زندگی مهدوی درسایه دعای عهد
۳. و علی آبائه الطاهرین؛ و صلوات بر پدران پاکش.
از عبارت «و علی آبائه» به دست میآید که در درود فرستادن بر امام مهدی نباید از آبا و اجداد او غافل شد. در حقیقت امام مهدی علیه السلام ادامه رسالت و ولایت است. در دیدگاه اسلام، سابقان ارزش و مقام والایی دارند: ( (وَالسَّابِقُونَ السَّابِقُونَ أُوْلَئِک الْمُقَرَّبُونَ) ). [واقعه/10]
در ادبیات عرب ثابت شده است که تکرار حرف جر در حکم تکرار عامل است. با این توضیح، در این دعا دعاکننده رحمتهای الهی را یک بار برای امام مهدی علیه السلام میخواهد و دوباره با تکرار لفظ «علی» این رحمتهای الهی را برای آبا و اجداد امام زمان طلب میکند؛ زیرا مقام حیات و ممات ظاهری آنان متفاوت است و تنها امام مهدی، امام حی و حاضر است.
در صلوات بر پیامبر و اهل بیت علیهم السلام واژه صلوات مفرد است و لفظ «علی» تکرار نمی شود؛ یعنی گفته میشود: «اللهم صلّ علی محمد و آل محمد»؛ اما در این دعا هم جمع آمده و هم حرف جر، تکرار شده است و دعاکننده میتواند تمام رحمتهای الهی را یک بار برای امام حی و حاضر و یک بار دیگر بر امامان قبلی درخواست کند. با توجه به اینکه هر امامی وظیفه خاص و معینی را برعهده داشت و این تنوع وظایف، تنوع رحمت ها، برکتها و فیضها را میطلبد و دعاکننده با زمزمه کردن لفظ جمع صلوات، تمام آنها را برای امام مهدی و نیز سایر امامان علیهم السلام خواهان و خواستار است.
خلاصه آنکه به سبب اهمیت این ذکر شریف و آثار و برکات آن، این فراز در این دعا ذکر شده است.
۴. عن جمیع المومنین والمومنات؛ از طرف همه مردان و زنان باایمان.
در دعای عهد از طرف جمیع مؤمنان به امام سلام داده میشود؛ پس علاقه یک «علاقه جمعی و بین المللی» است؛ لذا منتظر یاد میگیرد که کارهای خیر باید با نگاه جهانی صورت بگیرد، نه شخصی و محلّی و نه فامیلی و قومی.
اگر به زیارت میرویم، باید بگوییم که این زیارت به نیابت از همه مؤمنین و مؤمنات است. اگر صدقه میدهیم، بگوییم: دفع بلا از همه مؤمنین و مؤمنات. نگوییم: خدایا! مؤمنینی را که در این مسجد نماز خواندند، بلکه مؤمنینی را که در مسجدهای دیگر نماز خوانده اند هم دعا کنیم. تعصب برای چه؟ مگر تو منتظر امام بین المللی نیستی؟
منتظر، تنگ نظر نیست و فکر کوچک ندارد. امام جهان باید مریدش هم جهانی فکر کند. کسی که منتظر اصلاح عمومی است، باید خودش هم عمومی فکر کند. خودم و بچهام و هیأتم و مسجدم در کار نباشد و برایش هیچ فرقی نکند: «عَنْ جَمِیعِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَات».
عاقل کیست؟
از حضرت امیرمؤمنان علی(علیه السلام) تقاضا کردند: عاقل را برای ما توصیف کن، فرمود:
اَلْعاقِلُ هُوَالَّذِی یَضَعُ الشَّیءَ مَواضِعَهُ(1)
ترجمه
عاقل کسی است که هر چیز را به جای خود می نهد.
شرح کوتاه
در میان مفهوم و معنای عقل، سخن بسیار گفته اند; اما جمله کوتاه فوق بهترین تعبیری است که در این زمینه وارد شده است. عقل چیزی جز این نیست که هر چیز را به جای خود نهند، هر شخصی را در محل شایسته و مناسب خود در اجتماع قرار دهند، غم و شادی، دوستی و دشمنی، نرمش و خشونت، محبّت و شدت عمل، عبادت، کسب و کار و تفریح سالم و هر کار دیگر را در جای خود و به وقت خود انجام دهند.
1. نهج البلاغه، کلمات قصار.
یکصد و پنجاه درس زندگی - آیت الله ناصرمکارم شیرازی
صلوات الله علیه؛ درودهای خدا بر او باد.
۲. صلوات الله علیه؛ درودهای خدا بر او باد.
✨از وظایف و تکالیف بندگان درباره حضرت مهدی علیه السلام، درود فرستادن بر آن حضرت است. با توجه به آیه شریف «إنّ الله و ملائکته یصلّون علی النبی… » [احزاب/56] روشن میشود:
الف. خداوند متعال بر پیامبرش صلوات میفرستد. این صلوات که جمع «صلوة» است، هرگاه به خداوند متعال نسبت داده شود، به معنای فرستادن رحمت و هرگاه به فرشتگان و مؤمنان منسوب گردد، به معنای طلب رحمت است.
ب. از تعبیر «یصلّون» که فعل مضارع و دلیل بر استمرار است، فهمیده میشود که خداوند متعال، همیشه و پیوسته رحمت و درود میفرستد.
ج. رابطه ی مردم و رهبر در حکومت الهی، صلوات و سلام است. (علاقه قلبی کافی نیست؛ بلکه اظهار علاقه لازم است) خداوند در قرآن به پیامبرش میفرماید: «به زکات دهندگان صلوات فرست». ( (خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَکیهِمْ بِهَا وَصَلِّ عَلَیْهِمْ) (توبه: ۱۰۳).
در این آیه به مردم سفارش میکند که بر پیامبر صلوات فرستاده شود. آری؛ در اسلام رابطه مردم و رهبر، رابطه صلوات و درود است؛ همان گونه که در آیه ۵۴ سوره انعام خدا به پیامبرش دستور میدهد به کسانی که به ملاقاتش میآیند سلام کند. [۱]
بنابراین، صلوات الهی بر امام مهدی علیه السلام، به معنای فرستادن رحمت و برکت بی کران است که در ادعیه فراوان به چشم میآید.
در دعای افتتاح از خداوند میخواهیم: «اللّهم و صلّ علی ولی أمرک القائم». در دعای روز عید فطر نیز عرضه میداریم: «اللّهم صلّ علی ولیک المنتظر». در پگاه هر جمعه در دعای ندبه از پروردگار متعال میخواهیم: «اللّهم صلّ علی حجّتک و ولی أمرک» و در دعای صلوات هم میگوییم: «اللّهم صلّ علی ولیک و ابن أولیائک».
—————
[۱]: (وَإِذَا جَاءَک الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِآیَاتِنَا فَقُلْ سَلَامٌ عَلَیْکمْ)
تاملی بر قانون جذب
آرزو
يكي از ويژگي هاي انسان آرزوخواهي وي مي باشد.به دليل اينكه انسان ، ذاتا در جستجوى كمال مطلق مي باشد . از اين جهت آرزوهاي او حد وحصري ندارد امام علي عليه السلام مي فرمايد: الأَمَلُ لا غايَةَ لَهُ آرزوها ، پايان ندارند.
اگر آرزوها به درستي مديريت شوند مي تواند ، عامل پيشرفت و حركت آدمي باشد . اگر آرزو از انسان گرفته شود ، جامعه بشر ، هيچ حركتى به سوى تكامل نخواهد داشت از اين رو ، پيامبر خدا ، آرزو را رحمتى مى داند كه خداوند متعال به جامعه بشر ارزانى داشته است
رسول اللّه صلى الله عليه و آله :إنَّمَا الأَمَلُ رَحمَةٌ مِنَ اللّه ِ لاُِمَّتي ، لَولاَ الأَمَلُ ما أرضَعَت اُمٌّ وَلَدا ، ولا غَرَسَ غارِسٌ شَجَر پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :آرزو، در حقيقت، رحمتى از جانب خداوند براى امّت من است. اگر آرزو نبود ، هيچ مادرى فرزندى را شير نمى داد و هيچ باغبانى ، نهالى نمى كاشت
قانون جذب به جاي اينكه براي انسان برنامه ريزي زندگي ياد دهد و همت او را بارور كند نتيجه اي جز آمال پروري ندارد. قانون جذب مردم را در آرزوهای بي پايان دنیایی فرومیبرد و آرزوهای دنیایی را در عمیقترین لایههای ذهنی و احساسی آنها درونی میسازد. این وضعیت نوعی احساس کاذب خوشی و کامیابی را ایجاد میکند که نتایج و پیامدهایی تباه کنندهای دارد
آرزوها در سه گام به دست میآیند، نخست خواستن: «به دنیا فرمان بده.» [46] دوم باور: «باور داشته باش که به خواستهات رسیدهای.» [47]سوم: تجسم: «احساس کن که به خواستهات رسیدهای» [48] احساس به فکر نیرو میبخشد. دنیا حسی است و تنها با تصور نمیتوانی خواستهات را به دست آوری. «پس از همین حالا احساس خوبی داشته باش.» [49] تحقق آرزوها به نیرویی که به آنها میدهی بستگی دارد، پس هرگاه به اندازة کافی به افکار خود انرژی بدهی تحقق خواهد یافت.
آن چه كه در آرزو مطرح است نامحدود بودن آرزوهاست و در اين ميان انسان با دستيابى بر آرزوهاى خود ، آرامش پيدا مى كند و اگر اين آرزوها درست مديريت نشود ، آرزومند ، سراب را آب مى پندارد و همه عمر ، در طلب سراب مى دود . مرگش فرا مى رسد ، امّا چيزى را مى خواهد كه بدان، دست پيدا نمى كند و اگر به چيزى كه خيال مى كرد در آرزوى آن است ، دست يافت ، مطلوب خود را در آن نمى بيند . لذا هيچ گاه در زندگى احساس راحتى و آرامش ندارد و به گفته امام على عليه السلام : مَن سَعى في طَلَبِ السَّرابِ طالَ تَعَبُهُ وكَثُرَ عَطَشُهُ . امَن أمَّلَ الرِّىَّ مِنَ السَّرابِ خابَ أمَلُهُ وماتَ بِعَطَشِهِ هر كه در طلب سراب بكوشد، زحمت او به درازا مى كشد و تشنگى اش افزون مى شود . هر كه سيرابى از سراب را آرزو كند ، به آرزويش نمى رسد و از تشنگى مى ميرد
به منظو مديريت آرزو ها ، ابتدا بايد ديد كه فطرت انسان در جستجوى چيست و آن گاه، آرزوهاى درست را از آرزوهاى نادرست جدا كرد . سپس با تمام توان براى رسيدن به آرزوهاى فطرى حقيقى و اجتناب از آرزوهاى كاذب كوشيد.
خداوند متعال ، با دادن اين خصوصيت فطرى به انسان ، در حقيقت ، آموزگارِ آرزومندان خويش است و گويا به انسان مى گويد : گم شده تو منم . مطلوب و مأمول حقيقى تو منم . تو مرا كه كمال مطلق هستم ، مى خواهى و نمى دانى . همه آرزوها به من ختم مى شود و بدين جهت ، اهل معرفت به من عشق مى ورزند و نهايت آرزوهاى آنان ، بلكه بالاتر از آرزوى آنان منم . اگر با من پيوند برقرار كردى ، در دنيا و آخرت ، كامياب خواهى شد در قرآن كريم آمده است :
مَّن كَانَ يُرِيدُ ثَوَابَ الدُّنْيَا فَعِندَ اللَّهِ ثَوَابُ الدُّنْيَا و هر كس پاداش دنيا را بخواهد ، پاداش دنيا و آخرت ، نزد خداست هنگامى كه انسان ، هدف نهايى زندگى و برترين آرزوها را تشخيص داد ، همه خواسته ها و آرمان هاى او در جهت رسيدن به اين هدف قرار مى گيرد ؛ زيرا مى داند هر خواسته اى كه در جهت اين آرزوى بزرگ است ، درست و حق است و هر چه در جهت خلاف آن است ، نادرست و باطل است.
قدر شناسان نماز
امیر المومنین علیه السلام:
و قد عرف حقها رجال من المومنين الذين لاتشغلهم عنها زينه متاع و قره عين من ولد و لا مال، يقول الله سبحانه: رجال لا تلهيهم تجاره و لا بيع عن ذكر الله و اقام الصلوه و ايتاء الزكوه.
قدر و اهميت نماز را مرداني از مومنين ميدانند كه زينت كالاي دنيا و فرزندي كه نور چشم انسان است و مال و دارايي، آنها را به خود مشغول نمي دارد، چنانكه خداوند سبحان ميفرمايد: «مرداني هستند كه تجارت و داد و ستد دنيا، آنها را از ياد خدا و اقامه ي نماز و پرداخت زكات باز نمي دارد».
بسياري از مردم براي بدست آوردن مال دنيا و حتي رسيدگي بيش از حد به فرزندان و خانواده، نمازهاي واجب خود را سست مي خوانند و چه اين روشها ميتوانند بر مال خود بيفزايند، غافل از اين ه رزق و روزي و ثروت بدست تواناي خداست و حرص زدن و جان كندن نه تنها چيزي به آن مقدر نمي افزايد بلكه ممكن است چيزي هم بكاهد. اميرالمومنين عليه السلام در اين زمينه ميفرمايد: «لايترك الناس شيئا من امر دينهم لا ستصلاح دنياهم الا فتح الله عليهم ما هو اضر منه». مردم چيزي از كار دينشان (چون نماز) را براي بدست آوردن سود دنيا از دست نمي دهند مگر آن كه خدا پيش ميآورد بر آنها چيزي را كه از آن سود، زيانش بيشتر است.
منبع:نماز در نهج البلاغه