دنیا از دیدگاه حضرت علی (علیه السلام)
بهترین راه برای شناخت چهره واقعی دنیا ، آن چهره ای که به عنوان بهترین عامل برای رشد و کمال است ، آن چهره ای که به عنوان نعمت الهی فرا راه آدمی است ، مراجعه به آثار پر بهای اسلامی است .
با شناخت دنیا از دیدگاه معارف الهی که سرچشمه اش عقل پر بهای اولیای خداست ، انسان در خط حسنات قرار گرفته و از رذایل گریزان می گردد .
علی (علیه السلام) در برابر مردی که از دنیا نکوهش می کرد فرمود :
اِنَّ الدُّنْیا دارُ صِدْق لِمَنْ صَدَّقَها وَدارُ عافِیَة لِمَنْ فَهِمَ عَنْها وَدارُ غِنیً لِمَنْ تَزَوَّدَ مِنْها وَدارُ مَوْعِظَة لِمَنِ اتَّعَظَ بِها مَسْجِدُ اَحِبَّاءِ اللهِ وَمُصَلَّی مَلائِکَةِ اللهِ وَمَهْبِطُ وَحْیِ اللهِ وَمَتْجَرُ اَوْلِیاءِ اللهِ ، اکْتَسَبُوا فِیهَا الْرَّحْمَةَ وَرَبِحُوا فِیْها الْجَنَّةَ نهج البلاغه (حکمت 131 ; خصایص الأئمة : 102 ; غرر الحکم : 133 ، حدیث 2275 )
« این دنیا جای صدق و راستی است برای آن کس که با آن به راستی رفتار کند ، و خانه تندرستی است برای آن کسی که از آن چیزی بفهمد ، و سرای بینیازی است برای آن کس که از آن توشه برگیرد ، و محل اندرز است برای آن کس که از آن اندرز گیرد . مسجد دوستان خدا و نمازگاه فرشتگان پروردگار و محل نزول وحی خدا و تجارت خانه اولیای حق است . آنها در اینجا رحمت حق را به دست آوردند و بهشت را سود خود قرار دهند » .
نکات مورد نظر در این روایت
1 ـ دنیا ، برای کسی که با چشم حقیقت بین آن را بنگرد ، و در آن دقت کند که تمام جزء جزء بنایش درست بنا شده ، و به درستی باعث این نظام متقن گشته و عقل ، علم و حکمت از همه جوانبش آشکار است ، سرای راستی است .
دنیا برای کسی که ملاحظه کند ، که این عدل و حکمت معلول حکومت قوانین تکوینی است و اگر این حکومت نبود محصولی جز هرج و مرج از دنیا توقع نمی رفت ، سرای راستی است .
انسان باید از این نظام درست و وجود عدل و حکمت در آن ، به آن نتیجه برسد : که این راستی و درستی ، جز اراده و رهنمودهای حق چیزی نبوده و رهنمودهای الهی به غیر از ایمان و عمل صالح و صفات پسندیده اخلاقی برنامه دیگری نیست .
2 ـ دنیا ، برای کسی که بفهمد، سرای ایمنی از عذاب فردا و نجات از ذلّت امروز است . فراهم کردن زمینه ایمنی در سایه دو برنامه محقق است :
الفـ قبول تمام برنامه های الهی ، اعم از آنچه درکتب آسمانی و فرهنگ پر بهای انبیا و امامان است .
ب ـ به اجرا گذاردن آن برنامه ها .
و به تعبیر دیگر ایمنی از ذلّت دنیا و عذاب آخرت ، در سایه حکمت نظری و عملی است .
3 ـ دنیا ، سرای توانگری است برای کسی که از آن توشه بردارد .
آری! بهترین سرمایه ها و مایه های توانگری که عبارت از قوانین خدا ، برنامه های پیامبران ، دستورات امامان ، پند ناصحان ، حکمت حکیمان و عرفان عارفان است ، در همین دنیاست ، و این انسان فقیر است که باید برای رفع نیاز و جبران فقر روحی از این سرمایه ها برداشت کرده و به منافع آن برسد .
4 ـ دنیا ، سرای پند است برای کسی که از آن پند بگیرد . راستی بر هر ورق دفتر دنیا هزاران پند و نصیحت قرار دارد ، دیده بینا و قلب توانا و اندیشه تابناک می خواهد که از پندهای دنیا سرمشق گرفته و به راه کرامت قدم بگذارد .
بر لب جوی نشین و گذر عمر ببین
کاین اشارت ز جهان گذران ما را بس
مزرع سبز فلک دیدم و داس مه نو
یادم از کشته خویش آمد و هنگام درو
برگ درختان سبز در نظر هوشیار
هر ورقش دفتری است معرفت کردگار
جوانی گفت با پیری دل آگاه
که خم گشتی چه می جویی در این راه
جوابش گفت پیر خوش تکلم
که ایام جوانی کرده ام گم
ذلیل شدن شاهان ، فرو افتادن تاجداران از تخت ، خوارشدن مستکبران ،آقا شدن مستمندان ، خالی شدن کاخ ها و آمدن زاغ ها ، به چنگال عدالت افتادن ظالمان ، نابود شدن ستمگران ، پشیمان شدن گناهکاران ، از جای برخاستن افتادگان و فروافتادن متکبران همه و همه درس عبرت ، برای پندگیران است .
تمام کاخ شهان جایگاه جغد شود
بساز قصر محبت که خالی از خلل است
5 ـ دنیا ، مسجد عاشقان خداست .
آری ! معامله مردمان با ایمان و پاک نیت و پاکیزه طینت با دنیا ، نشان می دهد که آنان این سرای دو در را همچون مسجدی می دانستند و همان معامله ای که با مساجد داشته اند با دنیا می نمودند .
همانگونه که در فقه آمده ، رعایت اموری نسبت به مسجد واجب و اجرای پاره ای از آنها حرام است ، عاشقان حق با دنیا همان معامله را داشتند .
عاشقان در خانه دنیا که در حقیقت مسجد است ، بستر حرام نیاندازند ، مال حرام نخورند ، سخن خلاف نگویند ، به خرابی آن برنخیزند و در حفظ آن بکوشند . مؤمن در این خانه ، در حالت خوف و رجا به سر برده و جز به کسب فضیلت و مبارزه با رذیلت به چیزی نمی اندیشد .
6 ـ دنیا ، خانه نماز گذاردن ملائکه خدا و مرکز نزول وحی و ظرف کتب ثمر بخش آسمانی است .
7 ـ دنیا ، محل تجارت اولیای الهی است ، در همین دنیا بود که افرادی همانند حر بن یزید ریاحی دست از کسب رذایل شسته و برای به دست آوردن منفعت همیشگی ، به تجارت در تجارت خانه توبه برخاستند، دهاتی ایرانی ، بیایان نشین ربذه ای ، سیاه چهره حبشی ، در خط این تجارت تبدیل به سلمان و ابوذر و بلال شدند .
این بینایان راه ، آشنایان الله و رهروان آگاه ، در همین دنیا به کسب رحمت حق موفق شده و در همین جا برای خویش در بهشت ، جای ابدی به دست آوردند .
بدون شک با این نوع شناخت به دنیا ، نقطه مبارزه با رذایل و کسب حسنات و فضایل شروع شده و انسان به قول علی (علیه السلام)همانند یک تاجر سعی خواهد کرد ، هر چه بتواند از دنیا برای زیاد کردن شخصیت الهی و آباد کردن خانه فردایش بهره بگیرد .
بر بال اندیشه - حسین انصاریان