عجز دانشمندان از بيان فضائل على عليه السلام
كتاب فضل تو را آب بحر كافى نيست كه تَر كنند سر انگشت و صفحه بشمارند.
انشاى قصايد و اشعار و تأليف كتاب در مناقب و فضايل حضرت مولى الموحّدين اميرالمؤمنين عليه الصلوة و السّلام، از عصر رسالت و نيمه اول قرن يكم هجرت آغاز گرديد و الى زماننا هذا، چهارده قرن است كه اين شيوه پسنديده ادامه دارد و تا جهان از رجال بزرگ فضيلت، انسانيت و اسوه هاى كمال و عظمت و مردان الهى تقدير و تعظيم دارد، ادامه خواهد داشت و تأليف كتاب و انشاء اشعار در اين موضوع، پايان نخواهد يافت.
دانشمندان محقّق، نويسندگان متتبّع و علما و ارباب علوم و فنون اسلامى در اين ميدان همواره حضور داشته و اين رشته تأليف را بى انقطاع ادامه داده و هر كدام به اميد كسب افتخار و نيل به اجر ثواب، بضاعت علم و تحقيق خود را هر چند كه بسيار ثمين و گران بها بوده، با كمال مسكنت و خجلت در پيشگاه چاكران و ملازمان درگاه آسمان جاه آن حضرت نثار كرده و با عرض « إنّ الهَدايَا عَلى مِقْدَارِ مُهدِيهَا » زمين معذرت و ادب بوسيده اند.
شمار اين كتابها از دهها هزار بيشتر و بيشتر است كه بديهى است اين خود، ثروت علمى و معنوى بى نظيرى است كه از بركت وجود كثير البركات امام اميرالمؤمنين عليه السّلام فراهم شده است و سزاوار است كه ويژه اين موضوع ارزشمند، كتابخانه هايى تأسيس گردد.
«لَوْ أَنَّ الْبَحْرَ مِدَادٌ وَ الْغِيَاضَ أَقْلَامٌ وَ الْإِنْسَ كُتَّابٌ وَ الْجِنَّ حُسَّابٌ مَا أَحْصَوْا فَضَائِلَكَ يَا أَبَا الْحَسَنِ. »
يا ارزش يكى از ميدان هاى جهاد آن مجاهد فى سبيل الله را در راه اعلاى كلمة الله و دفاع از حق، افضل از عبادت جنّ و انس و يا تمام امّت معرفى كرده باشد، ديگران در مدح و ثناء آن حضرت چه مى توانند بگويند؟!
همه در برابر آفتاب جهان تاب محمدى و درياى بيكران علم احمدى صلوات الله عليه و آله، چون ذرّه و قطره، بلكه از آن هم كمترند.