عظمت علی علیه السلام
شناخت مقام والاي حضرت علي (عليهالسلام) و شناساندن آن، جز براي امامان معصوم مقدور نيست، از اين رو مناسب است براي شناخت آن حضرت به پارهاي از سخنان خود ايشان تمسّك كنيم كه نشان دهنده اعتلاي مقام حكيمانه وي است.
1 ـ در خطبه 192 از نهج البلاغه هنگامي كه ظهور اسلام را تشريح ميكند و رسول اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) را مي ستايد، مي فرمايد:
رسول اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) مرا در همان اوايل زندگيم در دامن خويش ميپروراند و هر روز بابي از علم و اخلاق به روي من ميگشود و مرا به اقتداي آن فرا مي خواند:
«يَرفَع لى فى كُلّ يومٍ مِن أخلاقِه عَلَماً ويأمرنى بالاقتداءِ بِهِ». و هر سال كه مجاور كوه حرا ميشد و در جوار آن به عبادات ميپرداخت، من او را ميديدم و جز من كسي وي را نميديد: «ولقد كان يُجاور في كلّ سنةٍ بِحِراء فَأراه وَلايَراهُ غيرى».
در خانهاي كه اسلام در آن ظهور كرده بود غير از رسول اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) و خديجه (عليهاالسلام) كسي در آن نبود و من سومين نفر آن دو بودم. نور وحي و رسالت را ميديدم و نسيم نبوت را استشمام مي كردم:
ولم يجمع بيتٌ واحدٌ يومئذٍ فى الإسلام غير رسول الله (صلي الله عليه و آله و سلم) وخديجة وأنا ثالثهما. أري نور الوحي والرّسالة وأشمّ ريح النبوّة.
آن شامه غيبي كه نسيم غيبي را استشمام ميكند و در انبيا (عليهمالسلام) وجود داشت، در علي (عليه السلام) نيز بود. وقتي برادران يوسف از مصر حركت كردند و پيراهن وي را به همراه خود آوردند، در فاصله چندين فرسنگي، حضرت يعقوب (عليه السلام) با قاطعيت و تأكيد فرمود: من نسيم و بوي يوسف را استشمام ميكنم: (إنّي لأجد ريح يوسف لولا أن تفنّدون).(يوسف، آيه 94)
شامهاي كه از غيب ميبويد، شامهاي مُلكي و مادي نيست، چنان كه نبوّت نيز مربوط به عالم طبيعت و مُلك نيست و تنها با حسّ بويايي ملكوتي ميتوان نبوّت را كه امري غيبي است، تشخيص داد.
علي (عليهالسلام) سپس ميفرمايد: من هنگام نزول وحي بر پيامبر، صداي ناله شيطان را ميشنيدم؛ به رسول اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) عرض كردم: اين آهنگ و ناله ويژه شيطان از كجا به گوش ميرسد؟
فرمود: اين افسوس شيطان است كه فهميد ديگر پرستش نميشود؛ چون جايي كه وحي و نبوت و رسالت حكومت كند، آنجا شيطان عبادت نميشود: «ولقد سمعت رنّة الشيطان حين نزل الوحى عليه (صلي الله عليه و آله و سلم) فقلت: يارسول الله ما هذه الرنّة؟ فقال: هذا الشيطان قد أيس من عبادته». آنگاه فرمود: اي علي هر چه را من ميبينم تو نيز ميبيني و هر چه را من ميشنوم تو نيز ميشنوي، جز آن كه تو پيامبر نيستي، ليكن وزير من هستي و تو بر پايه خير استواري: «إنّك تسمع ما أسمع وتري ما أري إلاّ أنّك لست بنبيٍّ ولكنّك لوزير وإنّك علي خير».
حكمت علوي صفحه 20
غفلتت از حضور قلبت فزون تر....
امام علی علیه السلام به کمیل فرمودند: یا کُمَیْلُ! اِنَّ ذُنُوبَکَ اکْثَرُ مِنْ حَسَناتِکَ، وَ غَفْلَتَکَ اَکْثَرُ مِنْ ذِکْرِکَ، وَ نِعَمَ اللهِ عَلَیْکَ اَکْثَرُ مِنْ عَمَلِکَ؛ اى کمیل! خطاهایت، از کارهاى خوبت بیش تر، و غفلتت از حضور قلبت فزون تر، و نعمت هاى پروردگار از قدرت شکرگزارى تو بیش تر است(1).
شرح حدیث:
در تفسیر جملات سه گانه فوق باید به این نکات توجّه کرد:
1ـ این که نعمت هاى پروردگار فزون تر از قدرت شکرگزارى انسان هاست مطلبى واضح و بدیهى است. به عنوان مثال، اگر نعمت بسیار ارزشمندِ چشم از انسان گرفته شود، چه مصیبت بزرگى رخ مى دهد! اگر انسان بخواهد تا آخر عمر تنها شکر همین یک نعمت را بجا آورد، آیا قادر خواهد بود؟ چشمه جوشانى که در چشم انسان ها وجود دارد و دائماً سطح چشم را مرطوب نگه مى دارد، و اگر نباشد پلک ها چشم را آزار خواهند داد و در مدّت زمان کوتاهى بینایى انسان را از بین خواهند برد، و چاه فاضلابى که اضافه آب چشم را جذب مى کند و اگر نباشد انسان دائماً گریان و صورتش خیس خواهد بود! آیا این ها نعمت هاى بزرگ الهى نیستند؟ اگر یکى از این ها نبود (چشمه جوشان، یا چاه فاضلاب) چه مى شد؟ گاهى از اوقات نعمت هایى داریم که در طول زندگى متوجّه آن نمى شویم! حقیقتاً که نعمت هاى پروردگار فزون تر از قدرت شکرگزارى ما انسان هاست.
2ـ امّا جمله دوم: «وَ غَفْلَتَکَ اَکْثَرُ مِنْ ذِکْرِکَ»، با یک محاسبه ساده آن را هم تصدیق خواهیم کرد. در طول شبانه روز چقدر به یاد خدا هستیم؟ تمام نمازهاى شبانه روزى ما چقدر طول مى کشد؟ در مدّتى که مشغول خواندن نماز هستیم، چقدر به یاد خدا هستیم؟ اگر به یاد خدا باشیم، همه گمشده ها را در نماز نمى یابیم! کیست که دائماً متوجّه خدا باشد؟ آیا در حال خواب و کار به یاد خدا هستیم؟ بله، اولیاء الله در حال خواب هم به یاد خدا هستند، ولى آن ها انگشت شمار هستند. نتیجه این که مدّت زمان غفلت از یاد خدا، بیش تر از زمان حضور قلب است.
3ـ امّا جمله سوم: «اِنَّ ذُنُوبَکَ اکْثَرُ مِنْ حَسَناتِکَ»، نیز با قدرى تفکّر روشن مى شود. متأسّفانه بسیارى از گناهان را گناه نمى شمریم! دروغ ها، تهمت ها غیبت ها، ناشکرى ها، شایعه سازى ها، نقل شایعات، تمسخر دیگران و مانند آن. یا برخى کارها شایسته شخصیّت انسان نیست، ولى انجام مى دهیم! مثل پرگویى، نماز بى حضور قلب، نمازى که شک بین 3 و 4 و 5 مى کنیم، اتلاف وقت و مانند آن. و گاهى حسناتى را انجام مى دهیم که به ظاهر حسنه است، ولى هنگامى که در آن دقیق مى شویم مى بینیم که عبادت نیست. بنابراین گناهان ما از حسنات ما بیش تر است.
سؤال: هدف حضرت امیرمؤمنان (علیه السلام) از این جملات سه گانه چیست؟
پاسخ: هدف حضرت این است که مبادا ما خود را از خداوند طلبکار بدانیم، بلکه باید همواره خویش را بدهکار پروردگار حساب کنیم و به فکر جبران باشیم. یکى از رموز تکامل همین است که خود را ناقص بدانیم. آن کس که خود را کامل مى داند، اوّل بدبختى و توقّف اوست.
پی نوشت:
1. بحار الانوار، جلد 74، صفحه 415.
منبع: ۱۱۰ سرمشق از سخنان حضرت على علیه السلام، مؤلّف: حضرت آیت الله العظمى مکارم شیرازى، تهیّه و تنظیم: ابوالقاسم علیان نژادى.
مهمان قاضی
مردی به عنوان یك مهمان عادی، بر علی علیه السلام وارد شد. روزها در خانه ی آن حضرت مهمان بود. اما او یك مهمان عادی نبود. چیزی در دل داشت كه ابتدا اظهار نمی كرد. حقیقت این بود كه این مرد اختلاف دعوایی با شخص دیگری داشت و منتظر بود طرف حاضر شود و دعوا در محضر علی علیه السلام طرح گردد. تا روزی خودش پرده برداشت و موضوع اختلاف و محاكمه را عنوان كرد.
علی فرمود:
- پس تو فعلا طرف دعوا هستی؟ .
- بلی یا امیرالمؤمنین! .
- خیلی معذرت می خواهم، از امروز دیگر نمی توانم از تو به عنوان مهمان پذیرایی كنم، زیرا پیغمبر اكرم فرموده است:
«هرگاه دعوایی نزد قاضی مطرح است، قاضی حق ندارد یكی از متخاصمین را ضیافت كند، مگر آنكه هر دو طرف با هم در مهمانی حاضر باشند». [1]
[1] . وسائل ، ج /3ص 395.
منبع: داستان راستان،شهید مطهری،جلد دوم.
راز نهان بودن زمان ظهور
زمینه سازی
بدون تردید انتظار سازنده که از مهم ترین عوامل فعالیت و پویایی است تنها در سایه مخفی بودن زمان ظهور شکل خواهد گرفت زیرا با مشخص بودن زمان ظهور کسانی که میدانند ظهور را درک نمی کنند انگیزه ای برای تحرک و زمینه سازی نخواهند داشت و به سکون و رکود روی خواهند آورد.
حال آنکه با پنهان بودن زمان ظهور، انسانهای همه عصرها و دورانها به امید اینکه ظهور را در زمان خود ببینند تلاش میکنند تا زمینههای ظهور را فراهم کنند و جامعه خود را به جامعه ای صالح و پویا تبدیل نمایند.
به علاوه در صورت معین بودن وقت ظهور چنانچه برای مصالحی ظهور در زمان وعده داده شده رخ ندهد چه بسا افرادی در اصل اعتقاد به امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف دچار تردید شوند.
امام باقر علیه السلام در پاسخ این سؤال که آیا ظهور وقت مشخّصی دارد فرموده است:
«کسانی که وقت تعیین میکنند دروغ میگویند، (و این سخن را تکرار فرمود) زمانی که موسی علیه السلام به دعوت پروردگار به مدت سی روز از میان قوم خود بیرون رفت و خداوند بر آن سی روز، ده روز دیگر افزود قوم او گفتند: موسی به وعده خود وفا نکرد و آنچه نباید میکردند، کردند. از دین برگشتند و گوساله پرست شدند ».
راز نهان بودن زمان ظهور
چنانکه گفته شد بر اساس اراده خداوند حکیم زمان ظهور بر ما مخفی است و بدون تردید این مسأله به جهت حکمتهایی است که برخی از آنها را میآوریم:
تداوم امید
وقتی زمان ظهور پنهان باشد نور امید در دل منتظران همه عصرها باقی خواهد ماند و با این امید پیوسته و مداوم است که میتوانند در برابر سختیها و فشارهای دوران غیبت مقاومت کنند. به راستی اگر به شیعیان سدههای گذشته گفته میشد که ظهور در زمان شما رخ نمی دهد بلکه در آینده دور اتفاق خواهد افتاد، آنها با کدام امید در برابر فتنههای روزگار خود مقاومت میکردند و چگونه میتوانستند گذرگاههای سخت دوران غیبت را به سلامت پشت سر بگذارند؟