چيستي قانون جذب
قانون جذب بيان مي كند كه هر چه كه در ذهن باشد مشابه آن در خارج تحقق خواهد داشت . مي توان گفت همان قانون جاذبه است ولي در حيطه ذهن آدمي. اين قانون بيان قانون تشابه مي باشد كه شبيه ، شبيه خود را مي آفريند. در قانون تشابه افکار و باورها و قدرت تجسم نقش اصلی را دارند. به همین علت جادوگران معتقد بودند که برای باروی و حاصل خیزی مزارع باید در کشتزارها اعمال جنسی و باروی انجام داد.
در قانون جذب نقش محوري در قدرت فكر و ذهن مي باشد كه با تصور خواسته ها ذهن مشابه خود را در خارج خلق خواهد كرد «هر چیز را در ذهنت مجسم کنی، آن را در دستهایت خواهی داشت»
سادهترین ذهنیتی که میتوان از قانون جاذبه داشت ، این است که خودمان را به شکل یک آهن ربا فرض کنیم و میدانید که میتوانید چیزهای دیگر را میتوان با نیروی خودتان جذب کنید . نقش هر کسی به عنوان یک انسان ، پایبندی به افکارمان در مورد چیزهایی است که میخواهیم و باید در ذهنمان مشخص کنیم که چه چیزی میخواهیم و از این جا ما شروع به احضار یکی از بزرگترین قوانین کاینات میکنیم . اين قانون جذب است . شما چیزی را که بیشتر به آن فکر میکنید جذب میکنید .
این اصل را میتوان به صورت خلاصه در سه عبارت ساده بیان کرد :
1- افکار ، 2- تبدیل میشوند به ، 3- اجسام . به همین خاطر اگر یک فکر را بارها و بارها در ذهنتان بیاورید مثل خریدن ماشین آخرین مدل ، تاسیس یک شرکت ، پیدا کردن همسر دلخواهتان و …. آن موقع شما دارید آن فرکانس را به صورت پیوسته منتشر میکنید . بیشتر مردم به این فکر میکنند که چه چیزهایی را نمیخواهند و تعجب میکنند که چرا برایشان بارها و بار ها رخ می دهد .
در واقع قانون جاذبه هیچ اهمیتی نمیدهد که شما چه چیزی را خوب و چه چیزی را بد به ذهنتان میآورید . و این که شما آن چیر را میخواهید یا نمیخواهید . جاذبه به افکار شما پاسخ میدهد . بنابراین اگر شما یک جا نشستهاید و به کوهی از بدهکاریها نگاه میکنید ، و احساس بسیار بدی دارید ، این همان سیگنالی است که دارید به کاینات عرضه میدارید . و این چیزی است که بیشر بدست خواهید آورد در موقعی که در ذهنتان چیزی را نمیخواهید و در درونتان فریاد عقب راندن آن چیز را میزنید ، در واقع آن را عقب نمیرانید ! بلکه آن را به سمت خود میکشیدشما فکر آن چیزی را که نمیخواهید را فعال میکنید و حالا قانون جاذبه چیزهایی از همین قبیل را سر راه شما قرار میدهد ».
قانون جذب متولد شده از انديشه اومانيستي مي باشد كه هر چه هست انسان است و خواسته هاي فردي او. در واقع در اومانیسم نوعی انکار آشکار مبدأ هستی وجود دارد و می کوشد تا انسان را مالک الرقاب هستی و منشأ و غایت همه چیز معرفی کند.در تئوري راز مؤلفه هاي اين انديشه به وضوح روشن مي باشد
يكي از مباني و پشتوانه هايي كه براي اين تئوري ذكر كرده اند توسل به علوم جديد مثل فيزيك كوانتوم ميباشد.
فيزيك كوانتوم مي گويد همه عالم از انديشه خلق شده. ما واقعيت ها را خلق ميكنيم ما ماشين توليد واقعيت ها هستيم بنابرين قابل توجيه است چيزي را كه ميبينيم توهمي بيش نيست بنابراين هيچ راهي براي بيرون آمدن از اين توهم و ديدن آنچه واقعا در بيرون از ذهن ما وجود دارد نيست.