باران دانش بر دل ها
لقمان حکیم می گوید:
یا بنَیَّ إنَّ یُحْیِی الْقُلُوبَ بِنُور الحِکْمَةِ کَما یُحْیِی الأرضَ بِوابِلِ السَّماءِ
فرزندم! خدا دل های آدمیان را با نور دانش زنده می کند، آن سان که زمین های مرده را با باران های پر برکت آسمان! (بحارالانوار، جلد 1)
شرح کوتاه
سرزمین دل انسان همچون باغستانی است که انواع نهال ها و بذرهای گلها و گیاهان و درختان برومند در آن پاشیده شده است، که اگر بموقع آبیاری شود محیطی پر طراوت و پر ثمر به وجود خواهد آورد.
تنها وسیله آبیاری این سرزمین قطرات زنده کننده باران علم و دانش است. و به همین دلیل دل های بی دانشان دل هایی است مرده، بی فروغ و بی ثمر.
همیشه، و در هر حال، جان خود را با نور دانش زنده نگهداریم.
شعر میلاد آقا امام رضا(علیه السلام)
شکر خدا که باز طبیب آفریده اند
یک نام آشنای غریب آفریده اند
صدها هزار نوکر دربستْ محضرش
ما را تمام ابن شبیب آفریده اند
تنها فقط به خاطر فردوس مشهد است
آری اگر که حکمت سیب آفریده اند
خورشید زیر سایه گنبد بزرگ شد
گنبد نگو که نور مهیب آفریده اند
دیدم فرشته ای به در خلد می نوشت
پیش حریم شه عددی نیست این بهشت
تو آمدی و شعر ولایت قصیده شد
تو آمدی و باز به ما جان دمیده شد
از لطف بی نهایت تو شاه مقتدر
دست أجانب از سر ایران بریده شد
من از توام به شادیِ تو شاد میشوم
از باقی گلت گل من آفریده شد
گویم هزار بار گلی بر جمال عشق
کز فیض احترام شما قد خمیده شد
قلبم بدون عشق شما میشود فلج
عشقی اگر که هست فقط ثامن الحجج
فرخنده میلاد امام ریوف برهمگان تهنیت
ای آفتاب جود و سخا أيها الرئوف
آیينه ی اميد و رجا أيها الرئوف
تو ملجأ توسل هر دلشکسته ای
امشب بگير دست مرا أيها الرئوف
ولادت امام رضا علیه السلام بر عاشقان حضرت، تهنیت باد.
مخالفت با بدحجابی، نه با بدحجاب
آن که میخواهد با فرهنگ و تفکری نادرست مبارزه کند و به جای آن، تفکری صحیح را حاکم کند که در اصطلاح، به آن امر به معروف و نهی از منکر میگویند، باید به این نکته توجه داشته باشد که نوک پیکان حمله خود را روی عمل منکر یا تفکر منکر قرار دهد، نه روی فردی که به آن مبتلا شده است. در روایتی از امام معصوم (علیه السلام) میخوانیم:
اِنَّ اللهَ یُحِبُّ العَبْدَ وَیُبْغِضُ عَمَلَهُ.
همانا خداوند، بنده [گناهکارش] را دوست دارد، ولی با عمل و کار [بدش] دشمن است.
این روایت، به این اصل تربیتی اشاره دارد که باید با عمل منکر، مبارزه و دشمنی کرد، نه با فردی که به آن مبتلا شده است. حتی گاهی باید با فرد
گنهکار، با دوستی و محبت رفتار کرد تا او را از عمل بدش جدا ساخت؛ درست مانند فرد بیماری که پزشک با بیماری او مبارزه میکند، ولی با خود او با ملاطفت برخورد میکند.
درباره مبارزه با بدحجابی نیز همینگونه است. اگر بخواهیم به خانمی که حجاب و آموزههای اسلامی را رعایت نمیکند یا به مردی که به پوشش همسر و دخترش توجهی ندارد، امر به معروف و نهی از منکر کنیم، باید از روشهای محبتآمیز استفاده کنیم. با بداخلاقی و ترشرویی، نه تنها کاری از پیش نمیرود، بلکه بدتر میشود. بسیار دیده شده است که افراد با ایمان، وقتی با زنی که وضع پوششی مناسبی ندارد، برخورد میکنند، از کوره در میروند و عصبانی میشوند و حرفهای ناشایستی به او میزنند. آنها در رویارویی با اینگونه زنان، یا شروع به ناسزاگویی و داد و فریاد میکنند یا با تندی به او میگویند که کارش اشتباه است و باید خود را تغییر دهد. درحالیکه نخستین قدم در مبارزه با بدحجابی، این است که حساب فرد را از عملش جدا کنیم و برخورد ما با فرد، از برخورد با عملش متفاوت باشد. در حقیقت، باید به فرد بفهمانیم که آنقدر بزرگوار است که این رفتار یا پوشش نامناسب، هرگز مناسبشأن و بزرگواری او نیست. همچنین اگر تذکر دوستانه ما را نپذیرفت، هرگز او را سرزنش نکنیم، بلکه او را مانند شخص بیماری بدانیم که از خوردن داروی تلخ خودداری میکند. یک پرستار یا پزشک مهربان، نخست میکوشد بیمارش را قانع کند تا از دارو بخورد. ولی اگر قانع نشد، یا از مقدار دارو کم میکند یا ماده شیرینی به داروی تلخ اضافه میکند. در مبارزه با منکری مانند بدحجابی نیز باید همین روش را به کار برد.
گفتنی است اغلب، برخوردها و شیوهتذکر دادن آمران به معروف به خانمهای بدحجاب، در گذشته خشن و تند بوده است و این افراد، ذهنیت خوبی به تذکر دیگران ندارند. ازاینرو گاه حساسیت آنها به تذکر دیگر افراد دوچندان میشود و در مقابل آن موضعگیری تندی دارند.
بنابراین، هنگام برخورد اصلاحگرانه با افراد بدحجاب، باید به دو نکته توجه داشت: نخست اینکه به شخصیت فرد احترام بگذاریم و هرگز با او با کینه و دشمنی سخن نگوییم. بلکه فقط عمل او، یعنی بدحجابی را نقد کنیم. در حقیقت، عملش را بهگونهای به او نشان دهیم و زشتی آن رابرایش توضیح دهیم که خودش از آن متنفر شود. دوم اینکه احتمال برخورد نامناسب و توهینآمیز را از طرف مقابل داشته باشیم؛ زیرا همانگونهکه گفتیم، او مانند فرد بیماری است که به این عادت بد مبتلا شده است و به احتمال زیاد، در مقابل داروی تجویز شده ما مقاومت خواهد کرد.
این نکته را نیز نباید فراموش کرد که اغلب، تذکر برای همه افراد حتی خود ما تلخ است و فرد باید چنان خودساخته باشد که تذکر دیگران را بپذیرد. هر چه ما در تذکر و برخورد اولیه خود، نرمتر، حساب شدهتر و محترمانهتر عمل کنیم، مقاومت طرف مقابل کمتر و پذیرش او بیشتر خواهد بود.
شاید بتوان با چند مثال، مطلب را روشنتر بیان کرد. جملهها وکلمههایی که برای تذکر دادن به افرادی که پوشش مناسب ندارند، انتخاب میکنیم، میتواند مانند این جملهها باشد: «به من اجازه میدهید، مطلبی را به شما بگویم؟» اگر جوابشان مثبت بود، در ادامه میگویید: «اگر حجابتان را کاملتر کنید، بهتر است؛ زیرا نگاههای توهینآمیز بعضی به شما کمتر خواهد شد» .
یا بگویید: «اگر حرفی به شما بگویم، ناراحت نمیشوید؟» اگر گفتند نه، همان جمله گذشته یا چیزی شبیه آن را بگویید. اگر در این دو جمله دقت کنید، میبینید که با اجازه گرفتن از طرف مقابل، به او تذکر دادهاید. همچنین تذکر شما همراه با احترام و ادب بوده است. بنابراین اگر طرف مقابل نیز تذکر شما را نپذیرد، برخوردی توهینآمیز با شما نخواهد کرد.
جمله دیگری که میتوان در تذکر به حجاب به کار برد این است که بگویید: «مرا ببخشید، مطلبی در ذهن بنده است که میترسم اگر نگویم، برای بیتوجهیام، خداوند مرا مؤاخذه و مجازات کند. اجازه دارم آن را بگویم؟» اگر طرف مقابل اجازه داد، ادامه دهید: «شما حجابتان کامل نیست. از دیدگاه اسلام بر زنان واجب است تمام زیباییهایشان را در مقابل نامحرم بپوشانند» . یا بگویید: «یکی از وظایف مهم زنان مسلمان، رعایت حجاب کامل است. اسلام بر زنان واجب کرده که در مقابل نامحرم، حتی یک تار مویشان نیز آشکار نباشد و از هیچ نوع آرایشی استفاده نکنند» . این نکته را نیز به یاد داشته باشید که اگر زنی همراه شوهرش بود، حتماً این جملهها را به شوهرش بگویید و در حضور او هرگز به خانم تذکر ندهید.
راه های تقویت فرهنگ حجاب - عباس رجبی
مرا به امام رضا - علیه السلام - ببخش!
یکی از علمای اهل خراسان که شجاعت و ابهتی بسیار داشت، می خواست با دختر یکی از تجار ایرانی ازدواج کند، با رفت و آمد زیاد و نوشتن نامه، از مرحوم آقا سید محمد کاظم یزدی تقاضای کمک کرد. پس از اصرار زیاد آن آقا، مرحوم سید که صلاح نمی دانست به او چیزی بدهد برای او نوشت: مرا به امام رضا - علیه السلام - ببخش! آن آقا گفته بود: خوب است که ما را معتقد به امام رضا - علیه السلام - دانسته اید!
در محضر آیت الله بهجت - محمد حسین رخشاد