پندهای جاودانه
وصیت امیرالمومنین به امام حسن وامام حسین علیهم السلام
امیرالمومنین علیه السلام به فرزندانش فرمودند:شما را به ترس از خدا سفارش مي كنم به دنيا روي نياوريد، گرچه
به سراغ شما آيد، و بر آنچه از دنيا از دست مي دهيد اندوهناك مباشيد، حق را بگوييد، و براي پاداش الهي عمل
كنيد. دشمن ستمگر و ياور ستمديده باشيد. شما را،و تمام فرزندان و خاندانم را،و كساني را كه اين وصيت به آنها
مي رسد، به ترس از خدا، و نظم در امور زندگي، و ايجاد صلح و آشتي در ميانتان سفارش مي كنم، زيرا من از جد
شما پيامبر (ص) شنيدم كه مي گفت:(اصلاح دادن بين مردم از نماز و روزه يكسال برتر است.) أُوصِيكُمَا بِتَقْوَي اللَّهِ وَ
أَلَّا تَبْغِيَا الدُّنْيَا وَ إِنْ بَغَتْكُمَا وَ لَا تَأْسَفَا عَلَي شَيْءٍ مِنْهَا زُوِيَ عَنْكُمَا وَ قُولَا بِالْحَقِّ وَ اعْمَلَا لِلْأَجْرِ وَ كُونَا لِلظَّالِمِ خَصْماً وَ
لِلْمَظْلُومِ عَوْناً أُوصِيكُمَا وَ جَمِيعَ وَلَدِي وَ أَهْلِي وَ مَنْ بَلَغَهُ كِتَابِي بِتَقْوَي اللَّهِ وَ نَظْمِ أَمْرِكُمْ وَ صَلَاحِ ذَاتِ بَيْنِكُمْ فَإِنِّي
سَمِعْتُ جَدَّكُمَا ( صلي الله عليه وآله ) يَقُولُ صَلَاحُ ذَاتِ الْبَيْنِ أَفْضَلُ مِنْ عَامَّةِ الصَّلَاةِ وَ الصِّيَامِ
إِنْ ذُکِرَ الْخَیرُ کُنْتُمْ أَوَّلَهُ وَ أَصْلَهُ وَ فَرْعَهُوَ مَعْدِنَهُ وَ مَأْوَاهُ وَ مُنْتَهَاهُ
در این که ائمه(علیهم السلام)مبدأ همه خیراتند
مبدأ ظهور و جبلت آل محمدصلی الله علیه وآله حقیقت اسم اللَّه است و ایشان مصادیق کلیه آنند و دیگر مردم یعنی انبیاء و صالحان و شهیدان و صدیقان و مؤمنان مصادیق جزئیه آنند. و در هر نفس از این سر آیه و نشانهای موجود است. ولی در محمد و آل وی علیهم السلام آیات کبرای حق موجود است. و او مبدأ همه خیرات در همه نفوس است و همه خیرات فروع همین اسمند. توحید و ولایت و ملکات حسنه و عبادتهای فعلی صور اسم اللَّه مکنون در نفوسند. بلکه همه نعمتهای دنیوی و برزخی و اخروی صور آن اسم مبارک در آن عوالمند، چنان که در روایادر پیدایش آفرینش محمد و آل طاهرین او علیهم السلام بیان شده که: نور آن حضرتصلی الله علیه وآله اولین نوری است که خداوند آفریده، آنگاه از اضافه نور او و نور اهل بیت او همه خلایق را آفرید، چنان که در «المعصومون» و نیز «و مختلف الملائکة» و «صفوة المرسلین» مطالب روایات این باب را آوردیم.
از جمله روایت ابوجعفر طوسی(1571) به اسنادش به فضل بن شاذان از داود بن فرقد روایت کرده که گفت: «به امام صادقعلیه السلام گفتم: شما در کتاب خدا نماز و زکات و حجّید.
فرمود: ای داود ما در کتاب خدا نماز و زکات و روزه و حج و شهر حرام و بلد حرام و کعبه و قبله و وجه اللَّه و آیات و بینات هستیم و دشمن ما در کتاب اللَّه و قرآن، فحشاء و منکر و بغی و شراب و قمار و انصاب و ازلام و اصنام و اوثان و جبت و طاغوت و میته و خون و گوشت خوک است. ای داود! خداوند ما را خلقتی گرامی کرد و ما را فضیلت و برتری داد و ما را امنا و حافظان و خزانه داران خود نمود. ما خزانه داران او بر آنچه در آسمانها و زمین است هستیم، و برای ما اضداد و دشمنانی قرار داد، ما را در قرآن اسم برد و بهترین و محبوبترین نامها را برای ما در قرآن گذاشت، ولی دشمنان ما را به طور کنایه ذکر کرد.
و اضداد و دشمنان ما را در کتاب خود نام برد و از اسما و ضربالمثلهایشان با مبغوضترین اسماء در پیش خود و مؤمنیننام برد.»
و از جمله روایت وی از فضل بن شاذان(1572) به اسنادش از امام صادقعلیه السلام است که فرمود: «ما اصل و ریشه همه خوبیها و فروع و شاخههای ما خوبیها هستند، و از خوبیها توحید و نماز و روزه و فرو بردن خشم و عفو از بدکار و دلسوزی نسبت به فقرا و مراعات همسایه و اقرار و اعتراف به فضل و اهل فضل است، و دشمنان ما ریشه همه شرورند و از شاخههای آن همه قبایح و فاحشههاست. ایشان دروغگو و خبرچین و بخیل و قطع کننده رحم و خورنده ربا و خورنده مال یتیم بدون حق و تجاوز از حدودی که خداوند دستور داده و اهل انجام کارهای زشت خواه ظاهر و خواه باطن از قبیل زنا و دزدی هستند، لذا هر بدی و دروغی که یاد شود مربوط به فروع دیگران است.»
در بصائر الدرجات(1573) از حفص مؤدب آمده است که گفت: «ابوعبداللَّه علیه السلام به ابی الخطاب نوشت: به من رسیده است که تو گمان میکنی که شراب مردی است و زنا مردی است و نماز مردی است، این طور نیست، ما ریشه همه خیرات هستیم و فروع و شاخههای این ریشه طاعت خداست و دشمن ما ریشه شرور و شاخههای آن معصیت خداست، آنگاه نوشت: چگونه اطاعت شود کسی که نمیداند و چگونه دانسته میشود کسی که اطاعت نمیشود.»
و دانستید که حقیقت اسم اللَّه سرّ آل محمدعلیهم السلام است و بعد از این ثابت شد که در هر نفسی آیه و مصداقی از آن موجود است، و همه خیرات صادره از مراتب اسم اللَّه است که او مبدأ آن است،
شرح زیارت جامعه کبیره - حسین همدانی درود آبادی
تجلی شب قدر
آیتالله میرباقری:
«شب قدری که يکي بيشتر نيست (که به حضرت زهرا (س) تفسیر شده)، هر سال در شب ۲۳ ماه مبارک رمضان تجلی ميکند و در تجلي آن شب قدر، روح و ملائک فرود میآيند و حقايقي که آن سال بايد محقق بشود، باذن امام در عالم جاری میشود.
شايد آن تنبُّهي که حضرت دادند و فرمودند: «إنّما سميّت فاطمة لأنّ الخلق فُطِموا عَن معرفتها»، براي همين است که ما به طمع خام نيفتيم و بدانيم که معرفت او مخصوص به کُمَّلين است؛ آنها هستند که بدون حجاب مي توانند به معرفت صديقه طاهره برسند. رزق ما معرفت ایشان از ورای حجاب است و همين معرفت من وراء حجاب، شب قدر ما است.
اگر سرعت ما در شب قدر به سمت خدا سريع مي شود «خيرُ من الف شهر» از اين جهت است که ما مي توانيم نور حضرت زهرا(س) را دريافت کنيم. ظهور هم چنين چيزي است. ظهور چيزي جز تجلّي حضرت زهرا(س) از وراء حجاب امام(عج) نيست.».
باور به رحمت و مهرورزي خداوند متعال
«و إِذا جاءَک الَّذِینَ یؤْمِنُونَ بِآیاتِنا فَقُلْ سَلامٌ عَلَیکمْ کتَبَ رَبُّکمْ عَلی نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ أَنَّهُ مَنْ عَمِلَ مِنْکمْ سُوءاً بِجَهالَةٍ ثُمَّ تابَ مِنْ بَعْدِهِ وَ أَصْلَحَ فَأَنَّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ »
هر گاه کسانی که به آیات ما ایمان دارند نزد تو آیند به آنها بگو: سلام بر شما، پروردگارتان رحمت را بر خود فرض کرده، هر کس از شما کار بدی از روی نادانی کند سپس توبه و اصلاح نماید او آمرزنده مهربان است.(سوره انعام، آیه 54)
توضيح و پیام ها
1-ایمان زائر پیامبر خدا، از شرایط دریافت لطف الهی است. و زیارت پیامبر، راه دریافت لطف خداست.
2-رابطۀ رهبر و مردم، بر پایۀ انس و محبّت است.
3-بهترین عبارت تحیت، «سلام علیکم» است. «سلام»، شعار اسلام است. بزرگ نیز به کوچک، سلام می کند.
4-مربّی و مبلّغ، باید با برخوردی محبّت آمیز با مردم، به آنان شخصیت دهد.
5-توبۀ مؤمن حتماً پذیرفته می شود، و عفو الهی همراه با رحمت است. تحقیر شدن مؤمنان را جبران کنید.
6-باور به مهرورزی و رحمت خدا تأثیر فراوانی در ایجاد امید در بندگان دارد،و سبب می شود تا بندگان همواره خود را چون کودکی در دامان مهر و محبت خداوند ببینند.
منبع: تفسیر نور، ج2، ص 469، نورالثقلین، ج 2، ص 78،
دستی بکش روی سرم قرآن ناطق
امشب کجا آه ای مسافر بار بستی؟
امشب کجا احیا گرفتی با که هستی؟
امشب کجا بغض غریبی را شکستی؟
یا بین مایی گوشه ای تنها نشستی؟
هرجا که هستی مضطرم ، قرآن ناطق
دستی بکش روی سرم قرآن ناطق
در آتش شرم از شما آه ست دودم
ای کاش از شرم آب می شد این وجودم
هر جا تو بودی با من و من بی تو بودم
آنقدر بودی عاشق من من نبودم
از سرخی چشمان تو شرمنده هستم
خوردم نمک اما نمکدان را شکستم
حق کدامین مهربانی ات ادا شد
از تو اجابت ها به دست بی دعا شد
برمن وفا کردی جواب تو جفا شد
بر بی حیایی های من چشمت حیا شد
ای تو به من نزدیک تر از رگ گردن
دشمن نکرده با تو آنچه کرده ام من
امشب حلالم کن به آن فرق دریده
برآن که بی زهرا خوشی دیگر ندیده
امشب حلالم کن به آن مرد بریده
برآن عزادار غم قامت خمیده
بر آن غمی که در دل حیدر نشسته
امشب حلالم کن به پهلوی شکسته