لحظه ای درنگ در سوره مبارکه حمد(16)
سؤال ۱۵: چرا برای «مغضوبین» تعبیر «غیر» و برای «ضالین»، تعبیر «لا»، جهت نفی آمده است؟
پاسخ آندر سؤال ۷ گذشت.
سؤال ۱۶: چرا در «الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ»، نعمت به خدا منتسب است؟و در «مغضوب»، نسبت مجهول است؟ و در «ضالّین»، به خود آنان نسبت داده است؟
پاسخ:
در مورد نعمت داده شدگان، و غضب شدگان، پاداش قطعی عملشان مطرح است که به خدا منتسب میباشد، لیکن با این توجه که هدایت یافتگی مؤمنین به عنایت مستمر خدا صورت گرفته است از این رو، نسبت نعمت صریحا به خداوند داده شده است، در حالیکه مغضوبین، بسبب فساد و تبهکاری خویش، مستوجب غضب الهی گشته اند از این رو، صریحا به خداوند منتسب نشده است.
علت دیگر، بیان عدم مطلوبیت غضب در جهان خلقت از جانب خدا میباشد که بحکم عدالت و حکمت الهی باید صورت پذیرد، از این رو در صدر سوره نیز از ذکر آن خودداری شد. دلیل دیگر، مقام و جایگاه این سوره میباشد که سخن از حمد و ستایش خداوند و سخن از رحمت و عنایت او میباشد لذا غضب به خداوند منتسب نگشت. در اسناد ضلالت به خود گمراه شدگان، نظر به عملکرد آنان دارد نه پاداششان، چرا که هنوز استقرارشان در مسیر ضلالت قطعی نشده است و امید به هدایت آنان میرود و اینان همان «کوران و کرانی» میباشند که قرآن در تقسیم بندی روحی مردم مطرح مینماید:
«فَإِنَّکَ لا تُسْمِعُ الْمَوْتی وَ لا تُسْمِعُ الصُّمَّ الدُّعاءَ إِذا وَلَّوْا مُدْبِرِینَ وَ ما أَنْتَ بِهادِ الْعُمْیِ عَنْ ضَلالَتِهِمْ إِنْ تُسْمِعُ إِلَّا مَنْ یُؤْمِنُ بِآیاتِنا فَهُمْ مُسْلِمُونَ». (روم/ ۵۳ و ۵۲) تقابل میان «مردگان، کران و کوران» نشان دهنده امکان هدایت دو دسته اخیر میباشد که با توجه به سوره حمد همان «ضالین» میباشند، لیکن «مردگان» کسانی هستند که آگاهانه و به عمد راه کفر و تباهی را اختیار کرده اند:
«وَ جَحَدُوا بِها وَ اسْتَیْقَنَتْها أَنْفُسُهُمْ ظُلْماً وَ عُلُوًّا فَانْظُرْ کَیْفَ کانَ عاقِبَةُ الْمُفْسِدِینَ»(نمل/ ۱۴) «أَ فَرَأَیْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ وَ أَضَلَّهُ اللَّهُ عَلی عِلْمٍ وَ خَتَمَ عَلی سَمْعِهِ وَ قَلْبِهِ وَ جَعَلَ عَلی بَصَرِهِ غِشاوَةً… »(جاثیه/ ۲۳).