آيا درخواست دعا از ميت بي فايده نيست ؟
برخي معتقدند كسي كه از دنيا رفته، قادر به اجابت درخواست متوسل نيست، بنابراين هر نوع توسل و درخواست دعا از او عمل لغو و بيهوده اي مي باشد .
منشأ اين سؤال يك نوع جهان بيني مادّي است كه مرگ اوليا را پايان زندگي دانسته و براي آنان حيات و زندگي برزخي قائل نيست، ولي با توجه به اصولي ]قرآنی[، ثابت شد كه آنان از حيات بالايي برخوردارند، سخن ما را مي شنوند و ارتباط ما با آنان قطع نشده است، بنابراين درخواست دعا امري عقلايي بوده و لغو و بيهوده نيست، اماّ اين كه آنان به درخواست ما پاسخ مثبت مي گويند يا نه، به وجود شرايط درخواست كننده و موضوع درخواست بستگي دارد.
آيا ميان ما و كساني كه از دنيا رفته اند، مانعي وجود دارد ؟
عده اي بر اين باورند كه ميان ما و افرادي كه از جهان رخت بربسته اند، حائلي وجود دارد كه مانع از ارتباط ما با آنان ميشود، به گواه اين كه قرآن مي فرمايد:
« وَمنِْ وَرائهِمْ برَْزَخٌ إلِي يوَم يبُعَْثوُن »(مؤمنون/ 100 )
« در پيش روي آنان، تا روز قيامت مانعي وجود دارد . »
برزخ در لغت عرب به معني حائل و مانع است، ولي اين مانع مربوط به بازگشت مجدد رفتگان، به حيات دنيوي است، نه مانع از ارتباط با آنان، شاهد اين مطلب ما اين آيه است:
« حَتّي إذِا جاءَ أحَدهُمُ المَوتُ قاَلَ رَبِّ ارجعُون * لعليّ أعَْمَلُ صالحِاً فيِما ترََكتُ كلَاّ إنِهّا كَلمَةٌ هُوَ قائِلُها»(مؤمنون/ 99)
« تا آنگاه كه مرگ يكي از ايشان فرا رسد ميگويد : پروردگارا ! مرا به دنيا بازگردان، باشد كه من در آنچه كه وانهاده ام، كار نيكي انجام دهم. ] خطاب مي رسد : [ هرگز چنين نيست، اين سخني است كه او گوينده آن است . »
با توجه به اين كه گنهكار، خواهان بازگشت به اين دنياست، قرآن در رد درخواست او مي فرمايد:
« وَمنِْ وَرائهِمْ برَْزَخٌ إلِي يوَم يبُعَْثوُن . »
« پيش روي آنان حائل و مانعي وجود دارد كه از بازگشت به اين دنيا و تحقق آرزوي آنان جلوگيري مي كند . »
بنابراين، حائل، مانع از بازگشت به دنيا است، نه مانع از آگاهي و ارتباط ميان زندگان و رفتگان .
« إنِكَّ لا تسُْمعُِ الموَْتي »(نمل/ 80 )
ميگويند: قرآن در مقام تشريح وضع مشركان، آنان را به ميتّ تشبيه مي كند،
و ميگويد : « اي پيامبر گرامي ! تو نمي تواني سخنت را به گوش مردگان برساني »
و در آيه ديگر مي فرمايد:
« وَما أنَتَْ بمِسْمِع منَْ فيِ القْبُوُر »(فاطر/ 22 )
« كساني را كه در گورها هستند نمي تواني شنوا سازي . »
وجه شبه در تشبيه مشرك به ميّت اين است كه هر دو فاقد حسّ شنوايي هستند .
وجه شبه، نفي سماع و يا فقدان قوه شنوايي نيست، زيرا مشركان همگي داراي اين قوه بودند، بلكه وجه شبه چيز ديگري است و آن نفي سودمند بودن است، يعني همان طور كه دعوت ميت به ايمان و عمل صالح سودي نمي بخشد و زمان عمل سپري شده است، دعوت مشركان نيز براي آنان سودي ندارد.
اكنون پس از پاسخ به پرسش هاي چهارگانه پيرامون توسل به دعاي اوليا، يادآور مي شويم كه شيخ خليل سهارنپوري فتواي 75 نفر از علماي اهل سنت بر جواز توسل را گردآوري نموده است و عبدالرحمن سربازي آن را به نام « عقيده اهل سنت و جماعت در ردّ وهابيت و بدعت » در سال 1370 ش ترجمه و منتشر كرده است .
در كتاب ياد شده چنين آمده است: از نظر ما و مشايخ ما زيارت قبر سيدالمرسلين از بزرگترين راههاي تقرّب به درگاه الهي، و داراي مهمترين ثوابها و بزرگترين وسيله براي دستيابي به درجات عاليه است. حتي امري است نزديك به درجه واجبات و فرائض شرعي، اگر چه رسيدن به آن جز با شدّ رحال و تحمل رنج سفر وبذل جان ومال، نباشد. توسل به
انبيا و اوليا و صلحا و شهدا و صديقين در دعاها، چه در حال حيات آنها و چه بعد از وفات ايشان جايز است .