قالَ الإمامُ الْحَسَنُ الْمُجتبی عَلَیْهِ السَّلام
القَریبُ مَنْ قَرَّبَتْهُ الْمَوَدَّةُ وَإنْ بَعُدَ نَسَبُهُ، وَالْبَعیدُ مَنْ باعَدَتْهُ الْمَوَدَّةُ وَإنْ قَرُبُ نَسَبُهُ.
بهترین دوست نزدیک به انسان، آن کسی است که در تمام حالات دلسوز و با محبّت باشد گرچه خویشاوندی نزدیکی هم نداشته باشد. و بیگانه ترین افراد کسی است که از محبّت و دلسوزی بیگانه باشد گرچه از نزدیک ترین خویشاوندان باشد.
«بحارالأنوار، ج 75، ص 106، ح 4»
شباهتهای امام حسن علیه السلام به پیامبر اکرم صل الله علیه وآله
پیامبر اکرم(ص) دو تا از خصلتهای خود را به #امام_حسن(ع) داده بودند، یکی سیادت، دیگری هیبت. هرکس امام حسن مجتبی(ع) را میدید، ابهت و شکوه حضرت او را میگرفت.
در روایت دیگری آمده آن دو خصلتی که پیامبر اکرم(ص) در امام حسن(ع) به ودیعه قرار دادند، هیبت و حلم بوده است. وجه مشترک این دو روایت، «هیبت» است. واقعاً امام حسن مجتبی(ع) خیلی با هیبت بودند.
اما همین هیبت موجب شدت گرفتن بغض و حسادت افراد عنود میشد. به حدی که با آنهمه خدمات و خدمتی که به مردم مدینه کردند، آن مصیبت هولناک در تشییع پیکر آن امام مظلوم رخ داد…
مصیبت تشییع جنازۀ غریبانۀ امام حسن(ع) موج دوم سقوط مردم مدینه بود. موج اول پاسخ ندادن به نالههای حضرت زهرا(س) و تنها گذاشتن امیرالمومنین(ع) بود و موج سوم هم تنها گذاشتن امام حسین(ع) بود. نتیجۀ اینهمه نامردی و نامردمی مردم مدینه، واقعۀ حره شد، که سربازان یزید سه روز جان، مال و ناموس مردم مدینه را بر خود حلال کردند…
هرچه امام یک جامعه مظلومتر واقع شود، بلا و عذاب الهی برای مردم آن جامعه سنگینتر خواهد بود…
ویژگی های رسول خاتم صل الله علیه وآله در قرآن کریم
چرا خداوند پیامبر اکرم (ص) را با دو نام خود توصیف کرده است؟
مرحوم طبرسی می گوید:
خدای سبحان برای هیچ یک از پیامبران، دو نام از نام های خود را در یک جا جمع نکرده جز برای پیامبر صلی الله علیه و آله که درباره اش فرموده:
«بِالمُؤمِنِینَ رَئُوفٌ رَحِیمٌ» (توبه/128) و درباره خودش نیز فرموده «إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَؤُفٌ رَحيمٌ» (حج/65)؛ بدین ترتیب دو صفت از صفات خدا در یک آیه به پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) نسبت داده شده است.
علامه طباطبایی(ره) می گویند:
همه این صفاتی که در این آیه بیان شده، برای تأکید قبول دعوت پیامبر (صلی الله علیه و آله) و اجابت فرمان اوست و دلیل این مطلب، آیه بعد است که می فرماید: «فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُلْ حَسْبِيَ اللَّه» (توبه/129)
خجالت مرد فقیر..!
مرد فقیرى بود که همسرش از ماست کره می ساخت و او آنرا به یکى از بقالی های شهر می فروخت،آن زن کره ها را بصورت دایره های یک کیلویى میساخت.
مردپس ازفروختن کره ها،در مقابل مایحتاج خانه رامی خرید.
روزى مرد بقال به اندازه کره ها شک کرد و تصمیم گرفت آنها را وزن کند.
هنگامی که آنها را وزن کرد، اندازه هر کره 900 گرم بود، او از مردفقیر عصبانى شدو روز بعد به مرد فقیر گفت: دیگر از تو کره نمیخرم،تو کره را بعنوان یک کیلو به من می فروختى در حالیکه وزن آن 900 گرم است.
مرد فقیر ناراحت شد و سرش را پایین انداخت و گفت : ما ترازویی نداریم، بنابراین یک کیلو شکر از شما خریدیم و آن یک کیلو شکر شما را بعنوان وزنه قرار دادیم! مرد بقال از شرمندگی نمی دانست چه بگوید …!!!!
یقین داشته باش که : به اندازه خودت برای تو اندازه گرفته میشود…
این یعنی از هر دست بدهی از همان دست میگیری.
چه کنیم که برای نماز شب بیدار شویم
1⃣ همت و اراده قوی، مهم ترین عامل موفقیت در بیدار شدن است.
2⃣ دعا و یاری خواستن از خداوند که توفیق دهد و به ملائکه ماموریت دهد او را بیدار کنند.
3⃣ ترک گناهان و آماده شدن از روز.
4⃣ نخوردن غذای سنگین در شب.
5⃣ پرهیز از اتلاف وقت در اول شب و دوری از شب نشینی های بی مورد.
6⃣ خواندن آیه آخر سوره کهف هنگام خوابیدن:
قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُکُمْ یوحیٰ إلَی إِنَّما إلهُکُمْ إِلهٌ واحِد فَمَن کانَ یَرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلْیعْمَلْ عَمَلاً صالِحاً وَ لا یُشْرِکْ بِعِبادةِ رَبِّهِ أَحَدا
خواندن این دعا:
اَللَّهُمَّ لاَ تُؤْمِنِّي مَكْرَكَ وَ لاَ تُنْسِنِي ذِكْرَكَ وَ لاَ تَجْعَلْنِي مِنَ اَلْغَافِلِينَ أَقُومُ سَاعَةَ كَذَا وَ كَذَا
ان شاء الله بیدار می شوید.
البته خداوند با لطف خود، زمینه موفقیت شخص را فراهم می کند؛ مگر خودش نخواهد.
از امام صادق (علیه السلام) نقل شده است که فرمود:
خداوند بنده اش را هر شب یک بار، دو بار بیشتر بیدار می کند، اگر برخاست موفق می شود و اگر برنخاست، شیطان، کاری می کند که تا صبح بیدار نشود.(وسائل، ص۲۷۸)
???? امام باقر (علیه السلام) فرمودند:
هر بنده ای قصد داشته باشد هر ساعتی از شب برخیزد (برای عبادت) خداوند دو فرشته را مامور می سازد او را بیدار کنند؛(وسائل، ص۲۷۹)
البته شیطان تلاش می کند که او بیدار نشود.(وسائل، ص۲۸۰)
نماز شب، معراج شب زنده داران
نویسنده: عباس رحیمی