هدف خلقت انسان از ديدگاه قرآن
وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُونِ (56 ذاریات)
56- من 0 جن و انس را نيافريدم جز براى اينكه عبادتم كنند (و از اين طريق تكامل يابند و به من نزديك شوند).
از مهمترين سؤالاتى كه هر كس از خود مىكند اين است كه” ما براى چه آفريده شدهايم"؟ و” هدف آفرينش انسانها و آمدن به اين جهان چيست"؟
توضيح اينكه: بدون شك هر فرد عاقل و حكيمى كه كارى انجام مىدهد هدفى براى آن در نظر دارد، و از آنجا كه خداوند از همه عالمتر و حكيمتر است بلكه با هيچ كس قابل مقايسه نيست اين سؤال پيش مىآيد كه او چرا انسان را آفريد؟ آيا كمبودى داشت كه با آفرينش انسان بر طرف مىشد؟! آيا نيازى داشته كه ما را براى پاسخگويى به آن آفريده است؟! در حالى كه مىدانيم وجود او از هر جهت كامل و بى نهايت در بى نهايت است و غنى بالذات.
پس طبق مقدمه اول بايد قبول كنيم كه او هدفى داشته، و طبق مقدمه دوم بايد بپذيريم كه هدف او از آفرينش انسان چيزى نيست كه بازگشت به ذات پاكش كند.
از سوى ديگر در آيات قرآن تعبيرهاى مختلفى در باره هدف آفرينش انسان شده است: در سوره (ملك- 2) مساله آزمايش و امتحان انسانها از نظر” حسن عمل” به عنوان يك هدف معرفى شده است.
در سوره (طلاق- 12)،” علم و آگاهى از قدرت و علم خداوند” به عنوان هدفى براى آفرينش آسمانها و زمين (و آنچه در آنها است) ذكر شده است.
در سوره (هود- 118 و 119) ،رحمت الهى هدف اصلى آفرينش انسان است.
اما آیه مورد بحث(56 ذاریات) تنها روى مساله عبوديت و بندگى تكيه مىكند، و با صراحت تمام آن را به عنوان هدف نهايى آفرينش جن و انسان معرفى مىنمايد.
اندكى تامل در مفهوم اين آيات ، و آنچه مشابه آن است، نشان مىدهد كه هيچ تضاد و اختلافى در ميان آنها نيست، در واقع بعضى هدف مقدماتى، بعضى متوسط و بعضى هدف نهايىاند و بعضى نتيجه آن.
هدف اصلى همان” عبوديت” است كه در آيات مورد بحث به آن اشاره شده، و مساله” علم و دانش” و” امتحان و آزمايش” اهدافى هستند كه در مسير عبوديت قرار مىگيرند، و” رحمت واسعه خداوند” نتيجه اين عبوديت است.
باين ترتيب روشن مىشود كه ما همه براى عبادت پروردگار آفريده شدهايم، اما مهم اين است كه بدانيم حقيقت” عبادت” چيست؟
آيا تنها انجام مراسمى مانند ركوع و سجود و قيام و قعود و نماز و روزه منظور است؟ يا حقيقتى است ما وراى اينها؟ هر چند عبادات رسمى نيز همگى واجد اهميتند.
” عبوديت"- آن گونه كه در متون لغت آمده- اظهار آخرين درجه خضوع در برابر معبود است، و به همين دليل تنها كسى مىتواند معبود باشد كه نهايت انعام و اكرام را كرده است و او كسى جز خدا نيست.
بنا بر اين عبوديت نهايت اوج تكامل يك انسان و قرب او به خدا است.
عبوديت نهايت تسليم در برابر ذات پاك او است.
عبوديت اطاعت بى قيد و شرط و فرمانبردارى در تمام زمينههاست.
و بالآخره عبوديت كامل آن است كه انسان جز به معبود واقعى يعنى كمال مطلق نينديشد، جز در راه او گام بر ندارد، و هر چه غير او است فراموش كند، حتى خويشتن را!
و اين است هدف نهايى آفرينش بشر كه خدا براى وصول به آن ميدان آزمايشى فراهم ساخته و علم و آگاهى به انسان داده، و نتيجه نهائيش نيز غرق شدن در اقيانوس” رحمت” او است.
در حديثی از امام صادق عليه السلام مىخوانيم كه امام حسين ع در برابر اصحابش آمد و چنين فرمود:
خداوند بزرگ بندگان را نيافريده مگر به خاطر اين كه او را بشناسند، هنگامى كه او را بشناسند عبادتش مىكنند، و هنگامى كه بندگى او كنند از بندگى غير او بى نياز مىشوند .
تفسير نمونه، ج22