روابط دختران با والدین
باید به خاطر داشته باشید که والدین شما، معصوم نیستند. بنابراین، هم دارای صفات برجسته و نیک و هم دارای نقاط ضعف اند. حال، اگر نقاط ضعف آن ها در ارتباط با کار شما و یا در طرز رفتارشان با شما آشکار شود، بهتر است با واقع بینی با آنان برخورد کنید، و این نقص را طبیعی بدانید. در ضمن خصلت های برجسته و نیک آنان، محبت پاک و بی آلایششان به شما، به ویژه مراقبتی که از ابتدای طفولیت تا کنون از شما داشته اند، نادیده نگیرید، و همواره از آنان قدردانی کنید.
به هر حال، در جامعه، امکانات زندگی و تحصیل برای همه یکنواخت و یکسان نیست و بعضی از والدین به این مسائل آگاه نیستند و یا آموزش لازم را در این باره ندیده اند و با مشکلات جوانان آشنا نیستند و به رفتار و کردار صحیح، آگاهی ندارند.
از طرفی باید باید با کمال میل و رغبت از راهنمایی ها و اندرزهای دلسوزانه و مفید آنان که حاصل چندین سال تجربه و گذران عمر است، بهره گیرد و در مواقعی که احیاناًبا شما برخوردی تند می کنند، چشم پوشی نمایید و از خود، خونسردی نشان دهید. اگر لغزشی دارند، محترمانه و به طور غیرمستقیم به آنان گوشزد نمایید. (هم چنین شما)دختران جوان، باید در زمینه های مختلف با مادرتان مشورت کنید و از تجربیات مفید آنان بهره جویید. هرگز نگذارید که والدین از شما آزرده شوند. چرا که در قران مجید سفارش های بسیار درباره ی احترام به پدر و مادر شده است. حتی در برخوردها از گفتن کوچک ترین سخن نامناسب مانند «اف»1 که حاکی از تنفر و دلتنگی از آنان است، به شدت نهی گردیده است.
1 . «فلا تقل لها افّ و لا تنهر هما و قل لهما قولاً کریماً» اسرا/23.
وظایف والدین
والدین دختران وظیفه دارند:
1.موجبات رشد و بالندگی دختران خود را فراهم کنند.
2.مهربان و صبور باشند و از خشونت اجتناب کنند و در مواقع لازم، خطاهایشان را ببخشند.
3.در بخوردها اعتدال را رعایت نمایند.
4.نیازها و مشکلات آنان را درک کنند و برای تأمین نیازهایشان تلاش نمایید.
5.با راهنمایی و هدایت دختران خود، الگوی مناسبی برای آنها باشند. امر و نهی آنها، نباید همراه با زورگویی و خشونت باشد، بلکه باید با منطق و دلیل باشد.
6.والدین باید خیرخواهی و صداقت خود را برای آنها به اثبات برسانند.
7.از آن جا که والدین، امانت دار این گل ها هستند، باید با تمام وجود از آنها حفاظت کنند و آنچه مصلحت آنهاست، انجام دهند
هشدارها
زندگی، صحنه عبرت ها و کسب تجربهاست. باید حادثه ها را با تأمل و درنگ نگریست و هرگز اجازه نداد تا یک شکست، چند بار تکرار شود. دام گستران و فریب کاران و شیطان صفتان همواره
در کیمنند و معمولاًبه سراغ کسانی می روند که از تجربه و آگاهی کمتری برخوردارند تا زمینه سقوط آنها را فراهم کنند. حضرت علی (ع) فرمود:
من قلت تجربته خدع، و من کثرت تجربته قلت غرّته. (غررالحکم حدیث /7899)
آن که تجربه اش اندک است، فریب می خورد، و آن که تجربه اش بسیار است، کمتر فریب می خورد.
آنان که زمینه های شکست دیگران را مطالعه می نمایند، همیشه جانب احتیاط را رعایت می کنند تا از آسیب ها در امان بمانند. لازم نیست که همه چیز را خود انسان تجربه کند، بلکه باید از حاصل تجربیات دیگران ـ چه در شکست ها و چه در موفقیت ها و پیروزی ها ـ استفاده کند. این تجربهها از دانش نیز برتر و ارزنده تر است. کسی که در راه خطا گام بر می دارد و همواره در برابر پندها و هشدارهای دلسوزانه صاحبان تجربه، می گویند: «می خواهم خود تجربه کنم » همچون کسی است که زیان و خطر غذای مسموم یا آفات برنامه ای غلط را به وضوح می بیند، ولی باز سراغ کانون خطر می رود.
برای ریحانه ( رهنمودهایی برای دختران جوان ) - محمود اکبری