سخنى در فضيلت نوافل ماه رمضان و تشويق بر آنها
عالم ربّانى مرحوم ميرزا جواد آقا ملكى تبريزى گويد:
براى سالك، سزاوار است كه در حال خويش نيك بينديشد و درباره حالت نشاط و بى حالى خود و گرفتارى و آسودگى و قوّت و ضعف خويش نسبت به انجام دادن نوافل و مستحبّات، تأمّل كند و پس از مراعات حال خويش، آنچه را بافضيلت تر است، انتخاب نمايد. از جمله آنها چيزى است كه در روايات بسيار، به صورت نافله هزار ركعت، در اين ماه، افزون بر نوافل ديگر آمده است. اگر انجام دادن آنها را بهتر ببيند، پس اين توفيق، گوارايش باد؛ ليكن دعاهاى وارد
شده در روايات را ترك نكند؛ چون در اين دعاها، مضامين بلندى است كه برخى از آنها در دعاهاى ديگر يافت نمى شود. بنده بايد در دعا خواندن، سرزنده و صادق انجام دادن نوافل و مستحبّات، تأمّل كند و پس از مراعات حال خويش، آنچه را بافضيلت تر است، انتخاب نمايد. از جمله آنها چيزى است كه در روايات بسيار، به صورت نافله هزار ركعت، در اين ماه، افزون بر نوافل ديگر آمده است. اگر انجام دادن آنها را بهتر ببيند، پس اين توفيق، گوارايش باد؛ ليكن دعاهاى وارد
شده در روايات را ترك نكند؛ چون در اين دعاها، مضامين بلندى است كه برخى از آنها در دعاهاى ديگر يافت نمى شود. بنده بايد در دعا خواندن، سرزنده و صادق باشد تا بهره اش از خواندن آنها، مناجات با قاضى الحاجات باشد، نه فقط به زبان آوردن الفاظ. و اگر حقيقتِ آنچه مى گويد و حال و موقعيّتى كه در اين دعاها توصيف مى كند، برايش حاصل شود، پس خوشا به حالش و چه نيكو سرانجامى است! وقتى بنده، دل خود را با حالتى توصيف مى كند (مثلاً با گفتن: «واى بر من»، خود را نفرين مى كند) و ياد مى كند كه گناهانش، آن چنان است كه اگر زمين آنها را بداند، او را مى بلعد و اگر كوهها آنها را بدانند، او را ساقط مى كنند و اگر درياها آنها را بدانند، او را غرق مى كنند آن گونه كه در برخى دعاهاست، اين، حالتى است كه گمان مى كنم اگر براى ابليس هم پيدا شود، به نجاتش مى انجامد، تا چه رسد به مسلمان باشد تا بهره اش از خواندن آنها، مناجات با قاضى الحاجات باشد، نه فقط به زبان آوردن الفاظ. و اگر حقيقتِ آنچه مى گويد و حال و موقعيّتى كه در اين دعاها توصيف مى كند، برايش حاصل شود، پس خوشا به حالش و چه نيكو سرانجامى است! وقتى بنده، دل خود را با حالتى توصيف مى كند (مثلاً با گفتن: «واى بر من»، خود را نفرين مى كند) و ياد مى كند كه گناهانش، آن چنان است كه اگر زمين آنها را بداند، او را مى بلعد و اگر كوهها آنها را بدانند، او را ساقط مى كنند و اگر درياها آنها را بدانند، او را غرق مى كنند آن گونه كه در برخى دعاهاست، اين، حالتى است كه گمان مى كنم اگر براى ابليس هم پيدا شود، به نجاتش مى انجامد، تا چه رسد به مسلمان يا مؤمن! بخصوص اگر بيم و نگرانى او از خشم مولايش، بيش از نگرانى اش از عذاب آتش باشد، آن گونه كه پس از اين فقرات، ذكر مى كند. اين، حالتى عالى است كه در دلى پيدا نمى شود، مگر آن كه پروردگارش از او راضى باشد. مضامين بلند ديگرى كه در اين دعاها هستند نيز همين گونه اند؛ يعنى جايى هستند براى پيدا شدن حالات و صفاتى در جان و دل كه دل و جان را از هلاكتها مى رهانند و به حالت عالى و درجات بلند مى رسانند.
اگر عمل كننده، در برخى اوقات، براى عمل، بى حال و بى نشاط بود، بايد مراقب حال خويش باشد. چنانچه پنداشت اگر به عمل بپردازد، يا خود را به عمل وا دارد، برايش حال مى آورد، پس مشغول شود و ترك نكند تا شيطان بر جان او چيره نشود، كه انسان اگر، عمل را به صِرف بى حالى ترك كند، به ترك كلّىِ عمل كشيده مى شود. بايد در حال خويش تأمّل نمايد و تلاش كند. اگر ديد با ترك عمل، اشتياقش به آن افزون مى شود، پس ترك كند و خود را به عمل با بى حالى و كسلى عادت ندهد. و اگر ديد ترك عمل موجب ترك ديگر مى شود، پس انجام دهد و ترك ننمايد. چه بسا كه سالك، با دل گرفتگى و بى حوصلگى وارد عمل مى شود، ولى حال او در اثناى عمل، برتر از آنچه اميد داشته، مى گردد. بر او لازم است كه در كوشش براى ترجيح ترك بر انجام دادن، خطا نكند ؛ چرا كه در ذائقه نفْس، بى حالى، از عسل، شيرين تر است و اين، گاهى انسان را از معرفت درست واقعيّت، بازمى دارد.
ماه خدا پژوهشی جامع درباره ماه مبارک رمضان از نگاه قران و حدیث - جلد۲،صفحه۷۵