نکوهش سستی کنندگان در امر به معروف و نهی از منکر
اینک بخش دوم پیام حضرت امام حسین علیه السلام که در این قسمت از پیامش کسانی که وظیفه خود را در مقابل فریضه بزرگ (امر به معروف و نهی از منکر ) نادیده گرفته و در انجام این واجب ، سستی به خرج داده اند، مورد نکوهش و ملامت قرار داده ، آنگاه آثار شوم این سهل انگاری و عواقب تلخ و ثمرات ناگوار این ترک مسوولیت را که پیش از همه متوجه خود آنان گردیده است ، تذکر می دهد و می فرماید:
ثم انتم ایتها العصابة عصابة بالعلم مشهورة ، و بالخبر مذکورة ، و بالنصیحة معروفة ، و بالله فی انفس الناس مهابة ، یهابکم الشریف ، و یکرمکم الضعیف ، و یؤ ثروکم من لا فضل لکم علیه و لا یدکم عنده ، تشفعون فی الحوائج اذا امتنعت من طلابها، وتمشون فی الطریق بهیبة الملوک و کرامة الاکابر .
(شما ای گروه حاضر! ای گروهی که به علم و دانش شهرت دارید! و از شما به نیکی یاد می شود و به خیر خواهی و راهنمایی در جامعه ، معروف شده اید و به خاطر خدا در دل مردم شکوه و مهابت دارید، به طوری که افراد مقتدر از شما بیم دارند، شما را بر خود مقدم می شمارند و نعمتهای خدا را برخود دریغ و بر شما ارزانی می دارند، مردم در حوائج و نیازهایشان ، شما را واسطه قرار می دهند و در کوچه و خیابان با مهابت پادشاهان و شکوه بزرگان ، قدم بر می دارند ).
الیس کل ذلک انما نلتموه بما یرجی عندکم من القیام بحق الله و ان کنتم عن اکثر حقه تقصرون ، فاستختففتم بحق الائمة ، فاما حق الضعفاء فضیعتم ،واما حقکم بزعمکم فطلبتم ، فلا مالا یذلتموه ، و لا نفسا خاطرتم بها للذی خلقها، و لا عشیرة عادیتموها فی ذات الله .
(آیا بر همه این احترامات و قدرتهای معنوی از این جهت نایل نگشته اید که از شما امید می رود تا به اجرای قانون خدا کمر ببندید گرچه در موارد زیادی از قوانین خدا، کوتاهی کرده اید، بیشتر حقوق الهی را که به عهده دارید، فرو گذاشته ، حق ائمه را خوار و خفیف و حق افراد ناتوان را ضایع کرده اید، اما در همان حال به دنبال آنچه حق خویش می پندارند برخاسته اید، نه پولی خرج کرده اید و نه جان را در راه کسی که آن را آفریده به خطر انداخته اید. و نه با قبیله و گروهی به خاطر خدا در افتاده اید ).
انتم تتمنون علی الله جنته و مجاورة رسله و امانا من عذابه ، لقد خشیت علیکم ایها المتمنون علی الله ان تحل بکم نقمة من نقمانه ، لانکم بلغتم من کرامة الله منزلة فضلتم بها، و من یعرف الله لا تکرمون و انتم بالله فی عباده تکرمون .
(شما آرزو دارید و حق خود می دانید که خداوند بهشتش و همنشینی پیامبرانش را ایمنی از عذابش را به شما ارزانی دارد، ای کسانی که چنین انتظارهایی از خدا دارید! من از این بیمناکم که عذابی از عذابهایش بر شما فرود آید؛ زیرا در سایه عزت و عظمت خدا به منزلتی بلند رسیده اید، ولی خدا شناسایی را که مبلغ خداشناسی هستند، احترام نمی کنید حال آنکه شما به خاطر خدا در میانبندگانش احترام دارید ).
و قد ترون عهود الله منقوضة فلا تفزعون ، و انتم لبعض ذمم آبائکم تفزعون ، و ذمة رسول الله مخفورة محفورة و العمی و البکم و الزمنی فی المدائن مهملة ، لا نرحمون و لا فی منزلتکم تعملون ، ولا من عمل فیها تعینون و بالادهان و المصانعة عند تاءمنون ، کل ذلک مما امرکم الله به من النهی و التناهی و انتم غافلون .
(و نیز از آن جهت بر شما بیمناکم که به چشم خود می بینید تعهدات و پیمانهای در برابر خداوند گسسته ، اما نگران نمی شوید در حالی که برای پاره ای از تعهدات پدرانتان آشفته می شوید و اینک تعهداتی که در برابر پیامبر انجام گرفته (تعهد اطاعت از او و جانشینش ) مورد بی اعتنایی است ، نابینایان و اشخاص کر و لال و زمینگیر و ناتوان در همه شهرها بی سرپرست مانده اند، بر آنان ترحم نمی شود و نه مطابق شان و منزلتتان عمل می کنید و نه به کسی که بدین سان عمل کند، مدد می رسانید. با چرب و چاپلوسی ، خود را در برابر ستمکاران ایمن می سازید، تمام اینها دستورهای خداست به صورت نهی یا تناهی (باز داشتن یکدیگر از منکر، که شما از آن غفلت می ورزید ).
و انتم اعظم الناس مصیبة لما غلبتم علیه من منازل العلماء لو کنتم تشعرون ، ذلک بان مجاری الامور و الاحکام علی ایدی العلماء بالله ، الامناء علی حلاله و حرامه ، فانتم المسلوبون تلک المنزلة ، و ما سلبتم ذلک الا بتفرقکمعن الحق و اختلافکم فلی السنة بعد البینة الواضحة .
(و مصیبت شما را از مصایب همه مردم سهمگین تر است ؛ زیرا منزلت و مقامی که باید علما داشته باشند از شما باز گرفته اند؛ چون امور اداری کشور و صدور احکام قضایی و تصویب برنامه های اجرایی به دست دانشمندان روحانی که امین حقوق الهی و به حلال و حرام آگاهند، اجرا شود، اما اینک این مقام را از دست شما ربوده اند و از دست دادن چنین مقامی ، هیچ علتی ندارد جز اینکه از پیرامون حق (قانون اسلام و حکم خدا) پراکنده اید و درباره سنت پس از آنکه دلایل روشن بر حقیقت آن وجود دارد، اختلاف کرده اید ).
و لو صبرتم علی الارض و تحملتم المؤ ونة فی ذات الله کانت امور الله علیکم ترد و عنکم تصدور و الیکم ترجع ، و لکنکم مکنتم الظلمة من منزلتکم ، و استسلمتم امور الله فلی ایدیهم ، یعملون بالشبهات ویسیرون فی الشهوات ، سلطهم علی ذلک فرار کم من الموت ، واعجابک بالحیاة التی هی مفارقتکم ، فاسلمتم الظعفاء فی ایدیهم … .
(شما اگر بر شکنجه و ناراحتی شکیبایی می نمودید و در راه خدا متحمل ناگواری بودید، مقررات برای تصویب ، پیش شما آورده می شد و به دست شما صادر می گردید و شما مرجع کارها بودید، اما به ستمکاران مجال دادید تا این مقام را از دست شما بستانند و اجازه دادید حکومت به دست آنان بیفتد تا بر اساس سنت حدس و گمان ، به حکومت پردازند و راه خود کامگی و اقناع شهوتپیشه سازند، سبب تسلط آنان بر حکومت ، فرارتان از کشته شدن و دلبستگی شما به زندگی کوتاه دنیا بود، شما با این روحیه و رویه ، توده ناتوان را به چنگال این ستمگران گرفتار کردید ).
پیام عاشورا - محمد صادق نجمی