بیا...
به طول غیبت و اشک مدام و سوز دلت
که جان شیعه ز هجران به لب رسیده، بیا
ز پشت در بشنو ناله های فاطمه را
به سوز سینه آن مادر شهیده، بیا
به مادری که لبش از عطش زده تبخال
به شیر خواره ی انگشت خود مکیده، بیا
به آن لبی که بر آن چوب می زدند به طشت
به خواهری که گریبان خود دریده، بیا
کند تلاوت قرآن سر حسین به نی
ببین چگونه ز لبهاش خون چکیده، بیا
به آن سری که به دیدار دخترش آمد
به کودکی که به ویرانه آرمیده، بیا
به لاله های به خاک اوفتاده از دم تیغ
به غنچه ای که شد از ضرب تیغ چیده، بیا
به بانگ یا ابتای علی به قلزم خون
به ناله ای که حسین از جگر کشیده، بیا
بود به سینه “میثم” هزار درد نهان
گواه آن همه غم های نا شنیده، بیا
غلامرضا سازگار
مرحبا ای مهدی آخر زمان
ابنحسام خوسفی شاعر سده نهم هجری
?ای صبا افتان و خیزان تا به کی؟
غالیه بر خاک ریزان، تا به کی؟
?قصه از شاه ولایتگوی و بس
داستان پور دستان تا به کی؟
?با وجود دست گوهر بار او
قصهی دریای عمان تا به کی؟
?عالم از ظلمت، سواد شب گرفت
آخر ای خورشید تابان! تا به کی؟
?مرحبا ای مهدی آخر زمان
آشکارا باش، پنهان تا به کی؟
?راه حق، حق است و باطل، باطل است
کفر وایمان هر دو یکسان تا به کی؟
?هر زمان گوید خرد کابن حسام
این چنین خوار وپریشان تا به کی
موعود مقدّر
در این ناسوت وانفسای امروز که سایه حکومت طواغیت و ستمگران و اعوانشان، سیطره شومی بر انسانیت انسان انداخته، روز میلاد مهدی موعود عج، تنها عید و امید شادیبخش برای دلهای بصیر، حقطلب، آزادیخواه و ظلمستیز است.
انسانهایی که فارغ از هر گونه نژاد و مذهبی خاص، به امید ظهور منجی عدالتگستر در این ارضِ عدلنادیده، دست بر دعا برداشته و انتطار را نه در کنج مسجد و کنیسه و دیر بلکه در احیا و اثاره عقول عالَم و عالمیان برای ظهور آن دست قاهر قدرت الهی، معنا کردهاند.
منتظرینی که با تحکیم هر روزه پیوندهای اعتقادی و عاطفی خود با مومنین جهان، بر همه مطامح شخصی، چشم بسته و ستیزِ با ستمگران را به انتظار ایستادهاند تا مغلوبیت حق در برابر باطل را پایان داده و مبارزه را در مفهوم جدیدی که تسابق در خیرات است، آغاز کنند!
آری! این است تجسّد نهایی آرزوی آزادگان عالم…
ظهور اویی که مبشّر و معبّرِ تحقق آرمان توحید و عدلِ تمامی انبیاء است …
اویی که آب حیات انسانی و منجی نجات تمامی ابناء بشر از فروبستگیها و عقدهها و سردرگمیهاست …
اویی که اقامه کننده حکومت حق و عدل در همه آفاق انسانی است در حالیکه یملأ اللَّه به الأرض قسطا و عدلا کما ملئت ظلما و جورا…
چه انتطار امید بخشی است این انتظارِ شوریده در نیمه شعبان که منتظِرش، مترصد یک حقیقت قطعی است و منتظَرش حی و حاضر و وعده منظورش، تصدیق صدق الهی است؛
و لقد کتبنا فی الزّبور من بعد الذّکر انّ الارض یرثها عبادی الصّالحون. انّ فی هذا لبلاغا لقوم عابدین
چه آرامشی دارد این دلِ در فکرِ مهدیِ موجود
حاضرِ مستتر و ظاهرِ در متن اختفاء
ابن فاطمه که پیامبر صلی الله علیه و آله در وصفش فرمود: و منا مهدی هذه الامه
اللهم عجل لولیک الفرج و العافیه و النصر و فرجنا به….
عطیه پارسائیان
هجران روی تو
عمرم تمام گشت ز هجران روی تو
ترسم شها به خاک برم آرزوی تو
با آنکه روی ماه تو از ديده شد نهان
عشاق را هميشه بود ديده سوی تو
خورشيد چهرهات چو نهان شد ز چشم خلق
شد روزشان سياه از اين غم چو موی تو
دامن پر از ستاره کنم شب ز اشک چشم
چون بنگرم به ماه و کنم ياد روی تو
گردش به باغ بهر تماشای گل بود
گلهای باغ را نبود رنگ و بوی تو
همچون مسيح جان به تن مردگان دمد
گر بگذرد نسيم سحرگه ز کوی تو
تا کی ز هجر روی تو سوزيم همچو شمع
شبها به ياد روی تو و گفتوگوی تو
رحمی به حال «شاهد» از پا فتاده کن
تا کی بههر ديار کند جستوجوی تو
شهيد حسين شاهد
أميد و انتظار
امید و انتظار ما برای حضرت مهدی عجل الله باید همان امید و انتظاری باشد که مردان الهی درباره ملاقات پیشگاه خداوندی دارند. این امید و انتظار بسیار شایستهتر و والاتر از تصورات معمولی است. بشر امروز نمیداند دارد به کجا میرود و به همین دلیل نیز هدفی برای آینده خود ندارد و در نتیجه امید و انتظاری هم ندارد.
علامه جعفری (ره)
? امید و انتظار