دعای با برکت
«وَ عَسى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئاً وَ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَ عَسى أَنْ تُحِبُّوا شَيْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَكُمْ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ [بقره/ 216 ] چه بسا چيزى را خوش نداشته باشيد، حال آن كه خيرِ شما در آن است. و يا چيزى را دوست داشته باشيد، حال آنكه شرِّ شما در آن است. و خدا مى داند، و شما نمى دانيد».
درس ها و پیام هایی از آیه:
-ازخدا خیر را مسئلت نماییم: چه خوب هست که در مناجات ها و ارتباطی ک با خدای متعال بر قرار می کنیم، از او خیر و مصلحت زیبا را مسئلت نماییم گاهی اوقات بدون توجه به خیر و مصلحت خود در اموری پافشاری داریم که خواست اجبابت الهی نمی انجامند و در این بین بعد از نا امیدی از رحمت و اجابت الهی حضرت حق را نیز متهم می سازیم با اندکی تحقیق و تأمل در نوع و شیوه ارتباط و مناجات انبیاء الهی با حضرت حق متوجه می شویم که ایشان همه ی آنچه خیر و مصلحت الهی را برای خود در خواست می نمایند کما اینکه در شیوه مناجات حضرت موسی به درگاه الهی شاهد هستیم که این چنین مسئلت می نمایند:
«ِّ فَقالَ رَبِّ إِنِّي لِما أَنْزَلْتَ إِلَيَّ مِنْ خَيْرٍ فَقيرٌ [قصص /24 ] پروردگارا! هر خير و نيكى بر من فرستى، به آن نيازمندم!».
اين دعاى كه در بحرانى ترين لحظات زندگى او بود بقدرى مؤدبانه و توأم با آرامش و خونسردى بود كه حتى نگفت خدايا نيازهاى مرا بر طرف گردان، بلكه تنها عرض كرد: من محتاج خير و احسان توام.[1]
دست آورد های دنیوی موسی در این شیوه دعا:
در ماجرا و داستان حضرت موسی بعد از فرار کردن از دست فرعونیان، حضرت موسی علاوه بر آوارگی و نداشتن سر پناه و منزل، گرسنه بود، شغلی نداشت، دارای همسر و فرزند نبود. ولی با این شیوه دعا کردن به در گاه الهی، همه این نیازهای او بر طرف گردید.
1-شغل مناسب: «قالَتْ إِحْداهُما يا أَبَتِ اسْتَأْجِرْهُ إِنَّ خَيْرَ مَنِ اسْتَأْجَرْتَ الْقَوِيُّ الْأَمينُ [ قصص/26 ] يكى از آن دو (دختر) گفت: «پدرم! او را استخدام كن، زيرا بهترين كسى را كه مىتوانى استخدام كنى آن كسى است كه قوىّ و امين باشد (و او همين مرد است)!».
«موسى به خانه شعيب آمد، خانهاى ساده و روستايى، خانهاى پاك و مملو از معنويت، بعد از آنكه سرگذشت خود را براى شعيب بازگو كرد، يكى از دخترانش زبان به سخن گشود و با اين عبارت كوتاه و پر معنى به پدر پيشنهاد استخدام موسى براى نگهدارى گوسفندان كرد” گفت: اى پدر! اين جوان را استخدام كن، چرا كه بهترين كسى كه مى توانى استخدام كنى آن فرد است كه قوى امين باشد” او هم امتحان نيرومندى خود را داده هم پاكى و درستكارى را».[2]
2-موسی(علیه السلام)صاحب همسر شد: « قالَ إِنِّي أُريدُ أَنْ أُنْكِحَكَ إِحْدَى ابْنَتَيَّ هاتَيْنِ عَلى أَنْ تَأْجُرَني ثَمانِيَ حِجَجٍ فَإِنْ أَتْمَمْتَ عَشْراً فَمِنْ عِنْدِكَ وَ ما أُريدُ أَنْ أَشُقَّ عَلَيْكَ سَتَجِدُني إِنْ شاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّالِحين [قصص/27] (شعيب) گفت: «من مىخواهم يكى از اين دو دخترم را به همسرى تو درآورم به اين شرط كه هشت سال براى من كار كنى و اگر آن را تا ده سال افزايش دهى، محبّتى از ناحيه توست من نمى خواهم كار سنگينى بر دوش تو بگذارم و ان شاء اللَّه مرا از صالحان خواهى يافت».
3-امنیت و آرامش: موسی در حالی از شهر که در آن بود فرار کرد که در آشفتگی و اضطراب قرار داشت: « فَخَرَجَ مِنْها خائِفاً يَتَرَقَّبُ قالَ رَبِّ نَجِّني مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمينَ [قصص/21] موسى از شهر خارج شد در حالى كه ترسان بود و هر لحظه در انتظار حادثه اى عرض كرد: «پروردگارا! مرا از اين قوم ظالم رهايى بخش!». این در حالی است که با فرار از دست فرعونیان و قرار گرفتن در کنار خانواده حضرت شعیب(علیه السلام) علاوه بر اینکه دارای شغل و خانه و همسر می شود از نعمت آرامش نیز برخوردار می گردد.
نتیجه اینکه: سزاوار است در استجابت دعا، برای خدای متعال تعیین تکلیف نماییم، بلکه مصلحت و خیر خود را به خدای متعال واگذار نموده و همیشه بهترین ها را از قاضی حاجات درخواست نماییم.
پی نوشت ها:
[1].تفسير نمونه، ج16، ص62. [2]. همان.