سوءاستفاده مدعیان دروغین از واژه عشق‼️
هر اصطلاح و واژهای که تاثیر مثبت در روح و روان جوانان داشته باشد مورد توجه و سوءاستفاده مدعیان دروغین قرار میگیرد.
این شیادان برای رسیدن به منافع نفسانی و دنیوی خویش از هر وسیلهای برای جذب افراد ساده لوح استفاده میکنند تا مریدان خود را با اهداف و گرایشهای انحرافی، به سوی پرتگاه ضلالت سوق دهند.
اشو یکی از مدعیان دروغین، با هدف ترویج تفکرات انحرافی و نفوذ در قشر جوان، با سوء استفاده از واژه عشق به تضعیف ادیان الهی میپردازد. وی با رد خدای ادیان الهی بیان میکند: «عشق خدای واقعی است نه خدای فلاسفه… بودا، مسیح، محمد… .»[1]
واژه عشق از جذابترین و پرطرفدارترین و درعینحال از آسیبپذیرترین، روش جذب مدعیان دروغین است.
این واژه جذاب، از سویی باعث افزایش اقبال جوانان به عرفانهای کاذب و از سوی دیگر، زمینه را برای سوءاستفاده مدعیان دروغین دو چندان میکند.
اشو در این سخن با زیرکی کامل خدای ادیان و مذاهب دیگر را نفی میکند و به صورت غیرمستقیم، خود را به عنوان خدای مجسم به مریدان معرفی میکند تا آنها با عشق به اشو به سمت کمال پوشالی حرکت کنند.
خداوند متعال در قرآن کریم در اینباره میفرماید: «وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَتَّخِذُ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَنْداداً یُحِبُّونَهُمْ کَحُبِّ اللَّهِ وَ الَّذینَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّهِ وَ لَوْ یَرَی الَّذینَ ظَلَمُوا إِذْ یَرَوْنَ الْعَذابَ أَنَّ الْقُوَّةَ لِلَّهِ جَمیعاً وَ أَنَّ اللَّهَ شَدیدُ الْعَذابِ. [بقره/165]
بعضی از مردم معبودهایی غیر از خداوند، برای خود انتخاب میکنند و آنها را چون خدا دوست میدارند، امّا آنها که ایمان دارند، محبتشان به خدا از مشرکان نسبت به معبودهایشان شدیدتر است.»
مهر بطلان بر تفکر انحرافی اشو؛
خداوند متعال در تمامی ادیان الهی، به عنوان مبدأ عشق معرفی شده است. این موضوع در اسلام ناب محمدی از اهمیت ویژه برخوردار است و طبق این دیدگاه انسان با طی کردن کمال حقیقی به عشق واقعی دست پیدا خواهد کرد.
به فرموده امام عشق و عرفان حضرت علی(علیهالسلام): «عشق الهی در همه موجودات سریان دارد.»[2] زمانی که انسان، عاشق معبود واقعی خود باشد پردههای ظلمت کنار میرود.
بدون شک این موضوع نشانگر آن استکه عشق حقیقی، عشقی استکه در جان آدمی نهفته و مبدأ و غایت آن، خداوند است. «وَ الَّذِینَ آمَنُوا اَشَدُّ حُبّاً لِلَّه. [بقره/165] کسانی که ایمان آوردند، شدیدترین محبت آنها برای تنها حضرت رب العالمین است.»
طبق نظر بزرگان، عشق به معبود عبارتاند از: «تطهیر باطن بنده از غیر خدا و خالی نمودن وجودش از هر مانعی که بین او و مولایش حائل میشود تا جز با حق و از حق نشنود و جز با حق نبیند و جز با حق نگوید.»[3]
اشو با دعوت مریدان به سوی خود به صراحت این موضوع را نفی میکند و عشق به خود را ثمره کمال میداند.
شهید چمران با توجه به سلوک قرآنی خود، مبدأ عشق را خدا معرفی میکند تا ثابت شود شهدا عارفان حقیقی این مرز و بوم هستند و توانستهاند با پیروی از پیر جماران به سرمنزل عشق برسند. این شهید در مناجات خود بیان کرده است:
«خدایا، هرگاه دلم رفت که محبت کسی را به دل بگیرد، تو او را خراب کردی، خدایا به هرکه و به هرچه دل بستم، تو دلم را شکستی، عشق هرکسی را که به دل گرفتم، تو قرار از من گرفتی، تو این چنین کردی تا به غیر از تو محبوبی نگیرم و به جز تو آرزویی نداشته باشم و جز تو به چیزی و یا به کسی امید نبندم.»[4]
پایان سخن
مدعیان دروغین با سوء استفاده از واژههایی که در بین جوانان از محبوبیت خاصی برخوردار است به جذب آنها روی میآورند، تا با القاء تفکرات انحرافی به نام عشق و محبت، آنها را به پرتگاه گمراهی سوق دهند.
طبق دیدگاه اسلام ناب محمدی، انسان در مقابل عشق الهی یا همان عشق حقیقی مسئول است و باید تا آخرین لحظه عمرش از آن پاسبانی نماید و از طریق انجام واجبات و ترک محرمات، به کمال برسد.
پینوشت:
[1]. تفسیری از اشو بر داستانهای صوفیان، باگوان اشو راجنیش، انتشارات فراروان، سال چاپ1382، تهران، ص 49.
[2]. فرهنگ دیوان امام خمینی(ره) ، سال چاپ 1387، ص232.
[3]. عشق و تصوف، صادق توسلی، انتشارت نشرآذین، سال چاپ 1395، ص67.
[4]. زمزم عشق، منصوری لاریجانی اسماعیل، انتشارات شرکت چاپ و نشر بین الملل، سال چاپ 1394، ص 48.