مفهوم عاطفه (عواطف)
مفهوم (عواطف)
«عاطفت» در لغت به معنای مهربانی، خویشی و قرابت است. در «منتهی الارب» عاطف به معنای «آهوکه گردن کج کند وقت نشستن» و معنای دیگر آن را «چادر» بیان می کند.
بسیاری از رفتار و اعمال انسان و حتی می توان گفت تمامی اعمال انسان ها برخاسته از عواطف و انفعالات آن هـاست. اگر انسان ها دارای عقل و ادراک فراوان بودند و مغز آن ها مرکز دریافت های عمیق علمی و نظری بود ولی از عواطف و غرایز بی بهره بودند هرگز فعّالیّتی از آن ها سر نمی زد. روان شناسان می گویند:
«عواطف موتور اصلی حرکت و فعّالیّت مادام العمر در انسان بوده و نوع و شدّت و ضعف آن تأثیر خاصی در زندگی فرد اجتماعی دارد وکلید سعادت و شقاوت انسان را باید در سلامت و عدم سلامت عاطفی او جستجوکرد.»1
گفتنی است که عواطف بر قضاوت های عقل تأثیر می گذارند و این تأثیر پذیری هم در مردان و هم در زنان مشاهده می شود ولی چون زنان کانون عواطف و احساسات هستند به طور طبیعی تأثیر پذیری بیش تری نسبت به مردان خواهند داشت.
خانم لمبروزو عوامل مختلفی راکه در جهت سیر تعقّل زن تأثیرگذاشته و نافذ هستند بیان می کند:
«عواملی مثل محبّت، اسلوب روزانه (مُد)، عزت نفس و فعّالیّت ممکن است تغییراتی عمیق در سیر تعقّل زن ایجادکنند.»
به عبارت روشن تر این روان شناس معتقد است که اگرچه عشق و علاقه به علوم نظری و انتزاعی در سرشت و طبیعت زن وجود ندارد ولیاستعداد کافی برای فراگیری این علوم در وی موجود است و اگر عواملی همچون عشق به دیگران و فضای موجود در جامعه و نیاز اجتماع محرّک او در آموزش این علوم شوند با توجّه به تأثیر عواطف و انفعالات در سیر تعقّل او به سوی این علوم جلب شده وتوفیق نیز خواهد یافت.
روان شناسی زن در نهج البلاغه - مریم معین الاسلام