دو انقلابی که تداوم نیافت
امير المومنين در این بخش از سخن خود یک نمونه عینی تاریخی ذکر میکند و به تحلیل آن میپردازد:
سخن از دو انقلابی است که تداوم نیافت و ماجرای ملتی است که در شرائطی جانکاه و طاقتفرسا زیر شکنجهی دژخیمان و تحت استثمار قدرتمندان و فرعونها و پادشاهان ستمگر بودند، که انقلابی رخ داد و بر دشمنان خویش پیروز شدند و از تحت ستم خارج گردیدند ولی نتوانستند به انقلاب خود تداوم بخشند و بار دیگر بر اساس نظام تغییرناپذیر آفرینش و سنت اجتنابناپذیر تاریخ، انقلاب آنان شکست خورد و در دام بردگی و استثمار کسراها و قیصرها افتادند و پس از مدتها اسارت، انقلاب دیگری رخ داد و به رهبری پیامبر عظیمالشان اسلام صلی الله علیه و آله زنجیرهای اسارت از دست و پای این ملت گسسته شد.
«تدبروا احوال الماضین من المومنین قبلکم کیف کانوا فی حال التمحیص و البلاء الم یکونوا اثقل اعباء … »:
«در تاریخ زندگی اهل ایمان پیش از خود دقت کنید، ببینید درحال تصفیه و آزمایش چگونه بودند، آیا گرانبارترین مردم و رنجکشترین آنها، و گرفتارترین انسانها از نظر زندگی نبودند؟.
فرعونها و پادشاهان ستمگر آنان را به بند بردگی کشیده بودند و همواره شکنجههای سخت میدادند و شرنگ تلخیها بکامشان میریختند.
روزگارشان توام با ذلت و انحطاط و شکست بود، چارهای برای رهائی نمییافتند، و راهی برای دفاع از حقوق خود نداشتند».
رمز تداوم انقلاب در نهج البلاغه - محمد محمدی ری شهری