آپارتمان نشینی و همسایه داری
خوشاخلاقی در برخورد با همسایگان، عامل مهمی در ایجاد و توسعه فضای همکاری و همدلی در روابط اجتماعی است و میتواند با برانگیختن عواطف مثبت، تعاملی لذّت بخش را رقم زده، صفا و صمیمیت را به ارمغان آورد.
رسول خدا(ص) : ای علی! با همسایه ای که با تو رفت و آمد دارد و همراه و همسخن توست، خوشاخلاق باش تا نزد خدای متعال در درجات عالی نوشته شوی.
مهمترین حقوق و تکالیف اخلاقی در همسایگی از متون اسلامی (قرآن و حدیث): «بایستهها و شایستهها»
احسان و نیکوکاری احوالپرسی
پشتیبانی و همیاری خوشاخلاقی (حُسن خُلق)
خوشگمانی (حُسن ظنّ) خیرخواهی،
رسیدگی (تعاهُد) شکیبایی در برابر آزار
عفو و گذشت فروتنی (تواضع)
گرامی داشتن و اکرام همچنین یاریرسانی
تحف العقول، ص14
حکایات و داستان های تربیتی
دانشمند عالیقدر مرحوم شیخ بهائی (ره) همراه یکی از پادشاهان صفوی به نجف اشرف آمد و قرار بر این شد، شیخ به اتفاق شاه با مرحوم مقدس اردبیلی ملاقاتی به عمل آوردند. سخن در میان شیخ و مقدس اردبیلی زیاد رد و بدل شد، تا آن که شیخ ظاهراً بر مقدّس اردبیلی غالب گردید. همین که مجلس بحث تمام شد، مقدّس اردبیلی دست شیخ را گرفت و به گوشه ای خلوت برد و بر سخنان شیخ اشکال کرد، به طوری که شیخ به اشتباهش پی برد و به صحیح بودن کلام مقدّس اردبیلی اعتراف نمود.
شیخ رو به مقدّس اردبیلی کرده گفت: چرا در مجلس شاه این ایرادها را نگفتی؟ مقدّس فرمود: چون تو شیخ اسلام در ایران هستی و شاه تو را به عظمت و بزرگواری نگاه می کند، اگر من مقابل شاه بر تو غالب می شدم، از عظمت و مقامی که در نزد شاه داری ساقط می شدی و اگر تو بر من غالب می شدی این باعث می شد که تو نزد شاه عزیز گردی و علاقه اش به تو افزایش یابد منتهی من در مقابل پادشاه مغلوب می شوم و این مهم نیست، چون من طلبه ای از طلاب نجفم و درجه و مقام علمی من کاری را از پیش نمی برد، لذا من در مقابل شاه جواب ندادم اما موضوع را الآن به شما گفتم چون خواستم حق را اظهار کرده باشم.
منبع : یکصد داستان خواندنی
شهادت و پاکی
پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) فرمود:
إذا مُتَّ عَلَی طَهارَة تَکُونُ شَهِیْداً(1)
هنگامی که پاک از دنیا بروی در زمره شهیدان خواهی بود.
شرح کوتاه
حدیث فوق قسمتی از دستورهایی است که پیامبر(صلی الله علیه وآله) به یکی از یاران خود به نام «انس» می دهد و به او می فرماید:
«اگر می توانی شب و روز با وضو باشی این چنین کن، زیرا گر در این حال از دنیا بروی شهید خواهی بود.»، گرچه معنای نخستین حدیث، همان با وضو بودن است، اما حدیث در ضمن اشاره به حقیقت مهم تری دارد و آن پاک زیستن و پاک از جهان رفتن است، آنها که دامانشان پاک، دل هایشان پاک، و زندگی و فکری پاک دارند و این چنین از جهان رخت بر می بندند قطعاً در صف شهیدان خواهند بود که شهادت منحصر به کشته شدن در میدان جنگ نیست، احادیث دیگری که در منابع اهل بیت(علیهم السلام)وارد شده نیز این حقیقت را تأکید می کند.
1. سفینة البحار، جلد 1، صفحه 720.
یکصد و پنجاه درس زندگی - آیت الله ناصرمکارم شیرازی
خدا باوری و آرامش درونی
الّذینَ آمَنُوا وَ تَطْمَئِنّ قُلُوبُهُمْ بِذِکْرِ اللّهِ أَلا بِذِکْرِ اللّهِ تَطْمَئِنّ الْقُلُوبُ. (رعد: 28)
همانا کسانی که ایمان آوردهاند و دلهایشان به یاد خدا آرام میگیرد، آگاه باش که با یاد خدا دلها آرامش مییابد.
رسیدن به اطمینان، خواست همه انسانهاست. انسانی که مطمئن است، هیچنگرانی ای ندارد، به نوع بینش انسان از خدا بستگی دارد. هر چه میزان بینش و آگاهی انسان به خدا بیشتر و دامنهدارتر باشد، درجه های اطمینان بالاتر خواهد بود.
از دیدگاه وحی الهی و آموزههای پیامبران بزرگ انسان نباید خود را اسیر خدایان، قدرتمندان و بتهای دروغین کند؛ چرا که هر قدر این بتهای ضعیف بیشتر باشد. نگرانی در وجود آدمی بیشتر شکل خواهد گرفت.
خدایان ذهنی و دروغین، هیچکدام نتوانستند انسان را به آرامش درونی برسانند، بلکه نگرانی و پریشانی خاطر را برای انسان به ارمغان آوردهاند. بنابراین، انسان برای رسیدن به اطمینان خاطر، باید از کفر و شرک و نفاق دوری کند و به خدای یکتا و توانا ایمان آورد و به او متکی باشد، وگرنه گرایش به قدرتهای ناپایدار، نه تنها رهاییبخش نیست، بلکه پدید آورنده ترس و نگرانی است.
«ثقل اکبر و ثقل اصغر»
آیت الله جوادی آملی: در روایات اهل بیت (علیهم السلام) از قرآن کریم به عنوان «ثقل اکبر» و از اهل بیت عصمت و طهارت به عنوان «ثقل اصغر» یاد شده است.
البته این نوع تعبیرها، تنها ناظر به نشئۀ دنیا و تکلیف است، چون در این نشئه، امامان معصوم (علیهم السلام) موظف هستند، برای صیانت از قرآن تا سر حد شهادت، فداکاری کنند.
پر واضح است که این وظیفه، دلیل برتری قرآن از مقام های والای ولایی آنان نیست؛ همان گونه که آن ها وطیفه داشتند دور کعبه طواف کنند یا حجر الأسود را استلام می کردند، در حالی که نه کعبه افضل است و نه حجر الأسود از آن ها برتر.
با توجه به این که جسم ائمۀ اطهار (علیهم السلام) اجل مُلکی دارد، اگر بنا شد یکی از آن ها (در دنیا) فدای دیگری شود، آن که عمری محدود دارد ـ جسم امام ـ باید فدای آن که عمری نامحدود دارد ـ قرآن کریم ـ بشود.
در حدیث ثقلین، از «اهل بیت» و «قرآن کریم»، به عنوان دو ثقل یاد شده و تأکیده شده که: «لَن یَفتَرِقَا»؛ «این دو هرگز از یکدیگر جدا نمی شوند.»
معنای این تعبیر: این دو گوهر گران بها در هیچ مرحله ای از مراحل عینی و در هیچ بعدی از ابعاد علمی، از یکدیگر جدا شدنی نیستد؛ چون اگر تفکیک در مرحله ای از مراحل یا بعدی از ابعاد، روا بود، باید به صورت استثناء بدان اشاره می شد. اگر اهل بیت از قرآن کمتر بودند، به همان مقدار میان آن ها و قرآن، افتراق ایجاد می شد. در حالی که اطلاق نصوص متواتر، این تفرقه را نفی می کند.
قابل توجه است که چون انسان کامل، صادر اول، بلکه ظاهر اول است، غیر او هر چه فرض شود ـ هر چند به صورت کلام خدا صادر یا ظاهر شده باشد ـ یا همتای انسان کامل است یا متأخر از آن؛ یعنی فرض ندارد که برتر از انسان کامل باشد؛ زیرا چیزی مقدم بر صادر یا ظاهر اول نخواهد بود…
جوادی آملی، ادب فنای مقربان، ج۲، ص۲۰۰