هیجان های اولیه و هیجان های ثانویه
هیجان های اولیه :
واکنش های احساسی آنی و بلافاصله ما به تجربیات درونی و بیرونی را هیجان های اولیه (یا هیجان های وابسته به تجربه) گویند.
این هیجان های بلافاصله احساس های شدید را در ما دامن می زنند و به نظر می رسد افکار و تصاویر ذهنی ما در پدیدایی هیجان های اولیه نقش ندارند.
برای مثال اگر در مسابقه ای برنده شوید (تجربه بیرونی) بلافاصله احساس خوشحالی و ذوق زدگی می کنید.
اگر یکی از نزدیکان شما فوت کند (تجربه بیرونی) بلافاصله غمگین می شوید.
اگر درد شدیدی در قفسه سینه پدید آید (تجربه درونی) احتمالا به طور آنی بترسید.
هیجان های ثانویه :
واکنش های هیجانی یا احساسی ما به هیجان های اولیه مان را هیجان های ثانویه گویند. به نظر می رسد که افکار ما نقش بسزایی در پدیدآیی هیجان های ثانویه دارند.
برای مثال دیشب وقتی دیدم طبق برنامه قبلیم یکی از تعهدهای کاریم به اتمام نرسیده است (تجربه بیرونی) بلافاصله مضطرب شدم (هیجان اولیه) و از اینکه ممکنه پیش مشتری بدقول بشوم و بی دلیل مضطرب شدم، از دست خودم عصبانی و خشمگین (هیجان ثانویه) شدم و حتی اضطراب اولیه ام شدت یافت و حتی به خاطر اینکه چرا یک کار ساده رو به موقع تموم نکردم، از خودم ناامید (هیجان ثانویه) شدم.
1️⃣ نکته اول:
همان طور که درمثال بالا مشاهده کردید هیجان اولیه من (اضطراب) خیلی سریع،پیچیده، چند وجهی و شدید شد (خشم، عصبانیت، اضطراب شدید و ناامیدی)…
2️⃣ نکته دوم:
اگر من هیجان اولیه و اصیل خودم را بهتر احساس می کردم (یعنی به آن توجه می کردم و شناسایش می کردم) آن وقت هیجان های ثانویه من به صورت یک زنجیره پایان ناپذیر بروز نمی کردند و مرا رنج نمی دادند و خیلی راحت می توانستم با هیجان اولیه ام کنار بیایم…
3️⃣ نکته سوم:
مدیریت هیجان های اولیه بسیار مشکل است اما این مهم نیست. مهم مدیریت و تنظیم هیجان های ثانویه ای است که رنج و عذاب به زندگی وارد می کنند. مهم آن است که با استفاده از برنامه تنظیم هیجان، هیجان های ثانویه تان را به شیوه های موثر مدیریت کنید و حتی اجازه بروز ندهید…
4️⃣ نکته چهارم:
شواهد علمی نشان می دهند که با یادگیری مهارتهای بی شمار تنطیم هیجان های ثانویه ، به احتمال خیلی زیاد به صورت خودبه خود به تنطیم هیجان های اولیه هم برسیم.
مركز مشاوره دانشگاه تهران