دولت مهدوی
از دیدگاه شیعه، آینده سیاست (دولت)، بسیار روشن و خوشبینانه است. تاریخ، برای رسیدن به آن جامعه مطلوب و آرمانی (تحقق یافتنی و حتمی هر چند با طی فراز و نشیبها و
کژتابیهای گوناگون) در حرکت است. این مدینه فاضله در زمین به دست حق پرستان و به رهبری مصلح موعود و با یاری امدادهای الهی به وجود آمده و او اداره آن را در دست خواهد
گرفت. این جامعه پایان حرکت تاریخ و آغاز حیاتی متکامل و بدون کاستی و نقص است و سیاست در این جامعه، «فاضله» و «الهی» است و دولت اخلاقی بر اساس نظام امامت شکل
میگیرد. مردم (به خصوص مستضعفان و صالحان) نقش اساسی در اداره و کنترل امور دارند و صاحبان زر و زور و تزویر از بین میروند. دور نمای این «جامعه موعود» را این چنین میتوان تصویر کرد: دولت مهدوی بر سراسر دنیا سیطره و برتری خواهد داشت و شرق و غرب عالم را فرا خواهد گرفت. حکومت او، بر اساس جهان بینی الهی و ایدئولوژی اسلام خواهد بود. دین مورد قبول خدا (اسلام) و آیین یکتا پرستی و توحید، همگانی شده و معنویت و اخلاق، در همه جا گسترش خواهد یافت. «ولایت و امامت» مهدی مورد پذیرش همه بشر قرار گرفته و آنان طعم خوش عدالت را خواهند چشید.
ترس و ناامنی از بین رفته و امنیت و آرامش همه جا را فرا خواهد گرفت. فساد،ستم و تباهی از جهان ریشه کن و از قسط و دادگری آکنده خواهد شد. برکتهای بی شمار آسمان، نازل و
نعمتهای بیکران زمین، آشکار شده و گنجینهها و معادن آن استخراج خواهد شد. علوم، صنعت و فن آوری پیشرفت خارق العاده ای یافته و خرد و عقل مردم کامل خواهد شد.
کشورها و شهرها آباد و زمین خرّم خواهد شد. دیگر ویرانی و عقب ماندگی در آن وجود نخواهد داشت. کشاورزی رونق یافته و دشتها و مزارع سرسبز و پر محصول خواهد شد و کشاورزان و دهقانان، از کشت و زرع خود، چند برابر گذشته، محصول درو خواهند کرد. اقتصاد جوامع پیشرفت کرده و ثروت و درآمدها، عادلانه توزیع خواهد شد. فقیران و تهی دستان، غنی و بی نیاز گردیده و بسیاری از امور کشور در دست مستضعفان و صالحان خواهد بود.
علم طب و بهداشت و درمان، رشد یافته و بیماریها ریشه کن خواهد شد. کارگزاران امور، از افراد با ایمان و کاردان انتخاب شده و آنان خدمتگزاران مردم خواهند بود. بشر به آرزوی دیرینه خود مبنی بر حکومتی عادلانه، جامعه ای اخلاق مدارانه، آیینی خداپرستانه و رفاه و امنیتی جاودانه خواهند رسید.
احترام به آزادی فکر
پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) فرمود:
بِئْسَ الْقَوْمُ قَوْمٌ یَمْشِی الْمُؤْمِنُ فیهِمْ بِالتَّقِیَّةِ وَالْکِتْمانِ(1)
ترجمه
آنها که فرد مؤمن ناچار است در میان آنان با تقیّه و کتمان زندگی کند بد مردمی هستند!
شرح کوتاه
تقیّه و کتمان معمولا از این جا ناشی می شود که یک اکثریت خود خواه اجتماع مانع از آن می شود که اقلیّت صالح افکار خود را ابراز کند و عقاید خود را بازگو نماید، مسلّماً چنین جامعه ای جامعه سعادتمندی نخواهد بود، در یک جامعه اسلامی و انسانی باید افراد صالح این حق را داشته باشند که عقاید خود را بدون تقیّه و کتمان در معرض افکار عمومی بگذارند و عوام مردم نه تنها نباید سد راه چنان افرادی شوند، بلکه علاوه بر احترام به آزادی فکر در مسیرهای سازنده، امکانات پرورش و به ثمر رساندن بن افکار را فراهم سازند.
1. نهج الفصاحه.
یکصد و پنجاه درس زندگی - آیت الله ناصرمکارم شیرازی
مسئوليت وعده
«المسئول حر حتى يعد»
كس كه از او درخواستى مىشود، تا زمانى كه وعده انجامش را نداده باشد، آزاد است.
شرح:
اسلام، درباره وفاى به عهد سفارش بسيار كرده است. تا جايى كه گفته مىشود: يكى از تفاوتهاى مسلمان با ديگران، در اين است كه مسلمان، وقتى براى انجام كارى قول بدهد، ديگر به هيچ قيمتى نبايد از انجام قول وعده خود، شانه خالى كند.
بدين ترتيب، مسلمان بايد به شدت مراقب قول و قرارهاى خود باشد، و با بىتوجهى به عهد و وعدههايش، خود را نسبت به دستورهاى اسلام، بى اعتناء نشان ندهد.
پس هرگاه، كسى از شما در خواستى كرد، نبايد نسنجيده و بدون انديشه و حساب، و عده انجام آن را بدهيد. بلكه بايد به خوبى فكر كنيد و ببينيد كه آيا توانايى انجام آن را داريد يا نه. چون اگر وعدهيى بدهيد و بعد، از عهده انجامش برنيائيد، كسى كه به او وعده دادهايد، به اطمينان قول شما، در انتظار كمك و مساعدت شما مىماند، و براى حل مشكل خود، دست به اقدام ديگرى نمىزند و اگر شما وعده خود را انجام ندهيد، ممكن است به آن شخص و زندگى فردى و خانوادگى و اجتماعىاش، لطمههاى جبرانناپذير وارد آيد و مسلمان مؤمن، هرگز راضى نمىشود تا برادر و خواهر دينىاش، بخاطر بدقولى او، لطمه ببيند.
امام عليه السلام، براى آن كه ارزش و اهميت خوش قولى، و زشتى بد قولى را نشان دهد، در اين كلام، موضوع را به شكل تازهيى مطرح كرده است. حضرت مى فرمايد: وقتى از شما درخواستى مىشود، تا زمانى كه قول انجامش را ندادهايد، آزاد هستيد كه انجام آن كار را قبول كنيد يا قبول نكنيد. اما همينكه وعده انجامش را داديد، ديگر آزاد نيستيد، بلكه خود را به صورت بنده كسى درآوردهايد، كه بايد برايش كارى انجام بدهيد.
يعنى انسان، در برابر قول و قرارى كه مىگذارد، آنقدر مسئوليت پيدا مىكند كه گويى به صورت بنده قول و عهده خود در آمده است، و هيچ چاره يى، جز انجام آن ندارد.
صداقت در گستره سياست و حكومت
صداقت، رأس ايمان ومحكم ترين ستون آن، وعماد اسلام، و لباس دين، وزبان حق، وزنده كننده تقوا، ومايه رفعت وسربلندي است؛ چنانكه امام علي (ع) ميفرمايد:
«الصّدق رأس الايمان، الصدق اقوي دعائم الايمان، الصّدق عماد الاسلام، الصّدق لباس الّدين، الصّدق لسان الحق، الصّدق حياة التقوي، الصّدق مرفعة».
بهترين گفتار، و والاترين نوع گفتمان، وصلاح هر چيزي، و بهترين بنيان زندگي، وملاك دين؛ صدق است كه سلامتي و نجات در اوست؛ بطوري كه امام علي (ع) ميفرمايد:
«الصّدق خير القول، الصدق افضل رواية، الصدق صلاح كلّشي ء، الصدق خيرمبني ّ، شيئان هما ملاك الدين: الصدق واليقين، عاقبة الصدق نجاة وسلامة»
لذا صادق (راستگو و درست كردار) مكرم است وجليل؛ وبرمدار نجات وكرامت مشرف است چنانكه امام علي (ع) ميفرمايد:
«الصّادق مكرم جليل، الصادق علي شرف منجاة وكرامة».
استقرار و تداوم رفتارهاي انسان چه در ارتباط با خود و چه در ارتباط با خدا و چه در ارتباط با همنوعان وسازمانهاي اجتماعي بر مدار صدق ميچرخد نه كذب مطلوبيت صدق در گستره زندگي انسان به قدري است كه حتي مشهورترين مكذّبين عالم، باتلاشهاي كاذبانه سعي در توجيه رفتارهاي خود برمدار صدق دارند. صداقت در عرصه تعهدات الهي، مرز ميان مؤمن و غير مؤمن است چنان كه قرآن مجيد صديّقون را مؤمنين به خدا و رسول ميداند وامام حسين (ع) در سخني به استناد اين آيه (آيه ۱۹ سوره حديد) ، شيعيان را «صدّيق شهيد» معرفي ميكند و ميفرمايد: «ما من شيعتنا الاّ صدّيق شهيد… اما تتلوا كتاب الله: «والّذين امنوا بالله ورسله. اولئك هم الصديقون و الشهداء عند ربّهم.. » بنابر اين پيامبر اكرم وائمه هدي: كه والاترين مراتب ايمان را نايل آمدند برترين مراتب صداقت را پيموده اند و در صداقت، عزت يافته اند
امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در آینه قرآن و روایات
ب. روایات
موضوع امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف از موضوعاتی است که روایات بسیاری درباره آن در اختیار ماست به گونه ای که درباره مراحل مختلف زندگی آن حضرت همچون ولادت، دوران کودکی، غیبت صغری و کبری، علائم ظهور و روزگار ظهور و حکومت جهانی، به طور جداگانه احادیثی از پیشوایان دینی موجود است. چنانکه درباره خصوصیات ظاهری و اخلاقی آن بزرگوار، ویژگیهای دوران غیبت او و فضیلت و پاداش منتظران ظهورش مجموعه ارزشمندی از روایات داریم و جالب اینکه بسیاری از این روایات هم در کتابهای شیعه و هم در آثار اهل سنّت نقل شده است. برخی از این احادیث «متواتر» است.
گفتنی است که یکی از ویژگیهای قابل توجه امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف آن است که همه معصومان علیهم السلام درباره آن حضرت سخنان نغزی ایراد فرموده اند که مجموعه ای از معارف آگاهی بخش را فراهم کرده است و از اهمیت فوق العاده قیام و انقلاب آن پرچمدار عدالت حکایت میکند. مناسب است در اینجا از هر یک از آن پیشوایان بزرگ روایتی را نقل کنیم:
پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
خوشا به حال آن که مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف را ببیند و خوشا به حال آن که او را دوست بدارد و خوشا به حال کسی که امامت او را باور داشته باشد.
امام علی علیه السلام فرمود:
«منتظر فرج ]آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم[ باشید و از رحمت خدا ناامید نگردید به راستی که محبوبترین کارها نزد خداوند بزرگ، انتظار فرج است. »
در لوح فاطمه زهرا علیها السلام آمده است:
«… سپس به خاطر رحمت بر جهانیان سلسله اوصیاء را به وجود فرزند امام حسن عسکری علیه السلام تکمیل خواهم کرد؛ کسی که کمال موسی و شکوه عیسی و صبر ایوب را داراست… ».
امام حسن مجتبی علیه السلام در ضمن روایتی، پس از بیان برخی از مشکلات زمان بعد از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
«خداوند در آخر الزمان مردی را برمی انگیزد… و او را به وسیله فرشتگان خود پشتیبانی میکند و یارانش را حفظ میکند… و او را بر تمامی ساکنان زمین چیره میسازد… او زمین را از عدالت و روشنایی و دلیل آشکار پر میسازد… خوشا به حال آن که روزگار او را ببیند و سخن او را بشنود. »
امام حسین علیه السلام فرمود:
«… خداوند به وسیله او ]امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف[ زمین را زنده میکند پس از آن که مرده باشد و به وسیله او آئین حق را بر تمامی دینها پیروز گرداند هر چند مشرکان را خوش نیاید. برای او غیبتی است که گروهی در آن از دین باز میگردند و گروهی دیگر بر دین استوار میمانند… همانا آن که در غیبت او بر اذیتها و تکذیبها شکیبایی کند؛ مانند کسی است که پیش روی رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم با شمشیر جهاد کرده باشد. »
امام سجاد علیه السلام فرمود:
«کسی که در دوران غیبت قائم ما بر دوستی ما ثابت قدم باشد خداوند پاداش هزار شهید از شهدای بدر و احد به او عنایت فرماید. »
امام باقر علیه السلام فرمود:
«زمانی بر مردم میآید که امامشان غایب شود پس خوشا حال آنها که در آن زمان بر امر ]ولایت [ما ثابت بمانند… »
امام صادق علیه السلام فرمود:
«برای قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف دو غیبت است یکی از آنها کوتاه مدت و دیگری بلند مدت است. »
امام کاظم علیه السلام فرمود:
«امام ]مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف[ از دیدگان مردم پنهان میشود ولی یاد او از دلهای مؤمنان فراموش نمی شود. »
امام رضا علیه السلام فرمود:
«وقتی ]امام مهدی [قیام کند زمین به نور ]وجود[ او روشن گردد و آن بزرگوار، ترازوی عدالت را در میان مردم قرار دهد؛ پس کسی به دیگری ستم نخواهد کرد. »
امام جواد علیه السلام فرمود:
«قائم ما آن کسی است که ]مردم[ باید در زمان غیبت، انتظار ظهور او را داشته باشند و چون قیام کرد به فرمان او گردن نهند.»
امام هادی علیه السلام فرمود:
«امام پس از من فرزندم حسن و پس از او فرزندش «قائم» است آن که زمین را پر از عدل و داد کند چنان که پر از ستم و جور شده باشد. »
امام حسن عسکری علیه السلام فرمود:
«سپاس خدای را که مرا از دنیا نبرد تا آن که جانشین مرا به من نشان داد. او از نظر آفرینش و اخلاق، شبیه ترین مردم به رسول خداست… ».