کربلا در گذر تاریخ
كربلا در ناحيه غربي رودخانه فرات قرار دارد، و فاصل هاش تا بغداد، 105کیلومتر است. تاريخ كربلا به دوران بابلي ها باز مي گردد.
امام حسين (ع) در روز دوم محرم سال 61 همراه كاروانش به كربلا رسيد و نام آن را پرسيد و در جواب، نام كربلا را شنيد، فرمود: (اللّهُمَّ إنّي اعُوذُ بِكَ مِنَ الكَربِ وَ البَلاء)؛ خدايا من از سختي ها و بلاهاي اين سرزمين به تو پناه مي برم.
بنا به برخي گفته هاي مورخين، امام (ع) گوش هاي از زمين كربلا (زميني به مساحت 36 کیلومتر مربع (را كه اكنون شامل قبر او و ساير شهداي كربلا ميشود، به مبلغ 60000 درهم از مردم نينوا و غاضريه خريداري كرد و با آنها شرط كرد كه مردم را براي زيارت راهنمايي كنند و از زائرين قبرش تا سه روز پذيرايي كنند. اين سرزمين تا سال 61 هجري قمري، بياباني بيش نبوده است، اما بعد از واقعه كربلا و پس از ساخت گنبد و بارگاه براي شهدا، به كيي از شهرهاي زيارتي عراق تبديل شد. و در دوره هاي مختلف تاريخي، از عصر اموي تا عباسي و دوران تهاجم مغولان تا عصر حاضر، مورد توجه برخي از خليفه ها و اميران قرار داشت. و اين امر ناشي از ارادت و توجه آنان به مرقد مطهر امام حسين (ع) و يارانش بود. اين شهر در روزگار كلداني ها محل سكونت برخي از مسيحي ها بود كه آن را (كور بابل (، به معناي پرستشگاه خداوند، مي ناميدند؛ زيرا در آن جا معبدها و پرستش گاه هاي بزرگي وجود داشت.
كربلا در روزگار ساسانيان، به هنگامي كه حيره مركز حكومت مناذره بود، اهميت ويژه اي يافت و به تابعيت دولت ايران در آمد. اهميت اين منطقه از آن رو بود كه برسر شاهراه هاي تجاري حيره، انبار، شام و حجاز واقع شده بود. در عصر اسلامي، كربلا به وسيله خالد بن عرفجه، كيي از فرماندهان سعد بن ابي وقاص، فتح شد. او در 14 هجري، پس از فتح كربلا، آن جا را پايگاه سپاه خود ساخت و لشكريان اسلام در آن شهر و نيز كوفه مستقر شدند. طولي نكشيد كه پايگاه سعد نيز به شهر كوفه منتقل شد.
دروجه تسميه کربلا بعضي م يگويند كه كربلا از واژه (كوربابل ( گرفته شده است كه به معناي مجموعه روستاهاي بابل قديم است كه (نينوا ( و (غاضريه ( و (طف ( از جمله آنهاست و نام هاي ديگر كربلا هستند.
(طف ( به ساحل و كناره هاي رود در سمت خشكي گويند در متون تاريخي از كربلا به سرزمين طف ياد شده است كه امام حسين (ع) در آن جا به شهادت رسيد. از پيامبر (ص) نقل شده است كه فرمود: (جبرئيل مرا خبر داده است كه فرزندم حسين پس از من در سرزمين طف كشته مي شود، جبرئيل اين خاك را برايم آورده و به من خبر داده كه محل قتل او در همين خاك خواهد بود.) و كربلا را به سبب سكونت طايفه اي به نام بني غاضر، از قبيله بني اسد، در نزد كيي آن، غاضريه نيز مي نامند. آن جا آبادي وسيع و پر رونقي بود كه در كنار فرات و در شمال كربلا قرار داشت و به آن متصل بود. در حقيقت به همان مكاني اطلاق مي شد كه تقريباً اكنون حرم ابوالفضل (ع) است. در متون تاريخي از شهادت امام حسين (ع) در راه غاضريه و آب بندي در كرانه فرات ياد شده است.
امام صادق (ع) در آداب زيارت امام حسين (ع) مي فرمايد: (هر گاه به سوي حائر آمدي از پل عبور كن و در فرات غسل نما و در غاضريه قدم بگذار .)
ثواب خوردن آب با یاد کردن امام حسین علیه السلام
داود رقّي مي گويد: من محضر امام صادق عليه السلام مشرف بودم. حضرت آب طلب كردند و همين كه آب را نوشيدند؛ ديدم امام منقلب شد و حالت گريه پيدا كرد و دوچشم مباركش پر از اشك شد.
ثمّ قال لي: يا داود"لعنَ اللهُ قاتلَ الحسين”
سپس به من فرمودند: اي داود خدا لعنت كند قاتل حسين را.
فَما من عبدٍ شرِبَ الماءَ، فَذكرَ الحسين [عليه السلام] و لَعَنَ قاتلَه الّا كتب الله له مائة الف حسنة و حطّ عنه مائة الف سيئة و رفع له مائة الف درجة و كانّما أعتق مائة الف نسمة و حشره الله تعالى يوم القيامة ثلج الفؤاد
بنده اي نيست كه آب بنوشد و حسين عليه السلام را ياد نموده و قاتلش را لعنت كند مگر اينكه خدا
صدهزار حسنه برايش مي نويسد و
صدهزار گناه از سيئات او را پاك مي كند و او را
صدهزار درجه معنوي بالا مي برد و با اين عمل گويي او
صدهزار برده را آزاد كرده و
خداي متعال روز قيامت او را با دلي شاد و آرام [در آن محشر سوزان با دلي بسيار خُنك -ثلج الفؤاد- و نه جگري تفديده!] محشور مي كند.
شايد اينها همه از اجابت دعاي مادرش باشد.
صل الله عليك يا اباعبدالله
وضو در هر حال
نورانیّت و صفاى باطنى كه در سایه وضو پدید مى آید، بسیار ارزشمند است.
از این رو، در روایات، تأكید شده كه انسان همواره با وضو باشد، وضو به نور تشبیه شده (قصارالجمل، ج1، ص311)
و خوابیدن با وضو همچون احیاء و شب زنده دارى به حساب آمده است.
(وسائل الشیعه، ج1، ص266)
براى دعا، تلاوت قرآن، زیارت و بسیارى از كارهاى نیك و عبادى، سفارش به داشتن وضو شده است.
(توضیح المسائل، بخش وضو)
بدون وضو، دست زدن به آیات قرآن و نام هاى خدا و پیامبر و ائمه علیهم السلام ممنوع است.
(توضیح المسائل، بخش وضو)
حتى اگر نام خدا به صورتهاى مختلف و آرم نهادها و مؤسسات درآید، (مثل آرم جمهورى اسلامى) همین حكم را دارد.
وضو، بمنزله اجازه ورود به حضور پروردگار است و براى قسمت هاى مختلف آن هم دعاهاى خاصّى در كتب بیان شده است. مسائل وضو بسیار است كه در این مجموعه نمى گنجد. ولى ناگفته نماند كه مصرف آب در وضو، اگر به حدّ اسراف برسد حرام است.
رسول خدا صلى الله علیه وآله فرموده است: «اَلْوُضوءُ مُدٌّ وَالْغُسْلُ صاعٌ وَ سَیَأتى اَقْوامٌ یَستقِلّونَ ذلِك فَاُولِئكَ على خِلافِ سُنَّتى»
(محجة البیضاء، ج1، ص301)
براى وضو ده سیر آب و براى غسل، سه كیلو آب كافى است. ولى افرادى در آینده مى آیند كه این مقدار را كم مى شمارند و آب زیاد مصرف خواهند كرد كه آنها بر خلاف راه من مى روند.
کتاب پرتوی از اسرار نماز، استاد قرائتی
مزه نماز
آیه الله #بهجت می فرمودند:
اگر سلاطین دنیا مزه نماز را می چشیدند دست از دنیا می کشیدند.
نسبت به نمازتان اهتمام کنید و اول وقت به جا بیاورید، کسی نمازش را اول وقت نخواند نماز خاصیت خودش را از دست می دهد.
مرحوم نخودکی فرمودند: سه چیز انسان را عاقبت به خیر می کند: نماز اول وقت، صلوات بر محمد و آل محمد و احترام به سادات
و مِدادَ کلِماتِهِ؛ و به مقدار مرکبی که کلمات خدا نوشته شود
۱۰. و مِدادَ کلِماتِهِ؛ و به مقدار مرکبی که کلمات خدا نوشته شود.
خداوند متعال در سوره لقمان، آیه ۲۷ میفرماید:
«وَلَوْ أَنَّمَا فِی الْأَرْضِ مِنْ شَجَرَةٍ أَقْلَامٌ وَالْبَحْرُ یَمُدُّهُ مِنْ بَعْدِهِ سَبْعَةُ أَبْحُرٍ مَا نَفِدَتْ کلِمَاتُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ عَزِیزٌ حَکیمٌ» ؛
و اگر آنچه درخت در زمین است، قلم شوند، و دریا و از پسِ آن، هفت دریا به کمک آیند. [و مرکب شوند تا کلمات خدا را بنویسند]، کلمات خدا به پایان نمی رسد. همانا خداوند، شکست ناپذیر و حکیم است.
شاید مراد از «سَبْعَةُ أَبْحُرٍ» در این آیه، کثرت باشد و عدد، خصوصیّتی نداشته باشد؛ یعنی اگر آب همه دریاها هم مرکب شود، باز هم نمی توانند همه کلمات الهی را بنویسند. مکتب انبیا، انسان را از ساده نگری و محدودبینی خارج مینماید و به بی نهایت مرتبط میکند.
در آیه ۱۰۹ سوره کهف نیز میخوانیم:
قُلْ لَوْ کانَ الْبَحْرُ مِداداً لِکلِماتِ رَبِّی لَنَفِدَ الْبَحْرُ قَبْلَ أَنْ تَنْفَدَ کلِماتُ رَبِّی وَ لَوْ جِئْنا بِمِثْلِهِ مَدَداً؛
بگو: اگر دریا برای نوشتن کلمات پروردگارم مرکب شود، دریا پایان میگیرد، پیش از آن که کلمات پروردگارم تمام شود، هر چند همانند آن [دریای اوّل] را کمک قرار دهیم.
اما «کلمة اللّه» که در این دعا آمده چیست؟ در قرآن به این موارد اشاره شده است:
۱. نعمتهای خداوند: «قُلْ لَوْ کانَ الْبَحْرُ مِدَادًا لِکلِمَاتِ رَبِّی لَنَفِدَ الْبَحْرُ… » [۱]
۲. سنّتهای الهی: «وَلَقَدْ سَبَقَتْ کلِمَتُنَا لِعِبَادِنَا الْمُرْسَلِینَ». «إِنَّهُمْ لَهُمْ الْمَنصُورُونَ» [۲] و «وَلَوْلَا کلِمَةُ الْفَصْلِ لَقُضِیَ بَیْنَهُمْ». [۳]
—————
[۱]: کهف: ۱۰۹.
[۲]: صافات: ۱۷۱- ۱۷۲.
[۳]: شوری: ۲۱.