بشتابید به سوی ذکر خدا و تجارت را رها کنید...
از آنجایی که انفاق بخششی است که مردم را به رسول نزدیک کند، میتوان آن را مصداقی از ذکر الهی در نظر گرفت. بنابراین بیعی که انسان را از ذکر خدا باز دارد در تقابل با انفاق است، زیرا انفاق یک نوع بیع با خداست.
همچنین انتشار در زمین و ابتغاء فضل الهی را میتوان مقدمهای برای انفاق در نظر گرفت. وقتی انسان نسبت به مالی که به دست میآورد این دید را پیدا کرد که منشأ همهی آنها فضل الهی است راحت تر آن را انفاق میکند. همچنین لازمهی اینکه انسان بتواند انفاق خصوصا از نوع مادی انجام دهد اینست که در جهت به دست آوردن روزی و ابتغاء فضل الهی تلاش کرده باشد. از آنجایی که انسان در هنگام انتشار در زمین و ابتغاء فضل الهی نیز بایستی خدا را به یاد داشته باشد، انفاق را میتوان مصداقی از آن دانست که انتظار میرود انسان با این کار به فلاح برسد.
در آیه 11 نیز دقیقا نقطه مقابل انفاق بیان شده است. انسانی که اهل انفاق باشد میداند که هدف اصلی معیت با رسول و نزدیک کردن جامعه به رسول و حکومت دینی است، فلذا از تجارت و لهوی که منجر به ترک رسول شود حذر میکند. و این امر با باور به رزاقیت خداوند امکان پذیر است.
*میتوان گفت، باور به اینکه بهترین رازق خداوند است زمینه ساز انفاق در انسان است.*