صداقت در صحنه اجتماع
قوام هر جامعه به اعتماد انسانها به یکدیگر است.آنچه این بنیان را استوار و مستحکم می سازد، صداقت انسانها نسبت به هم است و اگر صدق و راستی از جامعه ای رخت بربندد، زندگیها هم دشوار، ناامن، تلخ و نکبت بار خواهد بود.
آیا شما همانطور که می نمایید، هستید؟
آیا آنچه به دیگران نسبت به افکار و روحیات و زندگی خویش وانمود می کنید، بود زندگی شما هم همان گونه است؟
یا یزید بسطامی گفته است: یا چنان نمای که هستی، یا چنان باش که می نمایی!
و این، یعنی صداقت.
دو چهره ها نیز فاقد صداقت اند.
آنان که ظاهر و باطنشان یکی نیست و گفتار و رفتارشان بهم نمی خورد و رو در رو و پشت سر، با دیگران برخوردی متفاوت دارند.
در ظاهر و پیش رو، اظهار ارادت و دوستی و اخلاص دارند، اما پشت سر، از غیبت و سخن چینی و تهمت و افشای عیوب و تحقیر و توهین، پروا ندارند. این گر نفاق نیست، پس چیست؟
امام باقر (علیه السلام) فرمود:
بئس العبد عبد یکون ذا وجهین و ذا لسانین، یطری اخاه شاهداً و یأکله غائباً؛(بحارالانوار، ج 73 ص 203)
بد بنده ای است که آن که دو چهره و دو زبانه باشد، هنگامی که برادر دینی اش را می بیند، در حضورش تعریف و تمجیدش می کند، ولی پشت سر (با غیبت کردن) او را می خورد!
دو رویان، هم در دنیا بی آبرویند، هم در آخرت، گرفتار عذاب الهی.
ادبیات غنی فارسی، پر است، از شکایتها و نالیدنها از ریاکاران و سالوس بازان و عوام فریبان و دورنگی ها.
صورت زیبا به کار نمی آید، سیرت زیبا مطلوب انسانهای کمال طلب است.
صداقت
ای جان فدای آن که دلش با زبان یکی است
و این همان گوهر صداقت است که هر جا یافت شود و در هر کس تجلی یابد، نفیس و ارزشمند است.
بسیاری از ناهنجاریهای رفتاری و اختلافات خانوادگی و مشاجرات میان دوستان و فامیلها، و حتی تنشها و نزاعهای سیاسی، پدیده ای است که از بی صداقتی و ناخالصی به وجود می آید و مگر نفاق هم نوعی عدم صداقت نیست؟
فریب نیز، جلوه دیگری از ناراستی در گفتار و رفتار است و…
کم نیست طلاق هایی که ریشه در عدم صداقت در مراحل اولیه ازدواج در اظهارات، ادعاها و وعده ها، وانمود کردنها و پاسخهاست.
با این حساب صداقت، استوارترین بنیانی است که دوستیها، مشارکتها، ازدواجها، مبارزات سیاسی و… بر آن استوار می گردد و بدون آن، همه این بنیانها در معرض فرو پاشی و گسیختگی است.
جلوه های صداقت
کسی که در گفتارصادق و راست باشد، از دروغ پرهیز می کند، چه به شوخی چه جدی،کسی که در دوستی صادق باشد، به مقتضیات دوستی پای بند است و ایثار و فداکاری، گذشت نسبت به خطاها، تحمل تندیها و جفاها، همکاری در گرفتاریها و نیازمندیها، همدردی در مشکلات و غمها خواهد داشت.
کسی که در ایمان صادق باشد، از نفاق و دورنگی و ریا دوری می کند.
و صدق در عهدوفای به قولها و قرارها و تعهدات است.
اینگونه صداقتها، معیار و ملاک مسلمانی و نشانه نزدیکی فکری و عملی به صحاب شریعت، حضرت رسول صلی الله علیه و اله)است، که فرمود:
اقربکم منی غداً فی الموقف اصدقکم فی الحدیث و اداکم للامانة و اوفاکم بالعهد…(لئالی الاخبار، ج 5، حدیث 253)
نزدیک ترین شما به من در موقف قیامت، کسی است که راستگوتر، امانت دار تر و باوفاتر به پیمان باشد.
به فرموده پیامبر خدا صلی الله علیه و اله):
راستی در گفتار، تعهد نسبت به امانت مردم و وفا به پیمان، نشانه صداقت و معیار قرب به آن حضرت است و هر که دروغگو، خائن و بی وفا باشد، از آن رسول صداق و امانت و وفا فرسنگها فاصله دارد.