فجر صادق و فجر کاذب در ماه رمضان
” و کُلُوا وَ اشْرَبُوا حَتَّی یَتَبَیَّنَ لَکُمُ الْخَیْطُ الْأَبْیَضُ مِنَ الْخَیْطِ الْأَسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ ثُمَّ أَتِمُّوا الصِّیامَ إِلَی اللَّیْلِ “
“بخورید و بیاشامید تا رشته سپید بامداد(فجر صادق) از رشته سیاه(فجر کاذب) بر شما نمودار شود؛ سپس روزه را تا شب به اتمام رسانید."(سوره بقره، آیه 187)
شأن نزول
پیش از نزول آیه چنان که شب ماه رمضان مسلمانی را خواب می ربود خوردن و آشامیدن بر او حرام بود. آیه درباره خوّات بن جبیر انصاری نازل گردید، و او با پیامبر صلّی اللّه علیه و آله درحالی که روزه بود، به کار حفر خندق می پرداخت، و تا غروب آفتاب، به همین کار مشغول بود، و پیش از نزول این آیه، هنگامی که کسی (در شب ماه رمضان) می خوابید، خوردنی و نوشیدنی بعد از خواب، برایش حرام می شد، پس خوّات به هنگام غروب آفتاب، چون نزد اهلش به خانه آمد، پرسید: آیا غذا آماده است؟ گفتند: خیر، نخواب تا غذایی برایت آماده کنیم. خوّات بر چیزی تکیه داد و در نتیجه، به خواب رفت. اهل خانه به او گفتند، کار خودت را کردی (کنایه از این که خوابیدی).خوّات گفت: آری. پس بر همین حال بدون خوردن غذا خوابید تا صبح شد. فردای آن روز، روانه خندق گردید و درحالی که مشغول حفر خندق بود، شروع کرد به غش رفتن. بعد پیامبر صلّی اللّه علیه و آله بر او گذشت، پس هنگامی که پیامبر صلّی اللّه علیه و آله حال و روز او را دید، خوّات او را از چگونگی ماجرایش باخبر ساخت. در نتیجه این آیه نازل شد و خوردن تا طلوع فجر حلال گردید.
توضیح و پیام ها
براساس آیات قرآن و روایات واجب است روزه داران حرمت ماه رمضان و روزه را با انجام اموری و اجتناب از اموری حفظ کنند تا به فلسفه و حکمت روزه که ظهور روحیه تقوا است برسند
طلوع فجر دو قسم است یکی را کاذب و دیگری را صادق گویند فجر کاذب آن روشنایی است که از دم افق کشیده می شود بمثال دنباله گرگ و بعد تمام می شود پس از آن فجر صادق طلوع می کند و آن روشنایی است که دم افق پهن می گردد و پراکنده می شود در آن وقت به حکم شرع نماز صبح واجب می گردد و روزه دار از آن وقت بایستی امساک نماید.
معیار احکام اسلامی، معیارهای عمومی، طبیعی و ساده است. پیدا شدن سپیده صبح یا تاریکی شب را، هرکس در هر کجا باشد می تواند بفهمد.
نقش زمان بندی را در عبادات فراموش نکنیم. «أَتِمُّوا الصِّیامَ إِلَی اللَّیلِ»
عبادتِ روز و لذّت مشروع شب، نشانه ی جامعیت دین است.(مجمع البیان، ج2،ص 223- فخر رازی، تفسیر کبیر، ج 1، ص 321-علامه طباطبایی، المیزان ج2، ص 69-مخزن العرفان، ج2، ص224)