جایگاه زنان در نهضت عاشورا
معرفی اجمالی برخی از زنان احیاگر طریق حفظ مکتب اسلام
حضرت زینب(سلام الله علیها)
سخن گفتن و نوشتن از حضرت زینب (س) قافله سالار کاروان اباعبدالله الحسین، از عصر عاشورا به بعد کاری بس عظیم است که از عهده نویسنده بر نیاید، مگر ذره ای بس ناچیز را فهرست کردن. ایشان مدرس شجاعت و سخنوری در اوج فصاحت و بلاغت است محابه کننده با دشمنان در اوج قول سدید، ذاکر و ساجد الی الله که حتی در شب یازدهم عاشورا نیز، نماز شب را با عظمت خاصی ادا می کند، تربیت شده خاندان عصمت و ولی الله الاعظم و تربیت کننده اولاد صالح شهید راه حق، صبر عظیم و جمیلی، همچون اباعبدالله دارد که در زیارت ناحیه مقدسه خطاب به ایشان آمده: «لقد عجبت من صبرک ملائکه السماء». درباره زینب هم آمده که از صبر تو ملائکه آسمان در شگفت شده اند دارنده خصلت های دوازده گانه انبیا؛ یعنی، مقام یقین، قناعت، صبر، مروت، حلم، جود و سخا، شجاعت، غیرت، حسن خلق، صدق، امانت و … ، دفاع از نبوت و ولایت، سخن رانی غرا و بلیغ در بدترین اوضاع اجتماعی ممکن (چون از شرایط سخنرانی و سخن غرا: عدم عوامل فشار درونی: چون: گرسنگی، تشنگی، خستگی و عدم حضور مخالفین سفاک و ظالم دارای جهل مرکب … و وجود محیط و فضای آرام، نه در محیطی که عوامل اضطراب زایی؛ چون مناظر دلخراش سرهای شهدا، حضور قاتلان شهدا، و اسارت و دیدن مصیبت های بزرگ، در حال آرامش و متانت و استواری سخن رانی می کند و با دلیل ثابت می کند که ظالم رستگار نخواهد شد و می فرماید:
«الحمدالله الذی أکرمنا بنبیه محمد (ص)و طهرنا من الرجس تطهیرا إنما یفتضح الفاسق و یکذب الفاجر و هو غیرنا … ما رأیت إلا جمیلاً …» که این نوشتار و این حقیر حتی از نوشتن یکی از خطبه های حضرت عاجز است، چه رسد به بیان عظمت آن سرور زنان که در مقابل دستگاه ظلم و جور و سفاک و خون ریز سخن رانی نمود و در عرصه های گوناگون پرچم نهضت حسینی را به دوش کشید. حقیقتی را که حسین (ع) با خون خود نوشت، ایشان تنها با کلمه گفت و در هر جا بر سر هر قدرتی فریاد زد، چون اوست نمونه تربیت شده در مکتب فاطمه زهرا (س) و امام حسین (ع) و این است الگوی زن مسلمان که چگونه باید باشد.
نقش آفرینی زنان حاضر در کربلا...
بدون تردید، زنان در واقعه کربلا نقش انکارناپذیری داشتند که مهم ترین آنها عبارت است از:
صبر و استقامت: زنان حاضر در کربلا با وجود شهادت نزدیکان خویش، نه تنها خود پایدار و استوار ماندند، بلکه دیگران را نیز در این راه دلداری دادند. زینب کبرا (س) زمانی که از شهادت علی اکبر با خبر شد، درحالی که صدا می زد: «واحبیباه و ابن أخیاه….» برای دلداری حسین(ع) به استقبال او شتافت.
جهادگری و رزمندگی: در روز عاشورا، برخی زنان همانند مردان وارد صحنه کارزار شدند که از جمله می توان به همسر عبداللّه بن عمیر کلبی اشاره کرد. او دو بار در میدان نبرد حاضر شد و شجاعت و رزمندگی خود را در مقابل مردان سپاه یزید به نمایش گذارد.
دفاع از امامت و خاندان پیامبراعظم صل الله علیه و اله:
از گفتار و رفتار زنان حاضر در کربلا می توان میزان همت آنان را در دفاع از امامت دریافت. در آخرین لحظه ها، هنگامی که شمر قصد بریدن سر مبارک امام را داشت، زینب(س) به امید نجات جان امام یا برای اتمام حجّت، بر سر عمر سعد فریاد زد: “آیا حسین کشته شود و تو نظاره گر باشی؟”
پرستاری: از دیگر وظایف بانوان، پرستاری از بیماران و مجروحان و کودکان بود. پیش از واقعه، مراقبت از بیماران کاروان را بر عهده داشتند.
پیام رسانی: مهم ترین و مشکل ترین وظیفه ای که پس از شهادت امام حسین(ع) برعهده بانوان قرار گرفت، رساندن پیام شهیدان و هدف قیام امام حسین(ع) به گوش مردم آن زمان بود که تفصیل آن را در شاخص های خبررسانی حضرت زینب (س) خواهیم آورد.
روز مباهله گرامی باد
جایگاه واقعی زن در سه جمله...
در زندگی مشترک یکی از صفات عالی زن که در روایات آمده است مطیع بودن نسبت به مرد است. هیچ مردی بیخطا نیست امّا وجود دستورات اشتباه و طبیعی مرد (نه دستورات غیرشرعی و گناه) نباید باعث سرپیچی و اطاعت نکردن زن و درگیری لفظی با شوهر گردد چرا که طبق آموزههای دینی اگر مخالفت زن منجر به فتنه اختلاف و دعوای زن و شوهری شود سرپیچی از دستور مرد جایز نیست.
نکته دقیقی که خانمها انعکاس مثبت آن را خواهند دید این است که اطاعت متواضعانه از مرد و اشباع روحیهی اقتدار وی به شدّت شما را محبوبِ مرد میکند و اتّفاقاً زمینه را برای مدیریّت سالم او فراهم کرده و همچنین در تربیت بهتر و آرامش روحی فرزندان نیز بسیار موثر است.
تجربه اندوزی از شکستها
یکی از رموز کامیابی این است که از شکست نهراسیم، و از شکست، میوه شیرین بچینیم زیرا شکست در زندگی آینه تمامنمایی است که نواقص و اشتباهات را بی کموزیاد بهخوبی نشان میدهد، مردان بزرگ و دلآگاه آن را «پُل پیروزی» میدانند، کوشش میکنند که در آینده علل و موجبات شکست تکرار نشود، و در حقیقت شکست خوردن را شکست نمیدانند بلکه از آن میترسند که از شکست، شکست روحی بخورند.
صفحات تاریخ نشان میدهد: بسیاری از پیروزیها پساز شکست به دست آمده، زیرا شکست خوردهها، با روحی زنده و ارادهای قاطع بار دیگر وارد میدان فعالیت شده و خود را بدین وسیله در آستانه پیروزی قرار دادهاند و میدانستند که فاصله شکست و پیروزی بسیار کوتاه است. شکستخوردگان امیدوار، خود را در هنگام شکست نمیبازند، و افتان و خیزان به راهپیمایی خود ادامه میدهند و بالاخره به مقصد میرسند.
در جنگ «احد» بر اثر یک نافرمانی شکست سختی به مجاهدان اسلام وارد گردید، ولی این شکست به قدری آموزنده بود که آن همه فتوحات را بدنبال آورد.
ناپلئون میگوید: آنقدر شکست خوردم که راه شکست دادن را یاد گرفتم. و به قول برخی: شکست برای ناتوانها زهر کشنده و برای روانهای توانا پلکان پیروزی است.
در آیین مقدس اسلام، نومیدی که اثر بارز شکست است، گناه بزرگ شمرده شده و از قدیمالایام گفتهاند: «پایان شب سیه سفید است» و نیز گفتهاند: «در نامرادیها بسی مراد است» و «در نومیدی بسی امید است»
برشی از کتاب : رمز پيروزیِ مردان بزرگ، ص۱۳۲ آيتالله جعفر سبحانی