نه چاپلوسی نه حسد
امیرمؤمنان علی(علیه السلام) فرمود:
الثَناءُ بِأَکْثَرَ مِنَ الإِسْتِحْقاقِ مَلَقٌ وَالتَّقْصِیرُ مِنَ الإِسْتِحْقاقِ عَیُّ أَوْ حَسَدٌ(1)
مدح و تعریف بیش از استحقاق و شایستگی تملق است و کمتر از استحقاق یا ناتوانی در بیان است یا حسد.
شرح کوتاه
شک نیست که باید از افراد شایسته و صفات و اعمال نیکشان تقدیر و تمجید کرد و آنها را در راهی که در پیش گرفته اند تشویق و دلگرم نمود ولی باید این کار درست به اندازه استحقاق افراد باشد وگرنه نتیجه های منفی و زیانبخشی به وجود می آورد، اگر بیش از اندازه شایستگی باشد تملق و چاپلوسی است که هم شخصیت گوینده را در هم می شکند و هم طرف را گرفتار عجب و خودبینی می کند، و اگر کمتر از شایستگی باشد، هم نیکان را دلسرد می سازد و هم نشانه حسد یا عجز گوینده است.
1. نهج البلاغه، کلمات قصار.
یکصد و پنجاه درس زندگی - آیت الله ناصرمکارم شیرازی
راه رسیدن به عشق واقعی خدا چیست؟
چرا این راه را تاکنون نشنیده بودیم؟
آیا ما نیاز داریم خدا در دلمان عظمت داشته باشد یا نه؟ اگر سؤال کنم که «آیا لازم است ما عاشق خدا شویم؟»، همه با طیب خاطر تأیید میکنند، ولی اگر بپرسم «آیا لازم است خدا در قلب ما عظمت داشته باشد؟»، بعضیها به فکر فرو میروند و میگویند: «حاج آقا! شما منظورتان از همۀ بحثها و گفتگوها و سخنرانیهایتان، این است که ما در نهایت عاشق خدا شویم، فدای خدا شویم، مال خدا شویم و حرفش را گوش کنیم، خُب طبیعی است که به این سمت برویم ولی این بحث عظمت خدا دیگر برای چیست؟!»
خیلیها نمیدانند کوچهای که باید از آن عبور کنند تا به خانۀ «عشق به خدا» برسند، کوچهای است که در آن کوچه باید اول احساس عظمت خدا در دلشان بنشیند. هر کسی عظمت خدا به دلش نشست، عشق و علاقهای به خدا پیدا میکند که دیگران فقط حرفش را میزنند.
میدانید چرا اینقدر عاشق علیبنابیطالب(ع) هستی؟ چون از ذوالفقار علی(ع) و از غضب و هیبت علی(ع) هم خبر داری. چرا از بین شهدای کربلا و اصحاب امام حسین(ع)، از همه بیشتر به اباالفضل العباس(ع) علاقمندی؟ چون قدرت او، هیبت او و علمداری او از همه بیشتر بود. این شدت علاقه به حضرت عباس(ع)، بعد از شدت عظمت و هیبت او در دلهای ما پدید میآید.
یکی از دعاهایی که در ماه رمضان بعد از هر نماز میخوانیم و همه تقریباً حفظ هستند، جملۀ اولش این است: «یا عَلِیُّ یا عَظیمُ» ، بعد میفرماید: «یا غَفُورُ یا رَحیمُ». اول از عظمت خدا سخن میگوید و بعد از آن در مورد رحمت خدا سخن میگوید. اگر کسی بخواهد از «یا غَفُورُ یا رَحیمُ» لذت ببرد ، اول باید «یا عَلِیُّ یا عَظیمُ» برای او جا افتاده باشد.
اگر خدا به ما محبت کند، اگر خدا حاجت ما را برآورده کند، ما میفهمیم خدا «غَفُورُ» و «رَحیمُ» است. امّا خداوند متعال، باید چهکار کند، تا ما بفهمیم که او واقعاً باعظمت است؟
آیا میخواهی تا روز قیامت صبر کنی تا عظمت خدا را در آنجا ببینی؟ که میفرماید: «یا مَن فِی الحِسابِ هَیبَتُهُ» آیا آنجا میخواهی بفهمی؟ آدم در این دنیا چگونه میتواند عظمت خدا را بفهمد؟ به کمک «نماز خوب»!
بىاختیار اشک مىریختم
خاطره رهبر انقلاب از دیدار با امام پس از ۱۵ سال در فرودگاه
رهبرانقلاب: توى ماشین من یک وقتى خدمت خود امام هم گفتم همین را. همه خوشحال بودند، مىخندیدند، بنده از نگرانى بر آنچه که براى امام ممکن است پیش بیاید بىاختیار اشک مىریختم و نمىدانستم که براى امام چى ممکن است پیش بیاید. چون یک تهدیدهایى هم وجود داشت.
بعد رفتیم وارد فرودگاه شدیم، با آن تفاصیل امام وارد شدند. به مجرد اینکه آرامش امام ظاهر شد نگرانیها و اضطراب ما به کلى برطرف شد. یعنى امام با آرامش خودشان به بنده و شاید به خیلىهاى دیگر که نگران بودند، آرامش بخشیدند.
وقتى که بعد از سالهاى متمادى امام را من زیارت مىکردم آنجا، ناگهان خستگى این چند ساله مثل اینکه از تن آدم خارج مىشد.
احساس مىشد که همهى آن آرزوها مجسم شده در وجود امام و با کمال صلابت و با یک تحقق واقعى و پیروزمندانه اینجا در مقابل انسان تبلور پیدا کرده.
۱۳۶۲/۱۰/۲۴
مهرباني به كودك در حال نماز
روزي پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ با جمعي از مسلمانان، در نقطهاي نماز ميگزارد. موقعي كه آن حضرت به سجده رفت، حسين ـ عليه السّلام ـ كه آن موقع كودك خردسالي بود، در پشت پيغمبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ سوار شد و به پاهاي خود حركت داد و هيهي ميكرد. وقتي پيغمبر خواست سر از سجده بردارد او را گرفت و كنار خود به زمين گذارد. باز در سجدههاي ديگر اين كار تكرار شد تا اين كه نماز به پايان رسيد. يك يهودي كه ناظر اين صحنه بود، پس از نماز به حضرت عرض كرد: «شما با كودكان خود طوري رفتار ميكنيد كه ما هرگز چنين نميكنيم.»
پيغمبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ در جواب فرمودند: «اگر شما به خدا و رسول او ايمان ميداشتيد، با كودكان خود به عطوفت و مهرباني رفتار ميكرديد.» آري مهر و محبت پيغمبر عظيم الشأن اسلام با يك كودك، چنان آن مرد يهودي را تحت تاثير قرار داد كه از صميم قلب، آيين مقدس اسلام را پذيرفت.[1]
———————-
[1] . بحارالانوار، ج43، ص296.
همواره تحت مراقبت هستی
امام محمّد تقی (امام جواد)(علیه السلام) فرمود:
إِعْلَمْ أَنَّکَ لن تَخْلُو مِنْ عَیْنِ اللهِ فَانْظُرْ کَیْفَ تَکُونُ(1)
بدان که از دیدگاه پروردگار بیرون نخواهی رفت اکنون ببین چگونه خواهی بود؟
شرح کوتاه
نخستین اثر ایمان به خداوند بزرگ، احساس یک مراقبت دائمی بر سر تا پا و درون و برون از ناحیه علم و آگاهی اوست، نه تنها هیچ نقطه ای از دیدگاه علم او بیرون نیست، بلکه مراقبین او از چهارسو، از همه جا، ما را احاطه کرده اند.
هر قدر پایه ایمان بالاتر برود احساس این مراقبت، بیشتر و عمیق تر می گرد، تا آن جا که انسان خود را به طور دائم در حضور او می بیند، این احساس بزرگترین وسیله اصلاح فرد واجتماع، و زیباترین جلوه های ایمان است، که احیا کردن آن به مهم ترین نابسامانی های اجتماعی سامان می بخشد.
1. از کتاب تحف العقول.
یکصد و پنجاه درس زندگی - آیت الله ناصرمکارم شیرازی