شهادت و پاکی
پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) فرمود:
إذا مُتَّ عَلَی طَهارَة تَکُونُ شَهِیْداً(1)
هنگامی که پاک از دنیا بروی در زمره شهیدان خواهی بود.
شرح کوتاه
حدیث فوق قسمتی از دستورهایی است که پیامبر(صلی الله علیه وآله) به یکی از یاران خود به نام «انس» می دهد و به او می فرماید:
«اگر می توانی شب و روز با وضو باشی این چنین کن، زیرا گر در این حال از دنیا بروی شهید خواهی بود.»، گرچه معنای نخستین حدیث، همان با وضو بودن است، اما حدیث در ضمن اشاره به حقیقت مهم تری دارد و آن پاک زیستن و پاک از جهان رفتن است، آنها که دامانشان پاک، دل هایشان پاک، و زندگی و فکری پاک دارند و این چنین از جهان رخت بر می بندند قطعاً در صف شهیدان خواهند بود که شهادت منحصر به کشته شدن در میدان جنگ نیست، احادیث دیگری که در منابع اهل بیت(علیهم السلام)وارد شده نیز این حقیقت را تأکید می کند.
1. سفینة البحار، جلد 1، صفحه 720.
یکصد و پنجاه درس زندگی - آیت الله ناصرمکارم شیرازی
خدا باوری و آرامش درونی
الّذینَ آمَنُوا وَ تَطْمَئِنّ قُلُوبُهُمْ بِذِکْرِ اللّهِ أَلا بِذِکْرِ اللّهِ تَطْمَئِنّ الْقُلُوبُ. (رعد: 28)
همانا کسانی که ایمان آوردهاند و دلهایشان به یاد خدا آرام میگیرد، آگاه باش که با یاد خدا دلها آرامش مییابد.
رسیدن به اطمینان، خواست همه انسانهاست. انسانی که مطمئن است، هیچنگرانی ای ندارد، به نوع بینش انسان از خدا بستگی دارد. هر چه میزان بینش و آگاهی انسان به خدا بیشتر و دامنهدارتر باشد، درجه های اطمینان بالاتر خواهد بود.
از دیدگاه وحی الهی و آموزههای پیامبران بزرگ انسان نباید خود را اسیر خدایان، قدرتمندان و بتهای دروغین کند؛ چرا که هر قدر این بتهای ضعیف بیشتر باشد. نگرانی در وجود آدمی بیشتر شکل خواهد گرفت.
خدایان ذهنی و دروغین، هیچکدام نتوانستند انسان را به آرامش درونی برسانند، بلکه نگرانی و پریشانی خاطر را برای انسان به ارمغان آوردهاند. بنابراین، انسان برای رسیدن به اطمینان خاطر، باید از کفر و شرک و نفاق دوری کند و به خدای یکتا و توانا ایمان آورد و به او متکی باشد، وگرنه گرایش به قدرتهای ناپایدار، نه تنها رهاییبخش نیست، بلکه پدید آورنده ترس و نگرانی است.
«ثقل اکبر و ثقل اصغر»
آیت الله جوادی آملی: در روایات اهل بیت (علیهم السلام) از قرآن کریم به عنوان «ثقل اکبر» و از اهل بیت عصمت و طهارت به عنوان «ثقل اصغر» یاد شده است.
البته این نوع تعبیرها، تنها ناظر به نشئۀ دنیا و تکلیف است، چون در این نشئه، امامان معصوم (علیهم السلام) موظف هستند، برای صیانت از قرآن تا سر حد شهادت، فداکاری کنند.
پر واضح است که این وظیفه، دلیل برتری قرآن از مقام های والای ولایی آنان نیست؛ همان گونه که آن ها وطیفه داشتند دور کعبه طواف کنند یا حجر الأسود را استلام می کردند، در حالی که نه کعبه افضل است و نه حجر الأسود از آن ها برتر.
با توجه به این که جسم ائمۀ اطهار (علیهم السلام) اجل مُلکی دارد، اگر بنا شد یکی از آن ها (در دنیا) فدای دیگری شود، آن که عمری محدود دارد ـ جسم امام ـ باید فدای آن که عمری نامحدود دارد ـ قرآن کریم ـ بشود.
در حدیث ثقلین، از «اهل بیت» و «قرآن کریم»، به عنوان دو ثقل یاد شده و تأکیده شده که: «لَن یَفتَرِقَا»؛ «این دو هرگز از یکدیگر جدا نمی شوند.»
معنای این تعبیر: این دو گوهر گران بها در هیچ مرحله ای از مراحل عینی و در هیچ بعدی از ابعاد علمی، از یکدیگر جدا شدنی نیستد؛ چون اگر تفکیک در مرحله ای از مراحل یا بعدی از ابعاد، روا بود، باید به صورت استثناء بدان اشاره می شد. اگر اهل بیت از قرآن کمتر بودند، به همان مقدار میان آن ها و قرآن، افتراق ایجاد می شد. در حالی که اطلاق نصوص متواتر، این تفرقه را نفی می کند.
قابل توجه است که چون انسان کامل، صادر اول، بلکه ظاهر اول است، غیر او هر چه فرض شود ـ هر چند به صورت کلام خدا صادر یا ظاهر شده باشد ـ یا همتای انسان کامل است یا متأخر از آن؛ یعنی فرض ندارد که برتر از انسان کامل باشد؛ زیرا چیزی مقدم بر صادر یا ظاهر اول نخواهد بود…
جوادی آملی، ادب فنای مقربان، ج۲، ص۲۰۰
مید بخش ترین آیه قرآن
آیا میدانید امید بخش ترین آیه قرآن کریم کدام است؟
حضرت علی علیه السلام بر جمعی وارد شده و از آنها سؤال فرمودند: آیا می دانید امید بخش ترین آیه ی قرآن کدام است؟! هرکس به فراخور حال خویش آیه ای را عنوان کرد:
بعضی گفتند: آیه ی «إِنَّ اللّهَ لا یَغْفِرُ أَنْ یُشْرَکَ بِهِ وَ یَغْفِرُ ما دُونَ ذلِکَ»[1] یعنی خداوند جز شرک، گناهان دیگر را می بخشد.
بعض دیگر بر آن بودند که این آیه است؛ «وَ مَنْ یَعْمَلْ سُوءًا أَوْ یَظْلِمْ نَفْسَهُ ثُمَّ یَسْتَغْفِرِ اللّهَ یَجِدِ اللّهَ غَفُورًا رَحیمًا»[2] یعنی هرکس خلافکار و ظالم باشد ولی استغفار کند، خداوند را بخشنده و مهربان خواهد یافت.
عدّه ای اظهار داشتند آیه ی «یا عِبادِیَ الَّذینَ أَسْرَفُوا عَلی أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللّهِ إِنَّ اللّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمیعًا»[3] یعنی ای بندگان من که در حقّ خود اسراف کرده اید! از رحمت خدا مأیوس نشوید، زیرا او همه ی گناهان را می بخشد.
تعدادی هم نظر به این آیه داشتند؛ «وَ الَّذینَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَکَرُوا اللّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ وَ مَنْ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلاَّ اللّهُ»[4] یعنی کسانی که اگر کار زشتی انجام دادند و به خودشان ظلم کردند، یاد خداوند می کنند و برای گناهان خویش استغفار می نمایند، و کیست جز خداوند که گناهان را ببخشد.
بعد از اینکه حضرت نظرات آنان را شنید، فرمودند:
از حبیبم رسول خدا صلی الله علیه و آله شنیدم که فرمود: امید بخش ترین آیه در قرآن این آیه است:
«وَ أَقِمِ الصَّلاةَ طَرَفَیِ النَّهارِ وَ زُلَفًا مِنَ اللَّیْلِ إِنَّ الْحَسَناتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئاتِ»[5]
سپس پیامبر صلی الله علیه و آله ادامه دادند:
یا علی! سوگند به خداوندی که مرا بشیر و نذیر به سوی مردم مبعوث کرد، وقتی که انسان برای نماز وضو بگیرد، گناهانش ریخته می شود، و زمانی که رو به قبله کند، پاک می شود. یا علی! مثال اقامه کننده ی نمازهای روزانه، مثل کسی است که هر روز پنج مرتبه در نهر آبی که جلوی منزل اوست خود را شستشو کند.[6]
[1]. نساء، 48.
[2]. نساء، 110.
[3]. زمر، 53.
[4]. آل عمران، 134.
[5]. هود، 114.
[6]. تفاسیر مجمع البیان و کنزالدقائق.
راه غلبه بر نگرانی
در حالات عالم بزرگ،"شیخ عبد اللَّه شوشتری” که از معاصرین مرحوم"علامه مجلسی” است نوشته اند، فرزندی داشت که بسیار مورد علاقه او بود، این فرزند، سخت بیمار شد،
پدرش مرحوم شیخ عبد اللَّه، هنگامی که برای اداء نماز جمعه به مسجد آمد، پریشان بود، هنگامی که طبق دستور اسلامی، سوره منافقین را در رکعت دوم تلاوت کرد و به این آیه رسید:
یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تُلْهِکمْ أَمْوالُکمْ وَ لا أَوْلادُکمْ عَنْ ذِکرِ اللَّهِ"ای کسانی که ایمان آورده اید اموال و فرزندان شما نباید شما را از یاد خدا غافل کند”
چندین بار آیه را تکرار کرد(تکرار آیات قرآن در نماز جایز است) هنگامی که از نماز فراغت یافت، بعضی از یاران از علت این تکرار سؤال کردند، فرمود: هنگامی که به این آیه رسیدم به یاد فرزندم افتادم و با تکرار آن به مبارزه با نفس خود برخاستم،
آن چنان مبارزه کردم که فرض کردم فرزندم مرده، و جنازه اش در برابر من است، و من از خدا غافل نیستم، آن گاه بود که دیگر آیه را تکرار نکردم.
به نقل از سفينة البحار جلد 2 ص 131