با چه چیزی عظمت خدا را در دلمان تولید کنیم؟
. . . آنوقت خدا هم میفرماید: «میخواهی دو دقیقه به سمت من بیایی، چرا داری خودت را میکُشی؟ اصلاً برو راحت باش، آسوده باش!»
گفتیم که خوف کلید رابطۀ عاشقانه با خداست، و خود خوف هم ثمرۀ باور کردن عظمت خداست. حالا عظمت خدا را چطور باور کنیم؟
عظمت خدا در این دنیا تولیدی خود انسان است. یعنی خودت باید عظمت خدا را در دلت تولید کنی. حالا با چه چیزی عظمت خدا را در دلمان تولید کنیم؟ با حساب بردن از امر خدا؛ با رعایت ادب در نماز. هر چقدر احکام و آداب نماز را بیشتر و بهتر رعایت کردی نشان میدهد که از امر خدا حساب بردهای و به این ترتیب خدا در دل تو عظمت پیدا میکند. نسبت به هر کسی ادب رعایت کنی، ابهتش به دلت مینشیند. آیا دوست نداری ابهت خدا به دلت بنشیند؟
میگوید:
ـ حاج آقا من از خدا نمیترسم. چکار کنم؟
ـ حتماً خدا در نظرت ابهت و عظمت ندارد. لابد نمازت را درست نخواندهای، لابد در نماز سرت را خاراندهای! حتماً در نماز مؤدب نبودهای و چشمت را این طرف و آن طرف گرداندهای، لابد کلمات نماز را با دقت ادا نکردهای.
خداوند خیلی راحت میتواند یک گوشمالی حسابی به ما بدهد، تا حساب کار دستمان بیاید! اما خدا نازنین است، و به ما فرصت میدهد و میفرماید: «بندۀ من خودش باید بفهمد و این کار را درست انجام دهد.»
اگر تو سر نماز از خدا حساب بردی، عظمت خدا در دلت بالا میرود. آنوقت دیگر لازم نیست خدا سر تو داد بزند. میگوید: «عزیزم، من از این کار خوشم نمیآید.» تو هم میگویی: «باشد، انجام نمیدهم.» همینطوری باید بندگی کرد، و الا اینکه آدم دائماً بخواهد خودش را بکُشد و نفسش را برای امور حداقلی متقاعد کند که «بیا و آن کار را انجام نده یا این کار را انجام بده!» فایده ندارد. خدا هم میفرماید: «میخواهی دو دقیقه به سمت من بیایی، چرا داری خودت را میکُشی؟ اصلاً برو راحت باش، آسوده باش!»
بعضیها را خداوند آنقدر مشغول و گرفتارشان میکند که اصلاً وقت و حوصله پیدا نمیکنند درِ خانۀ خدا بروند و با او مناجات کنند، ولی بعضیها را خداوند آنقدر دوستشان دارد که خودش آنها را صدا میزند تا بیایند درِ خانۀ خدا. فرق این دو دسته در چیست؟ در ابهت و عظمتی است که از خدا در دل آنها قرار دارد؛ در حسابی است که از خدا میبرند. امیرالمؤمنین(ع) دربارۀ متقین میفرماید: «عَظُمَ الْخَالِقُ فِي أَنْفُسِهِمْ فَصَغُرَ مَا دُونَهُ فِي أَعْيُنِهِم؛ خدا در جانهایشان عظمت پیدا کرد، و به همین خاطر هر چیزی غیر از خدا، در چشمهايشان خرد و حقير شد.»
یکی از مهمترین کارهایی که آیات قرآن با ما انجام میدهد این است که ابهت خدا را به دل ما میاندازد. به عنوان مثال، خداوند در سورۀ زلزال میفرماید: «فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَيْراً يَرَهُ وَ مَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ؛ هر کس ذرهای کار خوب انجام بدهد نتیجۀ آن را میبیند، و هر کس ذرهای کار بد انجام بدهد، نتیجۀ آن را میبیند.» اگر ابهت همین دو آیه در دلت بیفتد، سحرها دیگر نمیخوابی.