فیضی از ورای سکوت(ارشادات آیت الله بحجت)
پایندگی اسلام به وجود امام و ولایت معصوم علیه السلام
حقیقت اسلام در ایمان می باشد به دلیل آیه الیوم اءکملت لکم دینکم و إ نما ولیکم اللّه و رسوله والذین امنواو امثال اینها . انسان عاقل متوجه می شود که نبیّ وصیّ می خواهد ، و وصایت تکوینا بقاء نبوّت است .
بنده ندیده ام که کسی اینگونه بگوید ، ولی حقیقت مطلب همین است که : دلیل بر وجود بقیة اللّه (عج ) در این زمان ، از ابتدای غیبت صغری تا کنون ، همان روایت ثقلین با ضمیمه ای که در آن است می باشد إ نی تارک فیکم الثقلین ، کتاب اللّه وعترتی . . . ساءلت ربّی اءن یجمع بینهما و اءن لایفرق بینهما ، فاستجاب لی این روایت با ضمیمه ساءلت ربی . . . دلیل است بر اینکه در هر جا و هر زمانی که قرآن هست و ماءمورٌ به است ، بطوریکه مرجع است ، حالا یا صورتا یا واقعا ، یا بعضا یا تماما ، هر جا که قرآن باشد شارح قرآن هم باید باشد ، وصی پیغمبر هم باید باشد یعنی بقاء خود صاحب قرآن که إ نما یعرف القرآن من خوطب به خودش باید باشد .
هر زمان که اسلام و قرآن هست در همان زمان قائم و ولی و عالم به اسلام و شارح قرآن که خود خدا معیّن کرده است باید باشد ، لایفرّق بینهما ، نمی شود قرآن باشد ولی شارح قرآن نباشد .
لذا در خود روایات اءهل تسنن إ لی ماشاء اللّه مواردی را ملاحظه می کنید که در مورد آیه شریفه قرآن یا در مورد احکامی که آنها صادر کرده اند حضرات معصومین خصوصا حضرت امیر علیه السلام ، آنها را توضیح و تبیین کرده اند . بطوریکه اءهل سنتنقل کرده اند که عمر در 70 موضع گفته است : لولا علی لهلک عمر .
یا مثلا زمانیکه وجود مقدس رسول اللّه صلی الله علیه و آله وسلم از دنیا رفت . برادر ابوبکر آمد و گفت : محمّد لایموت ابوبکر برای اثبات مرگ پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم به این آیه شریفه اءفان مات اءو قتل انقلبتم علی اءعقبکم و حال اینکه این نکته را نفهمیده که إ ن در آیه شریفه قرآن إ ن شرطیه است ، و به این معنا نیست که پیامبر می میرد یا کشته می شود . بلکه باید به این آیه شریفه قرآن کل نفس ذاقة الموت استدلال می گردد . این آیه برای مرگ کلیه نفوس دلیل است نه آن آیه شریفه اءفان مات . . .
واقعا آیا اینها شارح قرآن بودند ؟ !
همین شارح بودن اءهل البیت صلی الله علیه و آله وسلم برای آیات شریفه قرآن که موارد عدیده ای از آنرا خود اءهل تسنن نقل کرده اند ، دلیل قطعی بر ولایت و وصایت حضرات معصومین علیه السلام است .
روایت ثقلین با آن ضمیمه ای که در آن است دلیل قطعی بر وجود امام زمان حیّ إ لی زمان ظهوره می باشد ، نه اینکه بعدا موجود و متولّد می شود .
آنها اشکال می کنند که : از کجا معلوم است که حضرت متولّد شده است ؟ ! می گویند زنی خبر داده است که اتاق نورانی شد و . . . ؟ ! راوی فقط یک زن است .
(جواب این اشکال اولا اینکه : ) بله راوی یک زن است . آیا این همه مدت که حضرت در میان مردم ظاهر بوده کسی از اصحاب او را ندیده و مشاهده نکرده است ؟ !
(ثانیا : ) خود امام حسن عسکری علیه السلام و دیگر امامان علیه السلام خبر داده اند و بعد از آن هم إ لی ماشاء اللّه شیعه از وجود مقدسش اینهمه کرامات دیده و می بینند .
ما چه می دانیم همین امروز در کجاها چه اغاثه هایی برای مستغیثها و چه اجاره هایی برای مستجیرها از طرف حضرت انجام می شود ؟ ! ما چه می دانیم که چه کارهایی هر روز دارد می شود ؟ !
بله ، حضرت از اءعین ظالمین محجوب است المحجوب عن اءعین الظالمین .
اما کسانیکه نه ظالمند و نه رفیق ظالمند و نه با ظالمین معاشرند و نه در خانه و محله ظالمین هستند ، آنحضرت از دیده آنها محجوب نیستند .
(ثالثا : ) دیدن با چشم موضوعیت ندارد ، بلکه این طریق و وسیله ای است برای حصول یقین . اگر آدم از پشت پرده صدائی را شنید ، فهمید ، و بودن گوینده ای را یقین کرد ، او برای ما خبرهائی داد و آن خبرها مطابق با واقع شد ، از سابق ولاحق ما خبر داد ، به وجود گوینده یقین پیدا می کنیم ولو چشمانمان او را نبیند .
(رابعا : ) همین دیدم را خیلی از بزرگان علماء ما هم ادّعا کرده اند . که اگر ما بگوئیم آنها دروغگو بوده اند که دیگر معلوم است که ما در چه حالی هستیم ؟!
مقصود اینکه ، ایمان یک مطلب است و آن هم اسلام است . و باید بگوئیم که اسلام هم همان توحید است ، تمام انبیاء مثل یک نبی واحد و تمام اوصیاء مثل یک وصی واحد هستند . و همه اینها هم از توحید نشاءت گرفته اند . ولذا در اول امر حضرت رسول صلی الله علیه و آله وسلم فرمود : قولوا لا إ له إ لاّ اللّه تفلحوا ، هیچ چیز دیگری نفرمودند .
در اول امر همین کلمه را فرمودند .و بعد از مدتی فرمودند : هر کس دعوت مرا اجابت کند او وزیر و وصی من خواهد شد . کسی جواب نداد . حضرت این کلام را دو یا چند بار تکرار کردند . آخر کار حضرت امیر علیه السلام بلند شدند و گفتند : من حاضرم و اجابت کردند .
بعد هم ابولهب عموی پیامبر به تمسخر گفت : برای مثال تو و دعوت تو ، یک چنین طفلی باید اجابت کند و حرف تو را قبول کند . برای این ما را دعوت کرده بودی ؟
ببینید برادر و برادرزاده چقدر با هم متفاوتند ! یکی جهنمی محض و دیگری بهشتی محض . همین حدیث ثقلین را اگر کسی تماما قبول کند ، این حدیث خودش اءقوی دلیل است بر این که امام زمان (عج ) از همان زمانیکه پدر بزرگوارش وفات کردند موجود بوده و تا کنون حیّ و زنده اند .
مخالفین این را قائل نیستند ، و این اشکالات را هم بیخود می کنند همچنانکه آن یازده امام دیگر را قائل نبودند .
در روایات داریم که مامنّا إ لاّ مقتول اءو مسموم .
حضرات معصومین علیه السلام یا کشته شدند و یا زهر خورانده شدند .
البته مراد این نیست که در اثر زهر فوری بمیرند و همه فهمیده باشند که حضرت امروز زهر خورده و امروز هم وفات کرده است .
همچنانکه در رابطه با حضرت رسول صلی الله علیه و آله وسلم هم نقل می کنند که به حضرت زهر داده شده بود . بلی در مورد حضرت موسی بن جعفر علیه السلام یا حضرت جواد الائمه علیه السلام معلوم شد که در همان شب یا در همان روز با آن وسائل مسموم و شهید شدند (ولی در مورد بقیه حضرات معصومین علیه السلام اینگونه معلوم نشد) .
حضرات معصومین علیه السلام برای اثبات ولایت و وصایت خودشان اقامه برهان می کردند . لکن می فرمودند برای غیر خودتان اظهار نکنید .
امّا در زمان حضرت موسی بن جعفر علیه السلام با اینکه حضرت این معنی را به اصحاب فرموده بودند امّا آنها فرامین ایشان را رعایت نکردند و مطالب حضرت را اظهار کردند . لذا به خاطر عدم رعایت حدود فرامین امام علیه السلام ، حضرت فرمودند : به من الهام شد که یا باید تو کشته شوی یا همه شیعیان حضرت هم فرمودند من حاضرم فدای مجموع شیعیان شوم
فیضی از ورای سکوت ( ارشادات آیت الله بهجت ) - مسعود دلاور تهرانی