تشخیص دهد» بنابراین برتری یک لحظه تفکر از 70 سال عبادت را می توان از جناب حر آموخت.