معارفی از جزء بیست وششم قرآن کریم
نكته ها:
1- ترسيمى از يك انسان مؤمن بهشتى
اين آيات ترسيمى است از يك انسان مؤمن بهشتى كه نخست رشد جسمانى و سپس مرحله كمال عقلى خود را پيموده، بعد به مقام شكرگزارى در برابر نعمتهاى پروردگار، و شكر زحمات طاقتفرساى پدر و مادر رسيده، و به موقع از لغزشها توبه مىكند، و به انجام اعمال صالح و از جمله تربيت فرزندان اهتمام مىورزد، و سرانجام به مقام تسليم مطلق در برابر فرمان الهى صعود مىكند، و همين امر سبب مىشود كه غرق رحمت و غفران و نعمتهاى گوناگون خداوند شود.
آرى بايد يك انسان بهشتى را از اين صفاتش شناخت.
2- تعبير به” وصينا الانسان” (به انسان توصيه كرديم)
اشاره به اين است كه مساله نيكى به پدر و مادر از اصول انسانى است كه حتى كسانى كه پايبند به دين و مذهبى نيستند نيز طبق الهام فطرت به آن جذب مىشوند، بنا بر اين آنها كه پشت پا به اين وظيفه بزرگ مىزنند، نه تنها مسلمان واقعى نيستند كه نام انسان براى آنها شايسته نيست.
3- تعبير به” احسانا”
(با توجه به اينكه نكره در اين موارد براى بيان عظمت مى آيد) اشاره به اين است كه به فرمان خداوند بايد در مقابل خدمات بزرگ پدر و مادر نيكيهاى بزرگ و برجسته انجام شود.
4- شرح درد و رنجهاى مادر
شرح درد و رنجهاى مادر در راه پرورش فرزند هم بخاطر اين است كه محسوستر و ملموستر است، و هم بخاطر اين كه زحمات مادر در مقايسه با پدر از اهميت بيشترى برخوردار است، و به همين دليل در روايات اسلامى تاكيد بيشترى در مورد مادر شده است.
در حديثى آمده است كه مردى نزد رسول خدا آمد و عرض كرد:
من ابر؟ قال:
امك، قال ثم من؟ قال امك، قال ثم من؟ قال امك، قال ثم من؟ قال اباك:
” اى رسول خدا به چه كسى نيكى كنم؟ فرمود: به مادرت.
عرض كرد: بعد از او به چه كسى؟ فرمود: به مادرت.
براى سومين بار عرض كرد: بعد از او به چه كسى؟ باز فرمود: به مادرت.
و در چهارمين بار وقتى اين سؤال را تكرار كرد گفت به پدرت"! «1».
در حديث ديگرى آمده است كه مردى مادر پير و ناتوان خود را بر دوش گرفته بود، و به طواف مشغول بود، در همين هنگام خدمت پيامبر ص رسيد عرض كرد: هل اديت حقها:” آيا حق مادرم را اينسان ادا كردهام"؟! پيامبر در جواب فرمود: لا و لا بزفرة واحدة:” نه حتى يك نفس او راجبران نكردى"
5- اهميت قرآن به پيوند خانوادگى
در آيات قرآن اهميت زيادى به پيوند خانوادگى، و احترام و اكرام پدر و مادر، و نيز توجه به تربيت فرزندان، داده شده است كه در آيات فوق به همه اشاره شده است، اين بخاطر آن است كه جامعه بزرگ انسانى از واحدهاى كوچكترى به نام” خانواده” تشكيل مىشود، همانگونه كه يك ساختمان بزرگ از غرفه ها و سپس از سنگها و آجرها تشكيل مىگردد.
بديهى است هر قدر اين واحدهاى كوچك از انسجام و استحكام بيشترى برخوردار باشد استحكام اساس جامعه بيشتر خواهد بود، و يكى از علل نابسامانيهاى اجتماعى جوامع صنعتى عصر ما متلاشى شدن نظام خانوادگى است كه نه احترامى از سوى فرزندان وجود دارد، نه محبتى از سوى پدران و مادران، و نه پيوند مهر و عاطفهاى از سوى همسران.
منظره دردناك آسايشگاههاى بزرگسالان در جوامع صنعتى امروز كه مركز پدران و مادران ناتوانى است كه از كار افتادهاند و از خانواده طرد شدهاند شاهد بسيار گويايى براى اين حقيقت تلخ است.
مردان و زنانى كه بعد از يك عمر خدمت، و تحويل فرزندان متعدد به جامعه در ايامى كه نياز شديدى به عواطف فرزندان، و كمكهاى آنها دارند، به كلى رانده مىشوند، و در آنجا در انتظار مرگ روزشمارى مىكنند، و چشم به در دوختهاند كه آشنايى از در درآيد، انتظارى كه شايد در سال يك يا دو بار بيشتر تكرار نمىشود! به راستى تصور چنين حالتى زندگى را براى انسان از همان آغازش تلخ مى كند و اين است راه و رسم دنياى مادى و تمدن منهاى ايمان و مذهب.
6- تفسير جمله” أَنْ أَعْمَلَ صالِحاً تَرْضاهُ”
جمله” أَنْ أَعْمَلَ صالِحاً تَرْضاهُ” بيانگر اين واقعيت است كه عمل صالح چيزى است كه موجب خشنودى خدا مىشود، و تعبير” احسن ما عملوا” (بهترين كارى كه انجام دادند) كه در آيات متعددى از قرآن مجيد آمده، بيانگر فضل بىحساب خداوند است كه در مقام اجر و پاداش بندگان، بهترين اعمال آنها را معيار قرار مىدهد و همه را به حساب آن مى پذيرد.
تفسير نمونه، ج21